کتاب مقلدها

75,000 تومان

معرفی کتاب مقلدها

کتاب مقلدها اثر گراهام گرین، داستان سه نفر با نام‌های براون، جونز و اسمیت است که در یک کشتی هم‌سفر می‌شوند و سرنوشتشان به هم گره می‌خورد. آن‌ها به کشور هائیتی می‌روند که دووالیه با سازمان مخوفش، تون‌تون مکوت، حکومتی دیکتاتوری در آن‌ بنا نهاده. گرین در این کتاب بیان می‌کند ما همه مسخره‌بازانی هستیم که در مسخره‌بازی بزرگ زندگی گرفتار شده‌ایم.

درباره‌ی کتاب مقلدها

کتاب مقلدها (The Comedians) یکی از مفصل‌ترین و لذت‌بخش‌ترین رمان‌های گراهام گرین (Graham Greene) است. داستان این کتاب را شخصیتی به نان براون روایت می‌کند که صاحب هتلی در پورتو پرنسِ جزیره‌ی هائیتی است. او قصد دارد که هتل خودش را در این منطقه بفروشد؛ به‌همین‌خاطر با یک کشتی موسوم به مده‌آ از آمریکا به هائیتی می‌رود و در این سفر، با چند شخص دیگر آشنا می‌شود. از جمله آقا و خانم اسمیت که فکر می‌کنند گیاه‌خواری درمان خشونت و ظلم در هائیتی است و می‌خواهند در آن‌جا یک مرکز گیاه‌خواری دایر کنند. البته راوی کتاب اعتقاد دارد که مردم هائیتی چاره‌ای جز گیاه‌خواری ندارند؛ زیرا گوشتی نصیبشان نمی‌شود که بخورند!

دیگر شخصیت کتاب مقلدها جونز است که خود را سرگرد جونز معرفی می‌کند؛ اما براون به او شک دارد و احساس می‌کند این عنوان جعلی است. وقتی جونز از دست حکومت فرار می‌کند و به هتل براون پناه می‌برد، این شک به یقین بدل می‌شود. یک فروشنده‌ی داروی دوره‌گرد و سیاه‌پوستی غمگین به نام آقای فرناندز، دیگر مسافران کشتی مده‌آ هستند که هر یک با افکاری در سر، به کشور هائیتی می‌روند. براون چندین ماه قبل از هائیتی فرار کرده بوده و حال برای فروش هتل و دیدار با معشوقه‌اش، که همسر سفیر آمریکای جنوبی است، به آن‌جا سفر می‌کند. اما علت فرار او چه بوده؟

دکتر فرانسوا دووالیه که طرفدارانش او را پاپا دوک (بابا دکتر) می‌خواندند، با زدوبندهای سیاسی در سال 1957 رئیس‌جمهور هائیتی شد. کشوری که بین کوبا و جزیره‌ی پورتوریکو قرار دارد. در سال 1959 علیه او کودتا شد و دووالیه در واکنش، کارکنان ارشد ارتش را اخراج و نوعی پلیس شبه‌نظامی با نام تون‌تون مکوت (لولو خورخوره) را جایگزین ارتش کرد. این گروه هر کسی را که سر راهشان قرار می‌گرفت تا حد مرگ کتک می‌زدند و اعمال ظالمانه و وحشتناکی از آن‌ها سر می‌زد. گراهام گرین بعضی از این اعمال وحشتناک را در رمان مقلدها شرح داده است. کشور هائیتی تا مدت‌ها تحت سلطه‌ی رژیم دیکتاتوری دووالیه بود و مردم آن در وحشتی سراسری به سر می‌بردند. به همین علت بود که براون تصمیم گرفت از این کشور فرار کند.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب مقلدها

نام کتاب کتاب مقلدها
نویسنده گراهام گرین
مترجم محمدعلی سپانلو
ناشر چاپی نشر افق
سال انتشار ۱۳۹۵
فرمت کتاب EPUB
تعداد صفحات 456
زبان فارسی
شابک 9786003530416
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب مقلدها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب دیوار

74,000 تومان
معرفی کتاب دیوار کتاب دیوار، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی ژان پل سارتر و تعدادی دیگر از نویسندگان برجسته ی دنیا است که توسط صادق هدایت به فارسی بازگردانده شده است. داستان دیوار، اولین قصه از این مجموعه، سه زندانی سیاسی را در شب قبل از اعدامشان به مخاطب معرفی می کند. زوال ذهنی این شخصیت ها از نقطه نظر دکتری مهربان که انگار برای تسلی دادن به آن ها آن جاست، با جزئیاتی زیبا و در عین حال دلهره آور به تصویر کشیده می شود. همزمان با نزدیکتر شدن صبح، شخصیت ها بسیار قبلتر از شلیک شدن اولین گلوله به سویشان، از دیوار میان مرگ و زندگی عبور می کنند. این تصویر درخشان از زندگی در رنج، حُسن مَطلَعی است بر مجموعه داستان هایی که اندوه جهان مدرن را در زندگی افراد ساکن در آن بازتاب می دهند. .

کتاب آدم برفی و 32 داستان دیگر

200,000 تومان
معرفی کتاب آدم برفی و 32 داستان دیگر «آدم برفی و 32 داستان دیگر»، یکی از چهار مجموعه داستان قصه های پریان است. «دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر»، «پری جنگلی و 39 داستان دیگر» و «پری دریایی و 28 داستان دیگر» از دیگر کتاب های این مجموعه اند. همچنین این چهار کتاب، درون یک قاب و با عنوان «قصه های پریان و داستان ها» منتشر شده اند.

ماجراهای ملانصرالدین

7,000 تومان
ملا نصرالدین‌ را به‌ سادگی‌ نمی‌توان‌ شناخت‌، به‌ نظر ساده‌لوح‌ می‌آید اما دقت‌ در حرف‌ها و رفتارهایش‌ از هوش‌ و زیرکی‌اش‌ خبر می‌دهد. شاید هم‌ همین‌ ترکیب‌ سادگی‌ و زیرکی‌ ماجراهایش‌ را برای‌ همیشه‌ خواندنی‌ کرده‌ است‌. آن‌ قدر خواندنی‌ که‌ هرگز خسته‌امان‌ نمی‌کند و همیشه‌ برایمان‌ حرف‌های‌ تازه‌ دارد. و این‌ بار این‌ شخصیت‌ دوست‌داشتنی‌ همراه‌ با نقاشی‌های‌ رنگی‌ آمده‌ است‌ تا با لطیفه‌هایش‌ به‌ جنگ‌ دزدها، طمع‌کارها، راحت‌طلب‌ها، ریاکارها و خودنماها برود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

رهبران جهان باستان (4) حمورابی

3,500 تومان
در زمستان سال ١٩٠١ و ١٩٠٢ یک تیم باستان‌شناسی فرانسوی در محوطه باستانی شوش مشغول حفاری بود . یکی از یافته‌های این گروه بلافاصله مشهور شد : سه قطعه بزرگ سنگ سیاه براق که یادمانی به بلندی تقریباً دو متر و سی سانتیمتر را تشکیل می‌داد . در بالای یادمان ، چهره مردی بر سنگ تراشیده شده بود ، پادشاهی ایستاده در برابر پیکری نشسته ، که حال می‌دانیم شَمَش ، رب‌النوع خورشید و همچنین رب‌النوعِ عدالت بابلی‌هاست . زیر تصویر ، سطرهای نوشته شده زیادی به خط میخی دیده می‌شد . این خط با استفاده از یک نی و فشار دادن آن بر روی گِل نرم نوشته می‌شد ، اما در این یادمان ، کلمات با دقت روی سنگ سیاه کنده شده بود . حمورابی چهار هزار سال پیش در سرزمینی که بعدها بین‌النهرین نامیده شد ، زندگی و حکمرانی می‌کرده است . « حمورابی » مجلد چهارم مجموعه رهبران جهان باستان است که در ١٢٥ صفحه منتشر شده است .

کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران دو جلدی

450,000 تومان
کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران مجموعه ای دو جلدی می باشد که در جلد اول نویسنده ی آن می کوشد تا گذری بر سیر اندیشه اصلاح دین داشته و نشان دهد بنیاد آن در دوره قاجار، بر آموزه‌های سیدعلی محمد باب استوار بود و پس از پیوند با تعالیم محمدبن عبدالوهاب در دوره پهلوی، به‌گونه‌ای فراگیر دین‌مداران تجددخواه را مجذوب خود کرد. در میان داعیان اصلاح دین، شیخ هادی نجم‌آبادی (معلم فکر اصلاح دین در عصر قاجار) و شریعت سنگلجی (معلم فکر اصلاح دین در عصر پهلوی) از جایگاه ویژه برخوردار بودند. آنچه در این پژوهش اندیشه اصلاح دین در ایران خوانده می شود، آموزه هایی است که بر ضرورت پالایش دیدگاه های وارداتی نادرست از سنت های دینی ایران دست می گذارد. داعیان این اندیشه از نگاه تنوع افکار در گستره وسیعی جای دارند اما همگی با شدت و ضعف به انجام آن پالایش باور دارند...این کتاب توسط مقداد نبوی رضوی نوشته شده و نشر شیرازه اقدام به چاپ آن نموده است.