کالت

15,000 تومان

کالت داستان یک استاد حق‌التدریسی دانشگاه و نحوه کشف فیلمی گم‌شده از تاریخ سینمای ایران توسط اوست.

این رمان با دو روایت روبه‌روست که به شکل خیالی ـ‌ واقعی، زندگی خود را روایت
می‌کنند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

فریادی توی سرم جمله‌ام را برید. این چه حرفی بود که می‌خواستم بزنم؟ این چه حرفی بود که او نشنیده فهمید؟ این مرد تمام زندگی‌اش را، دستِ‌کم از آن ایامی که من یادم بود، پای این گذاشته بود که من آن‌طور که خودم می‌خواهم زندگی کنم. هرکتابی، هر فیلمی، هر روشی برای زندگی که من انتخاب می‌کردم از نظر او قابل قبول بود. حالا سزای آزادیِ کمیابی که به من بخشیده بود این بود که مرگ را بهش یادآوری کنم؟ که ازش خرده بگیرم چرا آن‌طور که خودش می‌خواهد به عزای مادر نشسته و نه به آن شیوه که من انتظار دارم؟

بابک تبرایی کتاب‌های مختلف از جمله: ادبیات داستانی (ترجمه و تألیف)، کتاب‌های نظری سینما و تئاتر و همچنین فیلمنامه و نمایشنامه را در کارنامه خود دارد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786002782700 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات

کالت

نویسنده
بابک تبرایی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٢٤٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۲۰۰ گرم
شابک
9786002782700
توضیحات تکمیلی
وزن 0.2 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کالت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

انسان و خدا یا معنای زندگی

5,500 تومان

انسان و خدا یا معنای زندگی

وقتی‌ دیگر معنای‌ زندگی‌ ریشه‌ در حقایق‌ مابعدالطبیعی‌ نداشته‌ باشد. چه‌ رخ‌ می‌دهد؟ آیا تلاش‌ انسان‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ استعلا به‌ تعقیب‌ موفقیت‌ مادی‌ محدود می‌شود؟ به‌ نظر نویسنده‌ کتاب‌، مدرنیته‌ و ظهور انسان‌گرایی‌ سکولار در اروپای‌ قرن‌ هجدهم‌ جستجوی‌ معنا و امر مقدس‌ را از میان‌ نبرده‌، بلکه‌ هر دو را از طریق‌ فرایندی‌ دوگانه‌ دیگرگون‌ کرده‌ است‌: انسانی‌سازی‌ امر الهی‌ و الهی‌سازی‌ امر انسانی‌. انتشارات‌ ققنوس‌ کتاب‌ «انسان‌ و خدا» را در ٢٢٤ صفحه‌ راهی‌ بازار کتاب‌ کرد.   مطالعه بخشی از کتاب  

زنی در آینه

360,000 تومان
خانه‌های قدیمی همیشه داستان‌هایی برای گفتن دارند. داستان عشق‌های به ثمر رسیده و نرسیده، رازهای آشکارشده و رازهایی که تا ابد پوشیده خواهند ماند، و ترس... داستان ترس‌هایی که نسل به نسل و سینه به سینه روایت شده‌اند. زنی در آینه داستان عشق است و راز و ترس؛ داستان نفرینی که با خشت خانه و سلول ساکنانش در طی نسل‌ها آمیخته شده است. نفرینی از سر عشقی نافرجام که هر بار و در هر نسل یکی از اعضای خانواده اسیر آن می‌شود. داستان سه زن از سه نسل و طرز برخوردشان با عشق و ترس و جنون؛ زنانی با نقش‌های اجتماعی مختلف که هر کدام به روش خود با ترس و عشق و رازهایش روبه‌رو میشود. ربکا جیمز، نویسندۀ استرالیایی این کتاب که به گفتۀ کاربران گودریدز، داستانی جذاب و خواندنی به سبک گوتیک نگاشته است، خواننده را وامی‌دارد تا، بی اینکه بتواند کتاب را زمین بگذارد، پیگیر اتفاق‌های آن باشد. در قسمتی از کتاب میخوانیم: قبل از آنکه ببینمشان صدایشان را می‌شنوم. صدای فریادشان از آن سوی تپه می‌آید، اسمم را صدا می‌زنند، جادوگر خطابم می‌کنند. با سیخ‌ها و مشعلی که در دست دارند می‌آیند، با دهان‌های سرخ و نیات شومشان. می‌گویند باید بترسم اما ترس همراه خودشان است. ترس در وجودشان رخنه کرده. من که نیازی به آنها ندارم. ترس آخرین لحظه به جانشان می‌افتد. ...

عزیز و نگار

11,000 تومان
و امّا راویان‌ اخبار و ناقلان‌ آثار و محدثان‌ داستان‌گردان‌ و خوشه‌چینان‌ خرمنِ سخن‌ چنین‌ روایت‌ کرده‌اند که‌ ... سیصد چهار صد سال‌ پیش‌ یک‌ داستانی‌ به‌ دنیا آمد به‌ نام‌ عزیز و نگار. خودش‌ پا در آورد، از این‌ دهان‌ به‌ آن‌ دهان‌ و از این‌ روستا به‌ آن‌ روستا سفر کرد. با این‌ حال‌ هیچوقتِ خدا کسی‌ نفهمید که‌ پدرش‌ کی‌ بوده‌، مادرش‌ کی‌ بوده‌، و عزیز و نگار این‌طوری‌ بزرگ‌ شدند و بزرگ‌ شدند تا پس‌ از ماجراهای‌ زیبا در دل‌ کوه‌های‌ طالقان‌ و رودبار الموت‌ (رودبار محمد زمان‌ خانی‌) و البرز به‌ یکدیگر رسیدند. این‌ را داشته‌ باشید تا در کتاب‌ بگوییم‌ از محمدعلی‌ گرکانی‌، کمالی‌ دزفولی‌، سیدمحمدتقی‌ میرابوالقاسمی‌ و محمدعلی‌ اکبریان‌ (عاطف‌) که‌ طی‌ سال‌های‌ گذشته‌ نگذاشته‌اند غبار زمان‌ چهره‌ عزیز و نگار را بپوشاند.

بین النهرین باستان

110,000 تومان
اصطلاح «بین‌النهرین‌» به معنای «سرزمین میان دو رود» است و اساساً به دشت‌های عمدتاً مسطح میان دو رود دجله و فرات اطلاع می‌شود که سرزمین کنونی عراق را در بر می‌گیرد. سرانجام، بخش اعظم دشت‌ها و تپه‌های پیرامون این دو رود، که مجموعاً بخش مرکزی خاور نزدیک را تشکیل می‌دهند نیز بخشی از بین‌النهرین محسوب شدند. به علاوه، اصطلاح «بین‌النهرین» نیز به طور کلی به تک تک و تمامی مردمانی اطلاق شد که در دوران باستان ساکن یا حاکم این سرزمین بودند، به این ترتیب، سومریان، اکدیان، آشوریان، بابلیان، ایلامیان، مادها و پارس‌ها از جمله بی‌النهرینیان تلقی شدند. اهمیت بین‌النهرین برای خاور نزدیک صرفاً به مسئله جغرافیایی محدود نمی‌شود. بین‌النهرین همچنین نقطه تقاطع راه‌های تجاری میان فلسطین، مصر و شرق مدیرانه در غرب، آسیای صغیر (ترکیه کنونی) و ارمنستان در شمال، عربستان در جنوب و افغانستان و هندوستان در شرق بود. به علاوه، بین‌النهرین قلب ملل و امپراتوری هایی بود که در خلال قرون متمادی بر بخش هایی بزرگ از خاور نزدیک مسلط شدند.

کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین

58,000 تومان
زنی دخترش را پیش از موعد به دنیا می‌آورد. بچه بسیار کوچک است، اما از همان ابتدا جای خاص خودش را پیدا می‌کند. زمان می‌گذرد و او این‌بار شاهد پر کشیدن فرزندانش از آشیانۀ خانوادگی است. شاهد فضایی خالی و تنهایی غریبی که فقط خاطرات را زنده می‌کند. بار اول باید یاد بگیرد مادری تمام‌وقت شود، بار دوم باید بیاموزد از مادر بودن بازنشسته شود. داستانِ این کتاب داستانِ لحظاتی است که زندگی را زیر و رو می‌کند، امواج احساساتی که همه‌چیز را سر راه خود می‌روبد، و برخوردهای تأثیرگذاری که سرنوشت آدمی را تغییر می‌دهد. ویرژینی گریمالدی، با صداقت بی‌پایان و طنز سرشار خود، ما را با زندگی آنان آشنا می‌کند و از ما می‌خواهد در شادی و غم‌ها، در خاطرات، رویاها و امیدهایشان سهیم شویم. گریمالدی طبق نظرسنجی مجلۀ فیگارو در سال  ٢٠١٩ پر مخاطب‌ترین زن رمان‌نویس فرانسه بوده است.

این تنهایی لعنتی

11,000 تومان
این رمان موضوعی اجتماعی روانشناختی دارد، سه شخصیت اصلی دارد، بابک، آسمان و خیال. از سه نسل دهه ٥٠،٦٠ و ٧٠ که از تنهایی خود می‌گویند و درگیر تضادی درونی و اجتماعی هستند. فوژان برقیان نویسنده این کتاب، فعال در زمینه رمان، داستان کوتاه، نقد، ترانه‌سرا و نقاش است. در قمستی از کتاب می خوانیم: غرق بهت تماشاش کردم. مثل مار زخم‌خورده زهرش را ریخت و به اتاق پناه برد. رهاش کردم و به خودم برگشتم. به روزی که گذرانده بودم. به خیال که تنهایی‌اش را به رختخواب می‌برد و نمی‌دانستم چرا. به بابک که دهه چهلمش را می‌گذراند و نه آن‌قدر دور بود که خیال را نبیند، نه آن‌قدر نزدیک که دست‌هاش را بگیرد. و به خودم، خود معلقم. از تنِش امروز فرصتی برای زنگ زدن به نیلو پیدا نشد. گرچه می‌ترسیدم از این‌که بدانم چه به سرش آمده. تلفنم را دیر جواب داد: «خوبی؟» «کِی ولت کردن؟»