کتاب شاهکار (امیل زولا)
525,000 تومان
معرفی کتاب شاهکار (امیل زولا)
کتاب شاهکار، رمانی نوشته ی امیل زولا است که اولین بار در سال 1886 انتشار یافت. این رمان به داستان تراژیک کلود لانتیه می پردازد؛ مردی جوان و بلندپرواز و هنرمندی بااستعداد که به پاریس آمده تا نامی برای خود دست و پا کند اما در عوض، اسیر نبوغ خودش می شود.
داستان این کتاب که در دهه های 1860 و 1870 می گذرد، در میان بیست رمان مجموعه ی «روگن ماکار»، بیشترین نزدیکی را با زندگی خود زولا دارد. کتاب شاهکار، بینشی منحصر به فرد را از مسیر حرفه ای زولا به عنوان یک نویسنده، و رابطه اش با دوستی قدیمی به نام سزان به مخاطبین می بخشد.
این اثر همچنین شرحی جذاب از دنیای پرآشوب بوهم را ارائه می کند؛ دنیایی که در آن، هنرمندان امپرسیونیست با وجود محافظه کاری های حکومتی و تمسخرهای عموم مردم، سرآمد شدند.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
کتاب شاهکار (امیل زولا)
نویسنده |
امیل زولا
|
|
مترجم |
علی اکبر معصوم بیگی
|
|
نوبت چاپ | 7 | |
تعداد صفحات | 526 | |
نوع جلد | جلد سخت | |
قطع | رقعی | |
سال انتشار | 1403 | |
سال چاپ اول | —— | |
موضوع |
درام
|
|
نوع کاغذ | ——— | |
وزن | 580 گرم | |
شابک |
|
وزن | 0.58 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.