کتاب فوائد گیاهخواری

55,000 تومان

معرفی کتاب فوائد گیاهخواری
اثر پیش رو متن کامل کتاب “فواید گیاهخواری” از “صادق هدایت”، نویسنده ی مشهور معاصر است که به فواید این سبک زندگی می پردازد. با وجود اینکه نزدیک به یک قرن از نگارش کتاب “فواید گیاهخواری” می گذرد اما هنوز تفکر و دیدگاه “صادق هدایت” در این زمینه بدیع و ارتباط پذیر است و این اثر علاوه بر اینکه به تحلیل علمی و منطق محور “فواید گیاهخواری” می پردازد، خواننده را با عقاید و سبک زندگی یکی از برجسته ترین نویسندگان ایرانی نیز آشنا می کند.

“صادق هدایت” این کتاب را در اواسط دهه ی دوم زندگی اش، یعنی سال ها پس از اینکه رژیم گیاهخواری را در دوره ی نوجوانی آغاز کرده بود به رشته ی تحریر درآورد و به این ترتیب می توان گفت “فواید گیاهخواری” نوعی به اشتراک گذاشتن تجربه ی این سبک زندگی از جانب کسی است که خود سال ها پیش به آن روی آورده است. ”صادق هدایت” در این اثر قابل تامل، از قلم درخشان خود استفاده کرده تا اهمیت رژیم گیاهخواری را با روایتی گیرا و جذاب تشریح کند و علاوه بر معرفی جنبه های مختلف این سبک زندگی، صنعت تولید گوشت را که از جهاتی بسیار ظالمانه جلوه می کند، مورد انتقاد قرار می دهد.

نویسنده پس از برشمردن جنبه های مثبت سبک زندگی گیاهخوارانه، به رفتارهای منفی و نادرستی که به دلیل مصرف گوشت حیوانات از نوع بشر سر می زند اشاره کرده و با نگارشی تاثیرگذار، ابعاد وحشیانه و غم انگیز کشتن حیواناتی که هیچ مزاحمتی برای انسان نداشته اند را زیر بین نقد خود قرار می دهد. “فواید گیاهخواری” با اینکه از حجم کمی برخوردار است، اما مساله ی مهمی را تشریح کرده که نیازمند مطالعه و تفکر بیشتر است.

موجود در انبار

توضیحات

کتاب فوائد گیاهخواری

نویسنده
صادق هدایت
مترجم
———
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 120
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ———
وزن 110 گرم
شابک
9789644530630

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.11 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب فوائد گیاهخواری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب آنسوی پیکر طبیعی

65,000 تومان
امروزه نمی توان دنیایی را متصور شد که فاقد هورمون جنسی باشد .زنان در سراسر جهان برای کنترل باروری قرص های هورمونی مصرف می کنند و استروژن و پروژسترون پرمصرف ترین دارو در تاریخ داروسازی شده است .اما پرسش این است که چرا بدن زنان ونه مردان به طور فزاینده ای در معرض هورمون درمانی قرا ر گرفته است ؟ نلی اودشوون با این نظریه که مفهومی به نام “بدن طبیعی ” وجود دارد به چالش برمی خیزد . وی نشان می دهد که مفاهیمی همچون “بدن هورمونی ” به جای آنکه ریشه در طبیعت داشته باشد از طرسق القای دانشمندان ساخته شده و صورت پدیده ای طبیعی به خودمی گیرد . آنسوی پیکر طبیعی داستان جذاب جستجوی دانشمندان و جمع آوری عضوهایی از بدن انسان است تا از طریق پژوهش بر روی آنها به مفهوم هورمون دست یابند . کتاب حاضر بررسی می کند که چگونه شناخت هورمون جنسی درک ما را از جنس و بدن شکل داده و نیز دانش پزشکی و داروسازی را دگرگون کرد و در نهایت باز تعریفی را از رابطه زن و تولید مثل به دست داد.در این کتاب نلی اودشوون تلاش می کند تا با ارزیابی ویژگی های مثبت و منفی انقلاب هورمونی ،نتیجه گیری های نوینی را در اختیار قرار دهد.

هرگز به ترول ها اعتماد نکن-18

5,000 تومان
مدرسه نابود کنندگان اژدها-١٨ ویگلاف از این که به م.ن.ا. برمی گردد و به کلاس دوم می رود بسیار ذوق زده است! اما از این که برادر کوچک شیطانش هم با او به مدرسه می آید چندان خوشحال به نظر نمی رسد. همچنین از این که باید دوست یک کلاس اولی باشدکه یه ترول گنده بک است، به هیچ وجه خوشحال نیست، ترولی که دروغ های شاخدار می گوید و فکر می کند که دست انداختن دیگران، به خصوص ویگلاف، کار جالبی است

طرحواره درمانی (جلد 2)

210,000 تومان

اگرچه شناخت‏درمانی کلاسیک برای درمان اختلالات محور I طراحی شده‏است، ولی این کتاب به سبکی ماهرانه و کاملاً جذاب نشان می‏دهد که چگونه شناخت‏درمانی می‏تواند برای درمان اختلالات شخصیت مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرد. مؤلفان برای حل مشکلات خاصّ افراد مبتلا به اختلالات شخصیت از قبیل الگوهای منش‏شناختی انعطاف‏پذیر، تعارض‏های بین فردی مزمن و واکنش‏های انتقالی، راهبردهایی را از سایر رویکردهای درمانی استخراج کرده و در قالب یک مدل شناختی جامع‏نگر تلفیق کرده ‏اند.

این کتاب نشان می‏دهد که چگونه می‏توانیم با استفاده از راهبردهای اکتشافی و تجربی از شدّت باورهای زیربنایی که آبشخور چنین مشکلاتی هستند، بکاهیم. توصیه می‏کنم تمام درمانگرانی که در فرآیند درمان با مشکلات شخصیتی بیماران خود دست و پنجه نرم می‏کنند، کتاب حاضر را مطالعه کنند. پرفسور آرون تی. بک دانشگاه پنسیلوانیا

سفارش:0
باقی مانده:1

تحولات‌ سیاسی ‌و اجتماعی‌ ایران ‌

قیمت اصلی: 50,000 تومان بود.قیمت فعلی: 14,000 تومان.

رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها

3,500 تومان
هزاران جنگجو سوار بر اسب از آن سوی صحراها و شنزارها حمله آوردند و خاک از زیر سم اسبانشان به هوا برخاست و روی خورشید را پوشاند . مردانی با شکل و شمایل عجیب حمله را آغاز کرده بودند ؛ مردانی که « منظری هولناک داشتند ؛ جمجمه‌هایی که به دلیل بستن در کودکی از ریخت افتاده بود ، دو شکاف به جای چشم و گونه‌هایی متورم که رد زخم زشتشان کرده و پوشیده از ریشی تُنُک » . اسبان و سوارانی که به نام هون شناخته می‌شدند ، چنان با یکدیگر هماهنگ بودند که انگار با تنی واحد حرکت می‌کنند . اسبانِ کوتاه و پرمو ، سوارانشان را با سرعتی نفس‌گیر به میدان نبرد می‌رساندند و آن‌گاه که راکبان با شمشیر و نیزه درگیر نبرد بودند ، به آسانی یاری‌شان می‌کردند . مردان علاوه بر ظاهر هولناکشان فریادهایی وحشت‌انگیز سر می‌دادند و قربانیان خود را که در کشمکش بودند ، به هول و هراس می‌افکندند . همچنین پوست حیواناتی که به دور شانه می‌پیچیدند ، ظاهرشان را مخوف‌تر می‌کرد . آتیلا ، شاه هون‌ها ، با اعتماد به نفسی جسورانه سپاهش را رهبری می‌کرد . آن‌گاه که اسب سیاهش را پیشاپیش سپاه می‌راند ، جنگجویانش هر حرکت او را می‌پاییدند . عزمِ جزم او از آرواره‌های فشرده‌اش پیدا بود . او به افرادش اشاره می‌کرد تا با سرعت هر چه بیش‌تر پیش بتازند . هون‌ها دومین حمله به امپراتوری روم شرقی را در بهار سال ٤٤٧ میلادی آغاز کرده بودند .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت