کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران دو جلدی

450,000 تومان

کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران مجموعه ای دو جلدی می باشد که در جلد اول نویسنده ی آن می کوشد تا گذری بر سیر اندیشه اصلاح دین داشته و نشان دهد بنیاد آن در دوره قاجار، بر آموزه‌های سیدعلی محمد باب استوار بود و پس از پیوند با تعالیم محمدبن عبدالوهاب در دوره پهلوی، به‌گونه‌ای فراگیر دین‌مداران تجددخواه را مجذوب خود کرد. در میان داعیان اصلاح دین، شیخ هادی نجم‌آبادی (معلم فکر اصلاح دین در عصر قاجار) و شریعت سنگلجی (معلم فکر اصلاح دین در عصر پهلوی) از جایگاه ویژه برخوردار بودند.

آنچه در این پژوهش اندیشه اصلاح دین در ایران خوانده می شود، آموزه هایی است که بر ضرورت پالایش دیدگاه های وارداتی نادرست از سنت های دینی ایران دست می گذارد. داعیان این اندیشه از نگاه تنوع افکار در گستره وسیعی جای دارند اما همگی با شدت و ضعف به انجام آن پالایش باور دارند…این کتاب توسط مقداد نبوی رضوی نوشته شده و نشر شیرازه اقدام به چاپ آن نموده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران دو جلدی

نویسنده
مقداد نبوی رضوی
مترجم
——
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 516
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن 1048 گرم
شابک
9786008514312

 

توضیحات تکمیلی
وزن 1.048 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران دو جلدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فسقلی جلد 45، جی جو جنگجو

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

جنگ

78,500 تومان
«یک زندگی چیست؟ چه ارزشی دارد؟» سربازی سر پست می خوابد و به احضار به دادگاه نظامی تهدید می شود. افسری که در گل ها می خوابد برای جان خودش و افرادش می جنگد. مردی از روی پل واترلو رد می شود، در حالی که در کوله پشتی اش بمب دارد و قلبش تند می زند. فوکس در این کتاب بسیار تاثیرگذار چهره حقیقی جنگ را به ما نشان می دهد. داستان های این کتاب داستان مرگ و بقاء، امید و نومیدی و داستان انسان هایی عادی است که زندگی شان دیگر مثل گذشته نخواهد شد.
سفارش:0
باقی مانده:1

ملل 7 … ایالات متحده آمریکا

9,000 تومان
«ایالات‌ متحده‌ آمریکا» از این‌ سری‌ مجموعه‌ جدیداً منتشر شد. کتاب‌ فوززالذکر به‌ بررسی‌ نکات‌ و موارد خواندنی‌ از این‌ کشور پرداخته‌ است‌. جمعیت‌ آمریکا شامل‌ ٢٧٠ میلیون‌ نفر از تمام‌ نژادها، ادیان‌ و گروه‌های‌ نژادی‌ و قومی‌ است‌. آن‌ها به‌ صدها زبان‌ سخن‌ می‌گویند و هزاران‌ شغل‌ مختلف‌ دارند. انواع‌ غذاها را می‌خورند و به‌ انواع‌ مختلف‌ موسیقی‌ گوش‌ می‌دهند. این‌ مردمان‌ یا خدایان‌ مختلفی‌ را ستایش‌ می‌کنند یا اصلاً به‌ هیچ‌ مجموعه کتابهای مل امروز خدایی‌ اعتقاد ندارند. به‌ همین‌ دلایل‌ آمریکا و مردمانش‌ را گاه‌ ملتی‌ برآمده‌ از ملل‌ مختلف‌ می‌خوانند. با مطالعه‌ کتاب‌ «ایالات‌ متحده‌ آمریکا» سفری‌ به‌ تاریخ‌ این‌ کشور (گذشته‌، حال‌ و آینده‌) خواهید داشت‌.

خلاصه روان‌پزشکی کاپلان و سادوک: براساس DSM-5 (جلد 2)

56,000 تومان
نویسنده بنجامین‌جیمز سادوک، ویرجینیاا. سادوک، پدرو روئیز مترجم مهدی گنجی نوبت چاپ 5 تعداد صفحات 524 قطع و نوع جلد

روش‌ها و فنون مشاوره (مصاحبه بالینی) با تجدیدنظر کلی و اضافات

150,000 تومان
نویسنده عبدالله شفیع‌آبادی مترجم نوبت چاپ 25 تعداد صفحات 212 قطع و نوع جلد وزیری (شومیز) سال انتشار 1393 شابک

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت