کتابت بهار

2,000 تومان

« کتابت بهار » از ١٢ داستان کوتاه تشکیل شده است که نویسنده در این داستانها به نگاه فلسفی برخی آدم‌ها در رابطه آنها با دنیای درونی‌شان و نسبت این ارتباط با پیرامونشان پرداخته است . انسان‌های این مجموعه داستان به دنبال فلسفه تازه‌ای در زندگی‌شان هستند . برخی به سایه‌ای دل خوش کرده‌اند و گروهی هم به دنبال رهایی از خاطره یا نشانی می‌گردند تا به زندگی‌شان انگیزه و اصالتی بدهند و از این طریق به نیازهای درونی‌شان پاسخ گویند . زبان و شیوه نگارش داستان‌های « کتابت بهار» به اقتضای هر داستان متفاوت می‌شود .

به عبارت دیگر هر داستان زبان خودش را انتخاب می‌کند ، طوری که در یک داستان ، زبان بسیار ساده است و در دیگری ، زبان ، بیان نمایشی را برعهده می‌گیرد که قرار است اجرا شود . « وقتی فروغ زنگ زد و گفت: بابا رفته ، چمدانش را هم برده . آنقدر درگیر کارهای آخر سال بودم که به این فکر نکردم رفتن بابا ممکن است چه عواقبی داشته باشد . هفته آخر سال بود و سه‌شنبه آخر سال هم تعطیل بود و همین یک روز از فرصتمان کم می‌کرد و باید قبل از آن تمام حقوق و پاداش عقب افتاده کارمندان نوشته می‌شد و می‌رفت حسابداری . » « سه‌شنبه آخر سال » ، « کسی نیست » ، « فقط کمی سکوت » ، « به همین سادگی» و . . . از داستان‌های این مجموعه هستند . مرعشی سال ١٣٨٧ کتاب « نفس تنگ » را منتشر کرده بود .

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789643118242 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات

کتابت بهار

نویسنده
مهدی مرعشی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ۱۰۳
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۸۰ گرم
شابک
9789643118242
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.18 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتابت بهار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.

چگونه فیلسوف شدم ؟

12,000 تومان
نویسنده کتاب‌ هدف‌ این‌ کتاب‌ را تبیین‌ فلسفه‌ به‌ شیوه‌ای‌ قابل‌ فهم‌ و جذاب‌ می‌داند. او می‌پرسد: بهترین‌ راه‌ انجام‌ دادن‌ این‌ کار چیست‌؟ وی‌ در پاسخ‌ به‌ پرسش‌ اولیه‌ خود می‌گوید: پس‌ از آزمودن‌ شماری‌ از طرح‌ها برای‌ چنین‌ کتابی‌، ناگهان‌ قالب‌ حسب‌ حال‌، به‌ فکرم‌ خطور کرد. قالب‌های‌ رسمی‌تر ناگزیر زیادی‌ شبیه‌ کتاب‌ درسی‌ می‌شدند، و هرچند این‌ کتاب‌ها جای‌ خود را دارند، نمی‌خواستم‌ کتابم‌ یادآور کتاب‌ قرائت‌ مدرسه‌ باشد. فهمیدم‌ چیزی‌ که‌ کم‌ داریم‌ تلقی‌ فلسفه‌ همچون‌ موضوعی‌ زیسته‌ شده‌ است‌. همچون‌ بخشی‌ از زندگی‌ آدم‌ خاکی‌. انتشارات‌ ققنوس‌ کتاب‌ «چگونه‌ فیلسوف‌ شدم‌» را بزودی‌ منتشر خواهد کرد.

میان شک و ایمان: گفتگوهایی دربارۀ دین و عقل

45,000 تومان
کتاب عبارت است از سلسله‌ای از گفتگوها میان فردی خیالی به نام دیوید که هرگونه اعتقاد به یک امر متعالی را به تردید جدید می‌نگرد، و فردی دیگر به نام جان ـ نویسنده ـ که بر مبنای تجربه دینی معتقد است فراتر از واقعیت فیزیکی و انسانی، واقعیتی برتر وجود دارد.
گفتگوهای این کتاب به پرسش‌هایی عظیم می‌پردازند که رودرروی همه ما قرار می‌گیرند. آیا دلیل خوبی برای باور به خدا وجود دارد؟ یا آن‌که خدا نوعی توهم است؟ و این‌که دقیقاً منظورمان از خدا چیست؟ و...

شب‌های کوش آداسی

11,000 تومان
فرشته، دختری حساس و کشیده قامت و علاقه‌مند به مولانا و امامزاده داوود است. او پیمانی نانوشته و مرموز با پسر‌خاله‌اش اسکندر دارد. روزی که میرزا ابوالفتح‌خان با پسرش پوریا برای تعمیر کمک فنر اتومبیل خود به محل کار فرشته می‌روند، وی با مشاهده هویت و شخصیت و مدل بالای اتومبیل آنها، در می‌یابد که پوریا به اهداف والا تمایل دارد و به ناگاه قلبش از جا کنده می‌شود و تصمیم می‌گیرد با او برای زیارت مولانا به کوش آداسی برود. بازگشت همزمان اسکندر از آمریکا به مام میهن بر پیچیدگی ماجرا می‌افزاید و اثر را از چند صدایی بسزایی برخوردار می‌کند. با ورود سرزده صفر آقا (برادر ناتنی اسکندر و مدیر مرغداری فرهیختگان) به زندگی فرشته، ماجرا اعماقی جدید پیدا می‌کند و حوادثی سراسر عشق و اشتیاق و خودگذشتگی در قرنِ بی مهری‌ها شکل می‌گیرد و در دهلیزهای نمور زمان سرازیر می‌گردد. در این میان، صفر آقا، به صورتی ناخواسته با شخصی به نام حاج قنبر همدست می‌شود و حاج قنبر در پی احتمال دست داشتن فرشته در سرقت پرونده کنجاله وارداتی و دبه شیره ملایر و صندوق گردوی تویسرکان از صندوق عقب اتومبیلش موفق می‌شود به تعقیب و تهدید او پرداخته، زخم‌هایی ناسور را بر قلبش وارد ساخته، آن را ریش ریش کند تا مثلثی عشقی را شکل دهد، مثلثی که ضلع چهارمش صفرآقاست. ماجرا با خواب عجیبی که فرشته می‌بیند ادامه می‌یابد که در آن نمادهایی چون حمله غول‌های بیابانی و اکوان دیو، پُک‌‌های سنگین و جانسوز مش‌اسدالله به قلیان، گوسفند پروار و چاق و چله، هندوانه، کسیه گوجه برغانی، عباس قادری و ارکستر فیلارمونیک وین، چون بهمنی سهمگین در مغز فرشته فوران می‌کنند.

پانوراما ۵… خواندن در توالت

9,000 تومان
به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.

فرهنگ بر و بچه های ترون

22,000 تومان
"زبان تهرانی زبانی است جذاب، شیرین و همه پسندو همه گیر که در این شصت هفتاد سال اخیر به همه جا نفوذ کرده است و در آینده نیز به نفوذش ادامه خواهد داد و به همه جا سرک می کشد اگر این حرکت تداوم خود را حفظ کند که می کند شاید صد الی صدو پنجاه سال آینده زبان تهرانی جایگزین سایر لهجه ها شود. اما خود بچه های تهران آن هنگام دیگر نیستند که برپایی امپراتوری زبانشان را جشن بگیرند. پس برای جمع آوری فرهنگ بر و بچه های ترون به یاری حافظه ام متکی بوده ام و گپ زدن با بچه محله های هم سن و سالم و بچه های اصیل تهران و یادداشت کردن نکاتی که در گفته هایشان می یافتم و امیدوارم که با این کار کمی از دینم را به زادگاهم ادا کرده باشم. مرتضی احمدی