کتاب شاهنامه فردوسی به نثر 3 جلدی

775,000 تومان

معرفی کتاب شاهنامه فردوسی به نثر 3 جلدی
شاهنامه شامل سه بخش اسطوره ، حماسه و تاریخ است. بخش اسطوره از آغاز شاهنامه تا پایان کار فریدون است.

بخش حماسه از اول پادشاهی منوچهر تا پایان کار رستم و بخش تاریخ از امپراطوری اسکندر تا پایان کتاب است. البته این طور نیست که اسطوره و حماسه و تاریخ کاملا و مشخصا جدا ایستاده و تداخل نکرده باشند.

من فکر کردم برای شما، بخش اسطوره و حماسه را بیاورم و بخش تاریخ را برای آینده بگذارم. البته از بخش تاریک تاریخ یکی از دلایل انقراض ساسانیان را به شما نشان می دهم

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب شاهنامه فردوسی به نثر 3 جلدی

نویسنده
ابوالقاسم فردوسی
مترجم
مسعود خیام
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 910
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
شعر ایرانی
نوع کاغذ ———
وزن 950 گرم
شابک
9789643519315

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.95 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب شاهنامه فردوسی به نثر 3 جلدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

و دست‌هایت بوی نور می‌دهند

20,000 تومان
و دست‌هایت بوی نور می‌دهند نویسنده مصطفی مستور مترجم نوبت چاپ 5 تعداد صفحات 48 قطع و نوع جلد جیبی

ایجاد یک زندگی پرشور و هیجان انگیز

110,000 تومان
در تعقیب یک زندگی هیجان انگیزتر، ما اغلب به دنبال تجربیات بیرونی برای تحقق خود هستیم. ما سفر می کنیم، از هواپیما با چتر نجات می افتیم و آخرین مدل گوشی هوشمند را می خریم. اما کلیدهای یک زندگی شادتر، هیجان انگیزتر و زیباتر از قبل در درون ما وجود دارد. این کتاب الهام بخش از مدرسه زندگی راهنمای روانشناسی تحقق است. این فرصتی را به خوانندگان می دهد تا خواسته ها و آرزوهای ما را بپذیرند، رهایی درونی ما را پرورش دهند و شجاعت رهایی خود را داشته باشند. یک رویکرد روانشناختی برای زندگی معنادارتر. نکات عملی در مورد کنترل خشم، صمیمیت، و استثنایی بودن راهنمایی برای یافتن هیجان در محل کار، در روابط و درون. "راستش من قبل از خواندن این کتاب در جای بدی بودم، این کتاب تحول آفرین است، در فصل اول تغییری را در خودم احساس کردم، تغییری در سلامتی ام، دوباره احساس کردم کمی بیشتر شبیه خودم هستم. اگر می‌خواهید به آنچه هستید نزدیک‌تر شوید، از آسیب‌های گذشته بهبود پیدا کنید، یا در تصمیم‌گیری به راهنمایی نیاز دارید، من واقعا این کتاب را به هر کسی توصیه می‌کنم."
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب بیلی زباله جمع کن

25,000 تومان

معرفی کتاب بیلی زباله جمع کن اثر الکساندر مک کال اسمیت

روزی یک شوک واقعی به بیلی وارد شد. این شوک در صفحات داخلی یک روزنامه بود. در آن صفحه ی روزنامه، عکسی از شهر آن ها چاپ شده بود! ابتدا، بیلی حتی از دیدن آن به خودش بالید، امّا بعد وقتی آنچه در زیر عکس نوشته شده بود خواند، لبخند از صورتش محو شد: «این عکسی از کثیف ترین شهر این کشور است. در آخرین مسابقه، برای یافتن کثیف ترین شهر جایزه ای اختصاص داده بودیم. این شهر با بیش از پانصد رأی از طرف افرادی که قبلا در آنجا بودند بالاترین مقام را آورد. خب، این هم جای خوشبختی است، یا شاید، بدبختی!» بیلی شوکه شده بود. چقدر وحشتناک! این خبر چقدر برای شهرشان وحشتناک و خجالت آور بود! همین طور که گزارش ادامه پیدا می کرد، وضع بدتر هم می شد.

کتاب شوهر آهو خانم نوشته افغانی

795,000 تومان
معرفی کتاب شوهر آهو خانم نوشته افغانی شوهرآهو خانم نخستین اثرعلی محمد افغانی است که وی طی سالهای 1333 تا 1338 در زندان آن را نوشت. افغانی بعد از آزادی با هزینه ی شخصی خود اقدام به چاپ آن کرد و در همان سال جایزه ی بهترین کتاب سال را از آن خود کرد. اثر به طور کلی به موقعیت و جایگاه زنان طی سال های 1313 می پردازد. این اثر را می توان نخستین اثر فمنیستی ادبیات ایران به حساب آورد. از مشخصه های نثر این کتاب تصویر سازی و شخصیت پردازی همراه با جزییات دقیق است. شوهر آهو خانم داستان زنی سنتی و سربراه و منکوب جامعه ی مرد سالار است که موقعیتش در خانه با آمدن زنی سرکش و مدرنتر تهدید می شود. کتاب با قدرتی تمام واقعیت هایی را که زنان لایه های پایین جامعه با آن زندگی می کنند را تصویر می کند و همچنین نکوهشی است نسبت به آئین چند همسری. شخصیت پردازی ظریف آن، فضاسازی دقیق و قلم قدرتمند علی محمد افغانی شوهرآهو خانم را به یکی از محبوب ترین کتاب های معاصر ادبیات فارسی تبدیل کرده است.

کتاب خزه (شاملو)

90,000 تومان
معرفی کتاب خزه (شاملو) داستان “خزه” به قلم “هربر لوپوریه” قصه ی زندگی یک روزنامه نگار و نویسنده است؛ شخصی که خود نیز در جنگ خدمت نموده و زندگی شخصی اش در سایه ی جنگ جهانی دوم و اشغال نظامی فرانسه توسط آلمان نازی، دچار تغییرات ناگوار و دلخراشی شده است. همسر و فرزندان او در یک حمله ی هوایی از بین رفته اند و او تصمیم می گیرد به ناشناخته ترین مکان ممکن برود تا به نوعی از این واقعه بگریزد. ”خزه” از روندی خطی برخوردار بوده و فرایندی مستقیم و رو به جلو را طی می کند. “هربر لوپوریه” موفق شده تا با بیانی ساده و بدون ایجاد کلافی سردرگم از وقایعی که اتفاق افتاده، داستان زندگی این مرد را به طرز جالبی از زبان خودش ارائه کند. نویسنده برای اینکه بتواند به چنین مهمی دست یابد و با مخاطب نیز ارتباط برقرار کند، از موضوعات حیاتی و مهمی همچون عشق و آزادی بهره می برد و قصه ی مردی با مشکلات روحی فراوان را روایت می کند که به نظر می رسد دیگری امیدی در زندگی ندارد و می خواهد با چنگ و دندان خود را از این بحران بیرون بکشد. به این طریق مخاطب قدم به قدم با این مرد که تلاش می کند امید و عشق را در زندگی باز یابد و به آرامش و صلحی درونی دست یازد، همراه می شود. از آنجایی که تمام داستان “خزه” در زمان اشغال فرانسه اتفاق می افتد، “هربر لوپوریه” نگاهی ویژه به تقابل مردم در برابر اشغالگران داشته و تلاش می کند تا این نزاع های روزمره در برابر نازی ها را با مسائل ریز و درشت از نوشیدن یک بطری شراب گرفته تا مخاطراتی که زندگی مردم را در زمان اشغال نظامی و جنگ تهدید می نمود، به تصویر بکشد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت