کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 1 و 2

105,000 تومان

معرفی کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 1 و 2
فرهنگ فیلم های سینمای ایران شامل مشخصات کامل فنی، هنری و خلاصه ی داستان فیلم های بلند (60 دقیقه به بالا) داستانی سینمای ایران از سال 1309 – سال تهیه نخستین فیلم ایرانی – تا سال 1366 است. در این مجموعه فقط از فیلم هایی نام برده شده که به نمایش عمومی – حتی برای یک سانس در آمده اند.

برخی از شرح داستان ها ممکن است با اصل ماجرا در فیلم ها مطابقت نداشته باشد که این به خاطر استفاده از متنی است که فیلم سازان در اختیار مولف قرار داده اند.

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 1 و 2

نویسنده
جمال امید
مترجم
———
نوبت چاپ 8
تعداد صفحات 406
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال انتشار 1389
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ ———
وزن 1059 گرم
شابک
9789646736610

 

توضیحات تکمیلی
وزن 1.059 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 1 و 2”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نخستین کتاب بزرگ من جلد 5، رنگ ها و شکل ها

30,000 تومان
کتاب نخستین کتاب بزرگ من(2)میوه ها و سبزیجات،کتابیست برای آشنایی با میوه ها و سبزی ها به همراه تصاویر و آموزش فارسی و معادل انگلیسی آنهاست.این کتاب توسط انتشارات قدیانی منتشر و به بازار عرضه شده است و...

هنر زنده ماندن

110,000 تومان
چنين كسي نه نياز دارد كه عبوس باشد و نه تباه و در شكسته بلكه فقط نبايد زاهد و سانياسي گوشه نشين باشد. او با استخوان‌هاي پرتوان بر زمين استوار مي ايستد او با تمام قدرت به زندگي آري مي گويد او با شجاعت زيستن تمام رنج ها و مرارت هاي زندگي را به جان مي‌خرد و فلسفه‌اش وي را تا بدانجا كشانده كه مرگ را بي‌تفاوتي سوار بر بال‌هاي زمان چون نمودي دروغين و شبحي ناتوان در نزديكي خود مي‌نگرد شبحي كه نمي‌تواند هيچ چيزي را به هراس افكند زيرا فرد يادشده نيك مي‌داند كه فقط اكنون در هيات لحظه حاضر براي او هستي دارد...

دکارت و مابعدالطبیعۀ ماهیت انسان

210,000 تومان
جاستین اسكیری در این كتاب ابعاد مختلف این رابطه و تفسیرهای مختلف دكارت‌پژوهان را بررسی و تلاش می‌كند به پرسش‌ها و بدفهمی‌های موجود پاسخ بگوید. آیا دكارت به دو جوهر متفاوت قایل است كه صفتِ یكی مادی بودن و امتداد است و صفتِ دیگری غیرمادی بودن؟ دكارت دوگانه‌انگار است یا یگانه‌انگار؟ وحدتِ نفس-بدن چگونه امكان‌پذیر است؟ آیا نسبت پیوند نفس و بدن علّی است؟ اساساً دكارت چه فهمی از جوهر و اعراض دارد و آن‌ها را چگونه تعریف می‌كند و تفاوت تعریف او با تعریف مدرسی‌ها در چیست؟ اجسام دكارتی چیستند و آیا اجسامِ جزئی جوهرند؟ در نهایت ماهیتِ انسان را در مابعدالطبیعه دكارت چگونه باید فهمید؟ خوانندگان گرامی می‌توانند بحث درباره این پرسش‌ها را در كتاب «دكارت و مابعدالطبیعه ماهیت انسان» دنبال كنند.

در باب خواندن

130,000 تومان
کتاب در باب خواندن نوشته مارسل پروست ترجمه بنیامین مرادی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، نقد ادبی، نظریه های ادبی به چاپ رسیده است. خواندن، مادام که برای ما فقط نوعی محرک است که کلید جادویی‌‌اش در عمق روان باب سراهایی را می‌گشاید که راه ورود به آنها را نمی‌دانستیم، نقشی خجسته در زندگی ما دارد. اما برعکس خطرناک خواهد شد زمانی که به عوض باز کردن چشم ما به حیات شخصی ذهن، جایگزین آن شود؛ زمانی که حقیقت دیگر در نظر ما نه همچون کمال مطلوبی به‌نظر می‌آید که تنها با پیشرفت واقعی اندیشه و با تقلای دل می‌توان به آن دست یافت، بلکه همچون چیزی مادی در میان اوراق کتاب‌ها، همچون عسلی که تماما" گردآوری دیگران است و تنها کافی است قدم رنجه کنیم و در میان قفسه‌های کتابخانه‌ها به آن دست یابیم و منفعلانه در استراحت مطلق ذهن و جسم‌مان تناول کنیم.

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.