کتاب آسیاب کنار فلوس

375,000 تومان

معرفی کتاب آسیاب کنار فلوس
کتاب “آسیاب کنار فلوس” رمان نوشته شده توسط “جورج الیوت” در سال 1860 است که داستان تام و مگی تالیور ، برادر و خواهری را که در کنار رودخانه فلوس در نزدیکی روستای سنت اوگس بزرگ شده اند روایت می کند. “آسیاب کنار فلوس” اثری کلاسیک از ادبیات قرن نوزدهم است و نمونه ای محبوب و ماندگار از تأثیر “جورج الیوت” ،رمان نویس بزرگ عصر ویکتوریا بر ادبیات انگلیسی است که اولین بار در سه جلد در سال 1860 منتشر شد.

نام واقعی رمان نویس انگلیسی ،جورج الیوت (1819-1819) ، ماری آن (ماریان) ایوانز است،وی یکی از نویسندگان برجسته دوره ویکتوریا بود. این کتاب ، دو شخصیت اصلی را از دوران کودکی آن ها در اوایل دهه ی 1800دنبال می کند.

مگی عمیقا به برادرش دل بسته است ، اما اوضاع و احوال متضاد آن ها باعث ایجاد استرس و سوء تفاهم می شود تا اینکه در نهایت در لحظه ای خاص ،قبل از این که فاجعه بر آن ها غلبه کند ،با یکدیگر آشتی می کنند. موضوع اصلی رمان ، مبارزه ی انسان بین جبرگرایی معنوی و اراده آزاد است.

در این داستان ،مگی تالیور که بسیار دختر باهوشی است همیشه با خانواده اش درگیر هایی دارد. او از جلب رضایت آن ها برای ازدواج با پسری عاشقش شده نا امید شده است و با رسیدن به بزرگسالی ، درگیری بین انتظارات خانواده اش و خواسته های خودش، او را در وضعیتی دردناک ، میان مردانی متفاوت قرار می دهد.

که از جمله ی آن ها می توان به برادر مغرور و سرسختش و یک دوست نزدیک که پسر بدترین دشمن خانواده اش است اشاره کرد. این دوست، خواستگار کاریزماتیک اما خطرناک اوست.

مدتی بعد مگی به دیدن دخترخاله ی ثروتمندش و نامزد او می رود و مسائلی که در این دیدار پیش می آید داستان را پیش می برد…

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب آسیاب کنار فلوس

نویسنده
جورج الیوت
مترجم
ابراهیم یونسی
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 628
نوع جلد جلد سخت
قطع رقعی
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
1001 رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید
نوع کاغذ ———
وزن 816 گرم
شابک
9789646736412

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.816 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب آسیاب کنار فلوس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بازیچه دست دیگران نشوید

24,000 تومان
هیچ راننده عاقلی اجازه نمی‌دهد یکی از مسافرانش به جای او فرمان اتومبیل را به دست بگیرد و او را هر جا دلش خواست ببرد. با این حال، ما هر بار که کنترل می‌شویم یا تحت فشار قرار می‌گیریم این اتفاق روی می‌دهد. مثلاً شخصی با توسل به خشونت یا نیرنگ ما را وادار می‌کند آن طور که او می‌خواهد یا زندگی می‌کند یا دوست دارد عمل کنیم. کنترل کننده با استفاده از روش‌های فلج‌کننده و گمراه کننده از واکنش‌ها جلوگیری می‌کند و سهم کم و بیش مهمی از زندگی ما را به تاراج می‌برد. کنترل شدن از جانب دیگران مشیت الهی نیست. هیچ کس مجبور نیست تمام زندگی‌اش را به گوش دادن به حرف دیگران و زیر بار اراده آنها رفتن بگذراند. این کتاب برای کسانی نوشته شده که از کنترل شدن از جانب دیگران، از بیش از حد خوب و مهربان بودن، از بدبخت بودن و این که نمی‌توانند اختیار زندگی و کار خودشان را در دست داشته باشند خسته شده‌اند. در یک کلام این کتاب برای همه کسانی است که از کنترل شدن به ستوه آمده‌اند و دیگر اینکه می‌خواهند برای کسانی که تحت فشار قرار دارند و به نوعی تحت کنترل دیگران هستند راهکاری ارائه دهد.

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 13/ در جست‌وجوی گنج غرق‌شده

200,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.
سفارش:0
باقی مانده:1

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شاهکارهای ادبی مصور 1… بیست هزارفرسنگ زیردریا

28,000 تومان
جک لندن با سپید دندان از مبارزه برای زندگی می گوید و آزادی را از دریچه چشمان نگران سپید دندان به تصویر کشیده است. اچ. جی. ولز از دشواری‌های زندگی مرد نامرئی می‌گوید که در عین هیجان، دست آخر تنهایی و مرگ او را روایت می‌کند و همچنین در جنگ دنیاها از موجودات دیگر کرات سخن می‌گوید و از ساکنان آن‌جا که در کمین نشسته‌اند تا به کره زمین حمله کنند. ژول ورن در سفرهای غیرمنتظره و هیجان‌انگیزش داستان زیر دریایی کاپیتان نمو، ناتیلوس، را بازگو می‌کند که هزاران فرسنگ‌ در زیر دریا، سرزمینی آزاد برای خودش درست کرده و همگان را به تماشای آن‌جا دعوت می‌کند. او همچنین ما را به اعماق زمین می‌برد و مرکز آن‌جا را نشانمان می‌دهد. هرمان ملویل در موبی دیک از کینه و انتقام یک دریانورد می‌گوید که قصد دارد نهنگی سفید را شکار کند اما خود و همراهانش طعمه مرگ می‌شوند. در ماجراهای تام سایر، مارک تواین، خاطرات کودکی کنجکاو و بازیگوش را روایت می‌کند که همراه دوستش هاک شاهد یک قتل بوده‌اند. همچنین دیکنز نویسنده بزرگ انگلیسی داستان کودکی یتیم به نام اولیور تویست را برای خوانندگان تعریف می‌کند که چگونه گرفتار گروهی تبهکار می‌شود. او. هنری (ویلیام سیدنی پورتر) از هدیه سال نو می‌گوید که زنی جوان قصد دارد برای همسرش هدیه‌ای بگیرد اما... و در پایان اسکار وایلد در کتاب شاهزاده خوشبخت قصه فقر و نیستی و وفاداری را روایت می‌کند. این ده کتاب به صورت «کمیک استریپ» و هرکدام به طور جداگانه، خلاصه شده نسخه‌های اصلی داستان‌ها هستند.

مقالات مولانا

118,000 تومان
کتاب مقالات مولانا نوشته مولانا جلال الدین محمد بلخی ترجمه جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات فارسی، متون قدیمی، نقد و تفسیر به چاپ رسیده است. مجموعه‌ی بازخوانی متون دربردارنده‌ی ویرایش‌هایی جدید از برجسته‌ترین متن‌هایی‌ست که در ادبیات فارسی اهمیت دارند. کوشش بر آن بوده است که این متون بدون آن‌که در اساس آنها دستی برده شود عرضه شوند، از این رو، تمامیت اثر و سبک متن دست‌نخورده باقی می‌ماند و تنها با پیراستن برخی فرعیات و فصل‌بندی و تدوین مجدد، پاراگراف‌بندی و نقطه‌گذاری و رسم‌الخط یکدست، متن به هیئتی تازه درمی‌آید تا نه فقط برای پژوهندگان و کارشناسان بل‌که برای همه‌ی ادب‌دوستان مفید و خواندنی باشد. فیه‌مافیه مجموعه‌ای است از یادداشت‌هایی که از سخنان مولانا فراهم آمده است. در ویرایش حاضر، با فصل‌بندی و تدوین جدید متن، تلاشی به عمل آمده است تا یگانگی اثر و پیوند نهفته در درون این مجموعه‌ی بی‌شکل حفظ شود. مباحث کتاب مقالات مولانا تو را باری دیگر می باید گردید گرد عالم یکی می گفت که مولانا سخن نمی فرماید اصل مقصود است من از شعر بیزارم کاشکی تهی بودندی از آن هذیانات این تن مغلطه ای عظیم است این تواضع ها حظ دنیاست عالم بر مثال کوه است عالمم آینه است

آئین و اسطوره (جهان اسطوره‌شناسی 11)

145,000 تومان
براي فهم آئين، بايد اسطوره‌ي بنيانگذارش را شناخت و اين اسطوره، همواره و الزاما ديني نيست، اما هميشه قدسي است، حتي اگر به نخستين نگاه، عرفي بنمايد زيرا به گمان اسطوره‌باور، از ناشناخته‌ها و ناديده‌ها حكايت دارد و غيب‌آموز است و بنابراين گويي در زمان بي‌زمان سير مي‌كند و مكان يا فضاي آفاقي نيز نمي‌شناسد. و اين شگفت نيست زيرا اسطوره، حديث كاري كارستان است كه به دست يا به مدد انسان‌هايي فرهمند، برخوردار از نيرو و توانايي خارق عادت يا سرشتي ابرطبيعي صورت مي‌گيرد و به همين جهت سرنوشت‌ساز مي‌نمايد.