کتاب بچه های جینگیلی 4 (کلاغه بال و پر داره خبرهای خوش می آره)

6,000 تومان

رانه های شاد و تصاویر خیال انگیز مجموعه کتاب های «بچه های جینگیلی» خلاقیت کودکان را افزایش می دهند. در هر صفحه از کتاب ها یکی از بچه ها، با لباس عروسکی مخصوص، نقش جدیدی را بازی می کند. در واقع فعالیت هایی چون آموزش حیوانات، میوه ها، شغل ها و… به تجربه ای متفاوت و لذت بخش تبدیل می شوند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب بچه های جینگیلی 4 (کلاغه بال و پر داره خبرهای خوش می آره)

نویسنده : نیلوفر بهاری
شابک : 9789643693855
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 101
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب بچه های جینگیلی 4 (کلاغه بال و پر داره خبرهای خوش می آره)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب نظریه کوانتوم قدم اول

35,000 تومان
معرفی کتاب نظریه کوانتوم قدم اول نظریه کوانتوم موفق ترین دستگاه های فکری است که تاکنون توسط بشر ابداع شده. این نظریه، جدول تناوبی عناصر و چگونگی رخ دادن واکنش های شیمیایی را توضیح می دهد. نظریه کوانتوم همچنین پیش گویی های دقیقی درباره لیزر، میکروچیپ، پایداری DNA و چگونگی تشعشع ذرات آن از درون هسته، به دست آمده است...

کتاب قورباغه ربایی (آرمنته ی جن زده 3)

12,000 تومان

معرفی کتاب قورباغه ربایی اثر انجی سیج

انجی سیج در خانه ای بسیار قدیمی در انگلستان زندگی می کند، جایی اسرارآمیز و جادویی که دور تا دورش پر است از باتلاق، بنادر باستانی و قلعه های مخروبه. محله ای که هم برای زندگی و هم برای نوشتن فوق العاده است و خیلی هم بی شباهت به خانه و محله ی آرمنته ی جن زده نیست! همیشه وقتی چیزی در خانه ی جن زده گم می شود، همه ی تقصیرها می افتد گردن آرمنته. حالا هم که گم شدن قورباغه های بری جادوگر افتاده گردن او، چاره ای ندارد جز آن که پیدای شان کند. البته حق بدهید که اصلا کار ساده ای نیست؛ مخصوصا اگر قرار باشد آدم با دیوانه ای به نام موریس پیر، کوسه ای خطرناک و تماشاگرانی پرتوقع سر و کار داشته باشد.

موش کتابخانه

8,000 تومان
« سام » یک موش کتابخانه است که در سورخ کوچکی روی دیوار پشت قفسه کتاب‌های مرجع کودکان زندگی می‌کند . سام عاشق کتاب است و تا حالا کتاب‌های زیادی خوانده . او روزی تصمیم می‌گیرد خودش داستان بنویسد.  سام هر شب یک داستان می‌نویسد و توی قفسه کتابخانه می‌گذارد. روز بعد ، بچه‌ها کتابش را پیدا می‌کنند و می‌خوانند . بعد از چند روز بچه‌ها کنجکاو می‌شوند و می‌خواهند با نویسنده این داستان‌ها آشنا شوند . کتابدار برای سام یادداشتی می‌نویسد و از او دعوت می‌کند تا در برنامه « روز دیدار با نویسنده » شرکت کند . اما سام ، موش کوچولوی کتابخانه می‌ترسد که با آدم‌ها روبرو شود به همین خاطر فکری به ذهنش می‌رسد. این مجموعه چهار جلدی برای کودکان نوشته شده است و نویسنده آن که تصویرگری کتاب‌ها را بر عهده داشته است از کودکی عاشق کتاب و نقاشی و مجسمه‌سازی بود . « دنیل کرک » همیشه در درس هنر شاگرد اول بود .

ولادیمیر پوتین کیست

85,000 تومان
سیاستمداران دیکتاتور زاده نمی‌شوند، بلکه دیکتاتور می‌شوند. پوتین به روایت پوتین در آستانۀ به قدرت رسیدن پوتین که بود و به چه کسی تبدیل شد؟ این کتاب بنا دارد به پرسش نخست پاسخ دهد. عمدۀ کتاب‌هایی که این روزها دربارۀ پوتین منتشر می‌شوند، می‌کوشند به پرسش دوم پاسخ دهند یعنی پاسخ به کیستیِ پوتینِ دیکتاتور. غرضِ این کتاب اما به کلی متفاوت است. نویسنده کوشیده است پوتین را از تولد تا آستانه تبدیل شدن به پوتینی که اینک دیگر می‌شناسیم بررسی کند: پوتینی که هنوز پوتین نشده است یا به زبانی دقیق‌تر: ولادیمیر از پوتین می‌گوید؛ یعنی از پوتینی که نوید می‌دهد یا پوتینی که در راه است. خواننده در سطر به سطر این کتاب درگیر یک ارزیابی است. ارزیابیِ دیکتاتوری در پرتو نخستین ادعاهایش. این‌که او چه در سر داشته است، یا با چه دعاوی‌ای به قدرت رسیده است، تصویر دقیقی از زاده شدن، تحولات و تبدیل شدن به یک دیکتاتور عرضه می‌کند.

مجمع الجزایر گولاگ (جلد سوم)

600,000 تومان
هنگامي که «ماکسيم گورکي»، از اردوگاه‌هاي سيبري ديدن کرد، تا آخرين ساعات همه‌چيز همان‌طور گذشته بود که قدرت مي‌خواست. در همان لحظه‌هاي آخر بود که زنداني‌اي حقيقت را پيش روي نويسنده‌ي بزرگ روس گذاشت و به قول الکساندر سولژنستين، درست در زماني که گورکي سوار بر قايق، آنجا را ترک مي‌کرد، آن زنداني تيرباران شد و توامان همه‌ي آن آرمان‌هاي انساني جا گرفته در ذهن شبه‌ پيامبر شوروي، درحال فروريختن بود. هرچند او نمي‌دانست که اين فروريختن هم، به قيمت جان آن زنداني تمام شده است! گورکي پيرسال‌تر از آن بود که بتواند براي روايت آن‌چه دانسته بود کاري کند و ازهمين‌رو ظهور سولژنستين و روايت‌هايش از گولاگ، الزامي بود و مبدل به سهمگين‌ترين روايت‌هاي تاريخ بشري از سرحدات رنج زير يوغ استبداد شد. با اينکه در آغازين سال‌هاي پسااستاليني، نيکيتا خروشچف، سومين رهبر اتحاد جماهير شوروي، از در دوستي با سولژنستين درآمد و اجازه‌ي انتشار کتاب «يک روز از زندگي ايوان دنيسويچ» را صادر کرد، اما هيچ‌کس انتظارش را نداشت ماجراي گولاگ و گولاگي‌ها، از آن‌چه بر ايوان دنيسويچ رفته، فراتر باشد. شوک عظيم دوازده سال پس‌از چاپ «يک روز از زندگي...» اتفاق افتاد: نسخه‌هاي زيرزميني و بدون سانسور «مجمع‌الجزاير گولاگ»، حاصل ده سال تحقيق و تفحص الکساندر سولژنستين از اردوگاه‌هاي کار اجباري شوروي و گفت‌وگو با بازماندگان، در زمستان 1974، ميان مردم دست به دست شد. درحالي‌که جاسوسان کا. گ. ب، در همه‌جا به‌دنبال سولژنستين‌خوان‌ها بودند، وقايع‌نگاري هول‌انگيز و هوش‌رباي برنده‌ي نوبل ادبيات 1970، منظر مردم شوروي و همه‌ي جهانيان را نسبت به اعماق وحشت زيستن در جهان استاليني، براي هميشه تغيير داد. مجمع‌الجزاير گولاگ به مثابه‌ي تجربه‌اي در تحقيق و تفحص ادبي، فقط از عهده‌ي نويسنده‌اي متعهد، چپ‌گرا و معتقد به آرمان‌هاي بزرگ اخلاقي و انساني هم‌چون سولژنستين برمي‌آمد که وجدان بيدارش، به او اجازه‌ي سکوت برابر رنج و محنت مردمش را نمي‌داد. خواندن کتاب بزرگ سولژنستين، در زمانه‌ي اکنون، بايد همراه با يادآوري جمله‌هاي خود او در پيامش هنگام دريافت نوبل ادبيات باشد، تا گولاگ‌هاي دور و نزديک خودمان را در همين هزاره‌ي سوم، فراموش نکنيم: «بياييد هيچ‌يک از مدعوين اين خوان ضيافت از خاطر نبرند که همين الساعه زنداني‌هاي سياسي در دفاع از حقوقي که محدود و پايمال شده‌اند، در اعتصاب غذا به سر مي‌برند.»

گزارش یک مرگ

79,500 تومان
کتاب گزارش یک مرگ نوشته گابریل گارسیا مارکز ترجمه لیلی گلستان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. ظهر روزی از ماه اوت، درحالی‌که با دوستانش گلدوزی می‌کرد، حضور کسی را در نزدیکی خانه‌اش حس کرد. لازم نبود سرش را بلند کند تا بداند که آمده. به من گفت: «چاق شده بود، موهایش بفهمی‌نفهمی ریخته بود، برای نزدیک دیدن محتاج عینک بود. اما خودش بود. به خداوندی خدا، خودش بود!» دیوانه شده بود. حتماً مرد هم فکر کرده بود که او هم پیر شده. اما مرد، برخلاف دختر، فاقد ذخیره‌ی عشقی بود که باعث تحمل می‌شد. پیراهنش از عرق خیس بود، مثل همان بار اول روز جشن خیریه، همان کمربند و همان کیف‌های چرمی درزشکافته‌ی سگک‌نقره‌ای را داشت. بایاردو سان رومان بی‌اینکه به باقی کسانی که گلدوزی می‌کردند و مبهوت مانده بودند اهمیتی بدهد، یک قدم جلو آمد. کیف‌هایش را روی چرخ خیاطی انداخت و گفت: ــ خب، من آمدم.