کتاب تاریخ 18 ساله آذربایجان

455,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ 18 ساله آذربایجان
تاریخ هجده ساله ی آذربایجان که با نام سرنوشت گردان و دلیران نیز شناخته می شود، اثر احمد کسروی، تاریخ نگار و حقوق دان و نظریه پرداز فرهیخته ی ایرانی است که آثار او از مرز هفتاد مجلد نیز گذشته است. وی از جمله اندیشمندانی بود که با تسلط به امور سیاسی، دینی، ادبی و زبان شناسی، آثاری با تحلیل های چند جانبه ارائه می کرد و چنان در بیان حقیقت های تاریخی کوشا بود که مورد تحسین دیگر پژوهشگران نیز قرار گرفت.

نو گرایی و علم دوستی کسروی، او را در میان اندیشمندان زمان خود سرآمد ساخته بود و دوری او از خرافه و انجام پژوهش های عمیق برای ارائه ی اثر، به نظریات او اعتبار می بخشید. از میان فعالیت های کسروی، عملکرد او در ثبت وقایع انقلاب مشروطه سبب ایجاد اثری به نام تاریخ هجده ساله ی آذربایجان شد که تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در زمان مشروطه و بعد از آن را بیان می کند.

از او اثر دیگری هم منتشر شده که بیشتر به وقایع قبل انقلاب مشروطه و شکل گیری کانون های مشروطه خواهی در استان های دیگر می پردازد اما وی که خود اهل تبریز بود و همواره در پژوهش و ثبت رویدادهای آن منطقه می کوشید، در این کتاب، اتفاقات و آثار مشروطه خواهی در خطه ی آذربایجان را با تاکید بر حوادث بعد از انقلاب مشروطه به رشته ی تحریر درآورده است. این اثر که به دیدگاه خود نویسنده، ادامه ی کتاب تاریخ مشروطه ایران است، به همراه آن کتاب ابتدا به شکل مقاله های دوره ای در مجله ی ادبی و پژوهشی پیمان که مدیر مسئول آن خود کسروی بود، به چاپ می رسید اما در سال هزار و سیصد و نوزده توسط وی به صورت کتاب عرضه شد و اکنون از مهم ترین مراجع تاریخی عصر مشروطه به حساب می آید.

.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب تاریخ 18 ساله آذربایجان

نویسنده
احمد کسروی
مترجم
———
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 743
نوع جلد زرکوب
قطع وزیری
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ ایران
نوع کاغذ ———
وزن 2000 گرم
شابک
9789643511371

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 2.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب تاریخ 18 ساله آذربایجان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قاچار قوچار

23,500 تومان
کتاب قاچار قوچار نوشته ویوک شانبهاگ ترجمه مرتضی ثقفیان توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است «این که می‌گویند ما نیستیم که سوار پول‌ایم، پول است که سوار ماست حرف درستی است. کم که باشد خجولانه رفتار می‌کند، زیاد که باشد گستاخ می‌شود و افسار ما را به دست می‌گیرد.» از متن کتاب نقل مکان از خانه‌ای تنگ و تاریک و پر از مورچه به یک خانه‌ی ویلایی بزرگ تنها گذاری نیست که خانواده از سر می‌گذراند. راوی، مردی جوان و حساس، از گردابی که در اطرافش به پا شده هاج و واج مانده است. تنها کاری که از او برمی‌آید این است که به کافه‌ای پناه ببرد که به جهان قدیم تعلق دارد و آنجا پیشخدمتی با خبر از سرَّ درون تسکینش دهد. اعضای خانواده معادلات خود را تغییر می‌دهند و خواسته‌هایی دیگر می‌یابند، رشته‌های دیگری گره می‌خورند و رشته‌هایی از هم می‌گسلند و کشمکش خطرناکی آن پشت‌ها قوام می‌یابد. داستانی پر از تعلیق و بازیگوشی و در نهایت هراسناک درباره‌ی پیامدهای موفقیت و ثروت به زبان کاناده‌ای که به زبان‌های مختلف ترجمه شده است.

نقش برجسته های نویافته ساسانی

18,000 تومان
سابقه ایجاد نقوش برجسته صخره‌ای در ایران باستان به هزاره سوم پیش از میلاد برمی‌گردد. مطالعات صورت گرفته درباره نقوش برجسته صخره‌ای ایران در دوره ساسانی بیشتر حاصل کار پژوهشگران عمدتاً غربی است. با توجه به اهمیت آثار این پژوهشگران در شناخت بهتر نقوش، برخی از آنها به فارسی ترجمه شده‌اند. اما تاکنون اثری کامل و جامع به فارسی که به معرفی تمامی نقوش برجسته دوره مورد بحث بپردازد وجود ندارد. شاید دلیل این امر کشف اتفاقی تعداد چشمگیری از این نقوش در سنوات مختلف بوده است. این امر سبب شده در برخی از آثار تألیفی که مربوط به قبل از این کشفیات بوده به برخی از این نقوش اشاره‌ای نشود. مطالعات نقوش برجسته دوره ساسانی با کشف شانزده نقش برجسته بزرگ و کوچک از این دوره در ایران و خارج از ایران در فاصله سال‌های ١٩٥٠ تا ٢٠٠٤ میلادی رونق بسیاری یافت. کشفیات قابل توجه این دوره ٥٤ ساله در حالی صورت گرفت که تمامی نقوش مطرح آن که عموماً در معرض دید قرار داشته‌اند، از قرن هفدهم میلادی بارها مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته بود. این کشفیات جدید جان تازه‌ای به مطالعات نقوش ساسانی داد و پژوهشگران متعدد بار دیگر این نقوش را بررسی کردند. کتاب نقش برجسته‌های نو یافته ساسانی سعی کرده کشفیات این دوره را بررسی و آن را به نحو شایسته‌ای معرفی کند.

روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی

250,000 تومان
کتاب روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی بر اساس DSM-5 نوشته مریم سیف نراقی، دکتر عزت اله نادری، توسط انتشارات ارسباران

وقتی بابام کوچک بود (3)

55,000 تومان
بابای من وقتی کوچک بود صبح یک روز بهاری با جوجه کوچولوش توی جعبه چوبی بزرگ توی بالکن آپارتمان نشسته بودند و از لای درز تخته‌ها به خورشید و پرنده‌های توی آسمان نگاه می‌کردند و نان و پنیر و پسته می‌خوردند....

نظریه‌ای در باب عدالت

490,000 تومان
نظريه‌اي در باب عدالت، اثر جان رالز، يكي از كتاب‌هايي ست كه آيندگان به واسطه‌اش زمانه ما را ياد خواهند كرد. به جرات مي‌توان گفت اين كتاب مهمترين اثر فلسفه اخلاقي و سياسي در سده بيستم است، اثري كلاسيك هم‌سنگ آثار ايمانوئل كانت و جان استوارت ميل. رالز در اين كتاب استدلال مي‌كند كه اصول صحيح در زمينه عدالت آن‌هايي ست كه انسان‌هايي آزاد و عاقل، استقرار يافته در «وضعيت آغازين»، در پس پرده بي خبري، بر سرش توافق خواهند كرد: آنها در پس اين پرده از جايگاه خود در جامعه، از طبقه، نژاد، يا جنسيت خويش، از استعدادها، هوش، و قوت بازوي خويش بي‌خبراند، و حتي نمي‌دانند چه برداشتي از خير، يا آرمان نهايي زندگي خود، دارند. وي بر اين اساس دو اصل عدالت را براي توزيع آزادي‌ها و خيرهاي اجتماعي و اقتصادي استنتاج مي‌كند. در سال 1975، براي نخستين ترجمه كتاب به زبان بيگانه- چاپ آلمان اثر- در نسخه اصلي بازنگري‌هاي عمده‌اي صورت گرفت. آن بازنگري‌ها، كه به باور مولف در برگيرنده اصلاحات مهمي است در همه ترجمه‌هاي بعدي و سپس در سال 1999 در آخرين ويراست انگليسي اثر گنجانده شد. ترجمه فارسي حاضر براساس همين نسخه است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت