کتاب بی یاد تو هرگز

585,000 تومان

معرفی کتاب بی یاد تو هرگز
… کودتا نعل بالنعل طبق خبری که ما داده بودیم انجام می‌شد ولی به سبب همان افشاگری‌ها عقیم می‌ماند، اطرافیان مصدق، این نارسیس‌های ایرانی که عاشق آئینه بودند برای دیدن تصویرهای خود، چنین گمان می‌کردند که آنها عامل این پیروزی مصدق بوده‌اند و مقابل آئینه بیشتر باد به گلو می‌انداختند. ولی شکست شاه در کودتای 25 مرداد که منجر به فرارش از ایران گردید، حتی از شکست 30ام تیرماه 31 بزرگتر و مفتضحانه‌تر بود.

جز اینکه مصدق این زمان مطلقآ نقش تاریخی خود را از یاد برد و مانند هملت که در لحظه کشتن قاتل پدر خود دچار تردید شد، شمشیرش را غلاف کرد و ملت را از یک فرصت بزرگ محروم ساخت. مردی که تا آن لحظه بی‌پروا آمده بود اینک مانند کودکی که از سایه خود بر دیوار اطاق دچار ترس شده عقب نشست.

عوض مراجعه به آراء عمومی مردم جهت جمهوری، دنبال فکر شورای نیابت سلطنت رفت و با این عملش مثل گاو نه من شیری که ظرف شیر را بعد از آنکه لب به لب پر شد با لگد برمی‌گرداند، تاریخ ایران را به باد داد.

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب بی یاد تو هرگز

نویسنده
علی محمد افغانی
مترجم
———
نوبت چاپ 13
تعداد صفحات 639
نوع جلد زرکوب
قطع رقعی
سال انتشار 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ ایران
نوع کاغذ ———
وزن 665 گرم
شابک
9789643515676

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.665 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب بی یاد تو هرگز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب اقتصاد سیاسی سرمایه داری مدرن

450,000 تومان
اقتصاد سیاسی سرمایه داری مدرن نئولیبرالیسم و مقررات زدایی بر اقتصاد سیاسی ملی و بین المللی حاکم شده است. این کتاب اصلی به این همگرایی می پردازد و پیامدهای آینده تنوع سرمایه داری را تحلیل می کند. پرسش‌های مهمی از جمله: آیا ترجیح بازار آزاد پاسخی موجه به تشدید رقابت جهانی است؟ آیا این بدان معناست که همه جوامع پیشرفته باید همه به تقلید از ایالات متحده همگرا شوند؟ پیامدهایی برای تنوع نهادی اقتصادهای پیشرفته چیست؟ با بررسی تأثیرات جهانی شدن اقتصاد بر کشورهای توسعه یافته، نویسندگان این کتاب نشان می دهند که آنچه با آن مواجه هستیم، نه پایان تاریخ که بازگشت از آن و رجوع به شرایطی است که در دوران های اولیۀ سربرآوردن نظام سرمایه داری در جهان غرب حاکم شد؛ یعنی بیکاری های گسترده و مزمن، پوشش های رفاهی محدود و متزلزل، ناپایداری اشتغال و غیره که همگی ویژگی های این نظام در آغاز تولد و همچنین در دوران سخت بلوغش بودند. حاصل کار، سست شدن بنیان های اجتماعی است در این کشورها و محدود شدن چشم انداز تبیین سیاست هایی دموکراتیک که همچنان به امکان مداخله در مقیاس دولت ملت وابسته است.

کودکی و تاریخ (درباره ویرانی تجربه)

192,000 تومان
نویسنده در این کتاب مفهوم تجزیه زبانی کودکی و ارتباط آن با زمان‌مندی و تاریخی‌بودن وجود انسان را بررسی می‌کند. از این رو، نخست رابطة آیین و بازی را با اتکا به بحث‌های «لوی استروس» و رویکرد ساختارگرایانة او در تحلیل آیین‌های اقوام ابتدایی ارزیابی می‌کند. سپس رابطة هر یک از این دو مقوله را با زمان و تاریخ مورد بررسی قرار می‌دهد. آن‌گاه در پرتو نگاهی گذرا به تاریخ فلسفة زمان در غرب، مفهوم متافیزیکی «زمان گاه‌شمارانه» یا «کرونولوژیک» را نقد می‌کند و به دنبال آن مسئلة رابطة مارکسیسم و ماتریالیسم تاریخی را با «دیالکتیک» و مفهوم «هگلی»و «وساطت» مورد بحث قرار می‌دهد. در پایان نیز دربارة مفهوم «ژست» و رابطة آن با سینما و سیاست و تاریخ مطالبی را بازگو و رابطة انسان را با تاریخ بررسی می‌کند.

ماجراهای ملانصرالدین

7,000 تومان
ملا نصرالدین‌ را به‌ سادگی‌ نمی‌توان‌ شناخت‌، به‌ نظر ساده‌لوح‌ می‌آید اما دقت‌ در حرف‌ها و رفتارهایش‌ از هوش‌ و زیرکی‌اش‌ خبر می‌دهد. شاید هم‌ همین‌ ترکیب‌ سادگی‌ و زیرکی‌ ماجراهایش‌ را برای‌ همیشه‌ خواندنی‌ کرده‌ است‌. آن‌ قدر خواندنی‌ که‌ هرگز خسته‌امان‌ نمی‌کند و همیشه‌ برایمان‌ حرف‌های‌ تازه‌ دارد. و این‌ بار این‌ شخصیت‌ دوست‌داشتنی‌ همراه‌ با نقاشی‌های‌ رنگی‌ آمده‌ است‌ تا با لطیفه‌هایش‌ به‌ جنگ‌ دزدها، طمع‌کارها، راحت‌طلب‌ها، ریاکارها و خودنماها برود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب مرسو چه کسی را کشت

148,500 تومان
معرفی کتاب مرسو چه کسی را کشت او برادر «مرد عرب» است؛ مردی که توسط مرسو بدنام، ضدقهرمان رمان کلاسیک آلبر کامو، به قتل رسید. 70 سال پس از این اتفاق، هارون که از کودکی، تحت تأثیر یاد و خاطره ی برادرش زندگی کرده است، تصمیم می گیرد تا او را از گمنامی برهاند: هارون به برادرش یک داستان و نام[موسی] می بخشد و در ساحلی آفتابی به شرح اتفاقاتی می پردازد که منجر به مرگ تصادفی موسی شد. او در کافه ای در شهر وهران، شبی از پس شبی دیگر، به نشخوار افکار خود می پردازد: تنهایی و انزوایش، قلب شکسته و اندوهناکش، خشمش نسبت به مردمی که با استیصال به دنبال یک معبود می گردند و آشفتگی اش در مواجهه با کشوری که مدت هاست به آن امیدی ندارد. او که در جامعه ی خود، یک بیگانه به حساب می آید، درنهایت، خواستار گرفتن حق خود برای مردن است. کتاب «رمان مرسو چه کسی را کشت؟»، نه تنها تأملی ژرف بر هویت اعراب و اثرات فاجعه بار استعمار در الجزایر است، بلکه به عنوان اثری ادبی و درخشان با لحنی منحصر به فرد و تأثیرگذار، خود را مطرح می سازد.

شخصیت باستان … توسیدید

2,800 تومان
« توسیدید » یکی از مشهورترین مورخان جهان است که متأسفانه از زندگی خصوصی او اطلاع زیادی در دست نیست . پرورش یافتن وی در یکی از خانواده‌های ثروتمند یونان باستان سبب شد آینده‌ای نویدبخش در انتظارش باشد . پیوند او با خانواده‌های سرشناس سبب شد به مقام رفیع سرداری در آتن دست یابد . شکست در جنگ با سپاه اسپارت دگرگونی تلخی در زندگی‌اش رقم زد و پس از آن مجبور شد آتن را ترک کند . توسیدید از این موقعیت برای مصاحبه با سربازان هر دو طرف جنگ آتن و اسپارت و نوشتن جزئیات دقیق نبردها بهره گرفت . از خودگذشتگی این مورخ در ثبت دقیق وقایع « جنگ پلوپونزی » برای همیشه شیوه تاریخنگاری را تغییر داد . او نخستین کسی بود که روایت‌ها را همان‌گونه که اتفاق افتاده بودند ، ثبت کرد . کار توسیدید فقط گزارش نبردها نبود . او ضمن تحلیل رویدادهای گذشته برای تأثیرشان بر دوره خود به جستجو درباره علل جنگ‌ها پرداخت .