کتاب سپيده دمان

130,000 تومان

کتاب «سپیده دمان» که محصول دوره‌ی دوم آفرینش فلسفی و بلوغ فکری «فریدریش نیچه» محسوب می‌شود، در سال ۱۸۸۱ به چاپ رسید و به نظرات و عقاید این فیلسوف بزرگ در خصوص دین، اخلاقیات، متافیزیک و هنر می‌پردازد.

این کتاب که جملات قصار بسیاری دارد، از نظر درونمایه، پیرامون دو مسئله‌ی روانشناختی به تجزیه و تحلیل می‌پردازد: نخست مسئله‌ی هراس و دوم مسئله‌ی قدرت. این دو بن‌مایه‌ی اصلی به هزار گونه سنجیده و تحلیل می‌شوند، بی آن که شما را به سرانجامی منطقی برساند. نیچه به هیچ وجه سعی نمی‌کند شما را به چیزی متقاعد کند و تصمیم‌گیری را به عهده‌ی خودتان می‌گذارد.

«سپیده دمان» را نمی‌توان تک موضوعی قلمداد کرد و گویی این اثر یک پیشبینی برای دهه‌های آینده محسوب می‌شود؛ چراکه تقریباً به همه‌ی موضوعاتی  می‌پردازد که در آثار بعدی‌اش مورد بررسی قرار می‌گیرد. کتاب «سپیده دمان» در گروه آثار کمتر مطالعه شده‌ی نیچه قرار دارد؛ اما از نظر سبک، زبان و محتوا یکی از آثار درخور توجه وی محسوب می‌شود و سیر فکر فلسفی نیچه در آن، قابل مشاهده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789645620828 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

سپیده دمان

نویسنده فريدريش نيچه
مترجم علي عبدالهي
نوبت چاپ 18
تعداد صفحات 432
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر 1380
سال چاپ اول ——-
موضوع
جامعه شناسی
نوع کاغذ ——-
وزن
497گرم
شابک
9789645620828

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.497 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب سپيده دمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گروتسک

55,000 تومان
در اعصار گذشته، گروتسك را صرفا اصل ناهماهنگي افسار گسيخته مي‌دانستند، يا در زمره‌ي انواع فرودست‌تر كميك قرارش مي‌دادند، اما حال آن را در اساس تلاقي ضدين و به همين دليل بيان در خور پيچيگي هستي مي‌دانند. گروتسك به دليل تاثير ويژه‌اش، ضربه‌ي ناگهاني كه وارد مي‌كند، غالبا به صورت سلاحي تهاجمي به كار گرفته مي‌شود. از اين تاثير مي‌توان بر گيج كردن خواننده، ميخكوب كردن او هم استفاده كرد.

کتاب امشب کنار غزل های من بخواب

135,000 تومان
معرفی کتاب امشب کنار غزل های من بخواب افشین یداللهی متولد 1347 پزشک و متخصص اعصاب روان است که بیشتر به واسطه ترانه هایش در ایران مشهور است. وی با صدا و سیما همکاری های بسیار زیادی داشت و برای سریال های متعددی ترانه سرود. از جمله سریال هایی که یداللهی برای آن ها ترانه سرود می توان به مدار صفر درجه، شب دهم، میوه ی ممنوعه و خوش رکاب اشاره کرد. همچنین با خوانندگان مطرحی چون همایون شجریان، احسان خواجه امیری و… در آلبوم های آن ها همکاری کرده است. انتشارات نگاه پس از منتشر کردن مجموعه ترانه های افشین یداللهی به نام “جنون منطقی” و استقبال زیادی که از این کتاب صورت گرفت اقدام به چاپ دو مجموعه شعر دیگر از این شاعر کرد به نام های “حرف هایی که من باید می گفتم و… تو باید می شنیدی” و “امشب کنار غزل های من بخواب”. این کتاب مجموعه ای از غزل و چند مثنوی است که در 144 صفحه توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. همچنین امشب کنار غزل های من بخواب نیز نام آلبومی از همایون شجریان است که برخی اشعار یداللهی را خوانده و اسم آلبوم نیز برگرفته از شعری به همین نام است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

تفاوت های فردی

130,000 تومان
تحقیق درباره تفاوت های فردی بخشی از سنت جا افتاده در روان شناسی است که بیش از یک قرن قدمت دارد. این تحقیق چند ساختار غیر قابل مشاهده یا " نهفته " مانند هوش و شخصیت را در بر می گیرد که منابع اصلی تنوع در رفتار هستند ، این تفاوت های فردی را زمینه منحصر به فردی در روان شناسی می کند. در حالی که اغلب نظریه های روان شناختی تقریبا فرض می کنند که هر کس همانند است و از این رو سعی می کند جنبه های عمومی رفتار انسان را مشخص کنند. نظریه های تفاوت به تفاوت های بین افراد ، یا آنچه هر کسی را منحصر به فرد می سازد ، می پردازند.
سفارش:0
باقی مانده:1

پوپولیسم

210,000 تومان
کتاب پوپولیسم (درباره عقل پوپولیستی) نوشته ارنستو لاکلائو ترجمه جواد گنجی، مراد فرهادپورتوسط انتشارات مرکز با موضوع علوم اجتماعی، جنبه های جتماعی، جامعه شناسی به چاپ رسیده است. این کتاب از آخرین نوشته‌های ارنستو لاکلائو و به ‌نحوی در حکم شاهکار و محصول نهایی کل تفکر و تجربه‌ی اوست که چهار دهه‌ی پر فراز و نشیب را طی کرده است. مهم‌ترین وجه تلاش‌های فکری لاکلائو موضع‌گیری نظری او در برابر سنت مارکسیستی و مواجهه با بحرانی است که کل این سنت فکری را دربرگرفته و، از این حیث، پوپولیسم، درباره‌ی عقل پوپولیستی عصاره‌ی این مواجهه‌ی پربار است. در واقع، می‌توان گفت کتاب حاضر مستقل از پیش‌تاریخ نظری‌اش به کامل‌ترین شکل پرسش بحران مارکسیسم را پیش روی ما می‌نهد و، به زعم برخی، به شکلی منسجم نیز بدان پاسخ می‌گوید. معرفی مباحث کتاب پوپولیسم کوچک شمردن توده ها پوپولیسم ابهام ها و پارادوکس ها گوستاو لبون تلقین و نمایندگی های تحریف شده تلقین، تقلید همذات پنداری ساختن مردم مردم و تولید گفتمانی تهی بودگی دال های شناور و ناهمگونی اجتماعی پوپولیسم نمایندگی و دموکراسی هویت های مردمی گوناگون سرگذشت پوپولیسم موانع و مرزهای ساختن مردم

مزخرفات فارسی

45,000 تومان
دمار از روزگار یعنی کجا؟ کمتر کسی هست که روزی به کسی وعده نداده باشد دمار از روزگارش درآورد. کلاً دست به تهدیمان خوب است. البته بیشتر وقت‌ها هیچ غلطی هم نمی‌کنیم یا بهتر است بگویم نمی‌توانیم بکنیم، ولی همین که سر طرف داد می‌کشیم: «دمار از روزگارت درمی‌آورم»، دلمان خنک می‌شود. حالا این که بعضی‌ها کینه‌جوتر از بیشتر ما هستند یا دستشان به جایی بند است یا پشتشان به جایی گرم یا اصلاً خودشان منبع گرما و اصل دستگیره‌اند، داستانش فرق می‌کند. این‌جور جاهاست که خبرش را می‌شنویم و برای دیگران هم تعریف می‌کنیم که فلانی یا فلان جا دمار از روزگار فلان کس درآورد. خیلی ساده، یعنی بیچاره‌اش کرد. اما خودِ دمار یعنی چه؟