کتاب طوفان

145,000 تومان

معرفی کتاب طوفان
Tempest نمایشنامه ای است که در اوایل دهه 1600 توسط ویلیام شکسپیر نوشته شده است.با شروع نمایش ، پروسپرو ، دوک مخلوع میلان و دختر نوجوانش میراندا در یک جزیره دورافتاده زندگی می کنند که در طی دوازده سال گذشته در آنجا محاصره شده اند.تنها همراهان آنها آریل هستند ، روحی جادویی که توسط پروسپرو به بردگی گرفته شده است و کالیبان، بومی این جزیره است که توسط پروسپرو نیز به بردگی گرفته شده.

پروسپرودر ابتدا دوک میلان بود ، اما مقام وی توسط برادرش آنتونیو غصب شد ، احتمالا با رضایت پادشاه ناپل، آلونسو و برادر آلونسو، سباستین.این نمایشنامه با آنتونیو ، آلونسو و چندین مستخدم آنها در یک کشتی در یک توفان بزرگ آغاز می شود.نمی دانستند که توفان کار پروسپرو است، که قصد دارد کشتی را غرق کند و آن ها را به جزیره خود ببرد.پروسپروقصد دارد از دشمنان خود انتقام بگیرد و جایگاه خود را به عنوان دوک میلان بدست آورد.سرانجام ، با جادو ، ارعاب و فریبکاری ، پروسپرو در برنامه های خود موفق می شود.پروسپروبه قلمرو خود بازگردد ، افشاگری خیانت آنتونیو را انجام داد و ازدواج میراندا را با پسر پادشاه آلونسو ، شاهزاده فردیناند تضمین می کند.

موجود در انبار

توضیحات

کتاب طوفان

نویسنده
ویلیام شکسپیر
مترجم
ابراهیم یونسی
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 157
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
قرن 15 میلادی
نوع کاغذ ———
وزن 198 گرم
شابک
9786003760110

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.198 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب طوفان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

رومیان باستان

11,000 تومان
تاریخدانان و باستانشناسان از میان همه تمدن‌های گمشده درباره روم بیش از دیگران آگاهی دارند. آن هم به این علت است که فرهنگ رومی‌ها بسیار دیرپا بود. دست کم از قرن هفتم پیش از میلاد، دولتشهر کوچکی به نام رم در نزدیکی ساحل غربی ایتالیا وجود داشت، قلمرو کوچکی که در آغاز شاهان بر آن فرمان می‌راندند و سپس در قرن ششم پیش از میلاد شکل حکومتی جمهوری در آن بنا نهاد‌ه شد. جمهوری روم طی چندین قرن بعدی به شکلی تهاجمی بسیار فراتر از مرزها‌ی ایتالیا گسترش یافت و با آمیزه‌ای از چیرگی، هراس‌‌افکنی و سیاست همه سرزمین‌های اطراف دریای مدیترانه را به کام کشید. سرانجام در قرن‌های پنجم و ششم میلادی این امپراتوری فرو پاشید با این حال بخشی از امپراتوری روم به حیات خود ادامه داد. چرا که این تنها بخش غربی امپراتوری بود که سقوط کرده بود، بخش شرقی آن با نام امپراتوری بیزانس تقریباً یک هزار سال دیگر دوام آورد. کتاب رومیان باستان، حوادث مربوط به نحوه شکل گیری و اضمحلال این امپراتوری را پی می‌گیرد.

سرعت نور

9,000 تومان
این رمان در قالب ١١ فصل به هم پیوسته ماجرای پسری به نام «جف» را بیان می‌کند که با وجود پدری که پول را بیشتر از خانواده دوست دارد، برادری که در زندان است، خواهری که رازی در سینه دارد و مادری که ناسازگاری می‌کند، خودش را غرق دنیای امن ریاضیات کرده است. همراه با طوفان ولینگتون، موجود عجیب و غریبی به زندگی جف وارد می‌شود و آن موجود عجیب، پیرزنی است که همه چیزهای بدیهی را به بازی می‌گیرد.

رمانتیسم: از مجموعه مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری

63,500 تومان
رمانتیسم: از مجموعه مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری نویسنده لیلیان فورست مترجم مسعود جعفری‌جزی نوبت چاپ 2 تعداد

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

دانته آلیگیری

19,800 تومان
دانته آليگيري در ماه مه 1265 م. در فلورانس به دنيا آمد. خانواده‌ي آليگيري را به خاطر عنوان‌ها و امتيازهايي كه اعضايش داشته‌اند مي‌توان از اشراف دانست. دانته چهره‌ي سرشناسي در فلورانس بود. سال‌هاي آخر زندگي او در راونا گذشت، به نطر مي‌رسد اين سال‌ها براي دانته سال‌هاي آسوده‌اي بوده است و تا روز مرگش (13 يا 14 سپتامبر) در آن‌جا ماند. شاهكار دانته البته كمدي الاهي است (كه عنوانش كمدي بود و الاهي بعد از دانته به آن افزوده شد). اين اثر تا اندازه‌اي حاصل عزم دانته به تحقق عهدي است كه در پايان زندگي نو مي‌كند: اگر مشيت آني شكوفايي همه‌چيز از اوست بر اين باشد كه زندگي‌ام چند سالي ديگر بپايد، اميد دارم درباره‌ي دلدارم چنان بنويسم كه تا كنون براي هيچ دلداري نوشته نشده است. اين بخش منظومه به سه بخش دوزخ، برزخ و بهشت تقسيم مي‌شود. همه‌ي آثار دانته بيانگر توجه خاص او به واژه‌ها و ساختار زبان است.

کتاب رئیس علی دلواری

130,000 تومان
رئیس علی دلواری برای مردم ایران مخصوصا اهالی جنوب، نامی است آشنا و توام با خاطره مبارزه علیه استعمار انگلیس. طی هشتاد و اندی سال که از مرگ او سپری شده، چندین مقاله، کتاب و یک سریال تلوزیونی درباره او نوشته یا ساخته شده است. بنابراین علی القاعده بایستی نقطه ابهامی در باب زندگی، مبارزه و مرگ زودرس و نابهنگامش، وجود نداشته باشد...