کتاب نمی توان بی طرف بود

85,000 تومان

معرفی کتاب نمی توان بی طرف بود

می‌توانم بفهمم که دیدِ من به این دنیای خشن و غیرعادلانه، به نحو غیرمعقولی خوشبینانه به نظر برسد. امّا برای من، آنچه را دیگران به نامِ ذهنی‌گرایی احساسی یا آرزوهای پارسایانه کنار می‌گذارند، وقتی به کنش‌هایی می‌انجامند که می‌توانند این آرزوها را برآورده سازند و به آن باورهای ذهنی جامهٔ عمل بپوشانند، اندیشه‌هایی مُحِق به‌شمار می‌آیند. ارادهٔ دست زدن به چنین کنش‌هایی نمی‌تواند بر پایهٔ اطمینان صورت پذیرد بلکه متّکی بر امکاناتی است که از قرائتِ تاریخ به‌دست می‌آیند، تاریخی که روایت دردناکِ سنگدلی‌های معمولِ انسانی نیست.

زیرا تاریخ، انباشته از لحظاتی است که در آنها، برخلاف تمامی انتظارات، افراد در کنار یکدیگر برای عدالت و آزادی بیشتر مبارزه کرده‌اند، و دستِ‌آخر پیروز شده‌اند. نه همیشه، امّا به اندازهٔ کافی برای آنکه اثبات شود که می‌توان بیش از این کاری انجام داد. بازیگرانِ این مبارزات، کسانی هستند که برای لحظه‌ای و حتی زمانی که ترس تمامی وجودشان را فراگرفته است، جرأت انجام کاری را داشته‌اند. زندگی من سرشار از این افرد بوده‌است و صِرف وجودشان به من امید بخشیده است. هاوارد زین

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب نمی توان بی طرف بود

نویسنده
هوارد زین
مترجم
هما مداح
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 276
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
اتوبیوگرافی
نوع کاغذ تحریر
وزن 335 گرم
شابک
9786227489880

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.335 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب نمی توان بی طرف بود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مغز و ذهن قدم اول

15,000 تومان
معرفی کتاب مغز و ذهن قدم اول
این کتاب درباره عضوی از بدن، مغز و کاری که این عضو انجام می دهد، ذهن است. در طول تکامل، مغز نیز چون دیگر اعضای بدن برای سازگاری با شرایط محیطی و روشهای مختلف زندگی، به خدمت گرفته شده است. اگر مغز که وسیله نقلیه ذهن است، در طول تکامل تکوین پیدا کرده است، آیا می شود گفت که ذهن نیز در طول تکامل، رشد و تکوین یافته است؟ پاسخ به این سؤال می تواند هم «آری» باشد و هم «نه». مغز و ذهن «نخستیها» برای زندگی در جنگل یا در صحرای آفریقا تکوین یافته اند. آنها برای حل مسائل خاصی چون پیدا کردن غذا، سرپناه، تولیدمثل و پرورش بچه ها سازگاری پیدا کرده اند. : اما انسان علاوه بر تکوین زیست شناختی در رابطه با محیط طبیعی زیست، در رابطه با محیط اجتماعی نیز دارای ذهنی فرهنگی شده است. یعنی ذهن انسان علاوه بر توانایی هایی که در رابطه با طبیعت به دست آورده، آمادگی های منحصر به خود همچون تدوین موسیقی، خواندن، نقاشی کردن، برنامه ریزی رایانه ای و رأی دادن در انتخابات را به دست آورده است. ذهن فرهنگی ما دائما خود را بازتاب می دهد. به عبارتی دیگر، ذهن همان حرف زدن و فکر کردن درباره ذهن است.
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب حافظ به گفته حافظ- یک شناخت منطقی استعلامی

180,000 تومان
معرفی کتاب حافظ به گفته حافظ- یک شناخت منطقی استعلامی خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ – ۷۶۹ هجری شمسی)، معروف به لسان الغیب و ترجمان الاسرار، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم ترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. کتاب حافظ به گفته حافظ، یک شناخت منطقی بخشی از یادداشت نویسنده است که می تواندفهم ابیات حافظ را برای علاقه مندان زیبا تر کند. نویسنده خود درباره تالیف این اثر می گوید:« یک سال پیش، به پیشنهاد تنی چند از دوستان صاحبدل و صاحب نظر، به عهده گرفتم که کتابی فشرده و قابل استفاده برای همه و همراه با واقع نگری درباره حافظ بنویسیم. پیش از آن در (درس حافظ) تمام غزل های حفظ را به زبانی ساده درس داده، و با چهار مقدمه کلیدی یک زیر ساخت ذهنی برای فهم کلام حافظ فراهم کرده بودم. اما درس حافظ با حجمی بیش از هزارو سیصد صفحه، بیشتر به صورت یک مرجع، می توانست در کنار دست دانشجویان و مدرسان دیوان حافظ قرار گیرد و همه دوستداران حافظ فرصت خواندن تمام آن را نداشتند. . . .

شوايک

780,000 تومان

معرفی کتاب شوایک اثر یاروسلاو هاشک

یاروسلاو هاشک، نویسنده ی تحسین شده ی اهل چک، در این کتاب، از طریق آمیختن بازی های کلامی شگفت انگیز با طنزی گزنده و طعنه زننده، تصویری حیرت آور از بیهودگی و پوچی جنگ را به مخاطب ارائه می کند.
شوایک که مردی خوش قلب و حراف است، با شروع جنگ جهانی اول به وفادارترین سرباز اهل چک در ارتش اتریش تبدیل می شود؛ اگر چه تلاش های نصفه و نیمه ی او برای رسیدن به خط مقدم، فقط برای این هستند که او را از خطرات جنگ دورتر کنند.
او که بیشتر وقتش را صرف خوشگذرانی می کند، تمام زیرکی و استعداد بهانه تراشی خود را به کار می بندد تا از شر اصرارهای اطرافیانش برای رفتن به نبرد خلاصی یابد.

کتاب شوایک


ویژگی های کتاب شوایک

جزو لیست کتاب هایی که به بیشترین زبان های دنیا ترجمه شده اند متن کامل فیلم هایی بر اساس این کتاب در سال های مختلف ساخته شده است. این کتاب با نام مصدر سرکار ستوان (سوایک سرباز ساده دل) نیز به چاپ رسیده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

زیرزمین کوستوریتسا در بوته نقد سیاسی (با مقاله‌هایی از آلن فینکل کراوات اسلاوی ژیژک و دینا یوردانووا)

135,000 تومان
زيرزمين را براي اولين‌بار که ديديم، همه شيفته‌اش شديم و کسي به معناهاي سياسي و ايدئولوژيک فيلم فکر نکرد. پرداخت سينمايي فوق‌العاده‌ي فيلم، بازي پرشورِ بازيگرانش و مهم‌تر از همه ترکيب غريب موسيقي و قصه در آن مسحورکننده بود ــ و هنوز هست. پرداخت کارتون‌وار حوادثِ في‌الواقع تلخ، يادآور فليني است و به هم ‌آميختگي گاه‌گاهي رويدادهاي فراواقع با واقع‌گرايي، رئاليسم جادويي را به ذهن مي‌آورد. فيلم در نخستين سکانس خود که آميزه‌اي است از موسيقي پرشور سازهاي بادي و سرمستي فاسد بعد از يک چپاول موفق و سپس بمباران و جنگ، ميخ خود را مي‌کوبد و تا پايان بدون اين‌که نفس کم بياورد، سه ساعت مي‌تازد. چرا به ذهن ما آدم‌هاي «معصوم» سينمادوست و انسان‌دوست خطور نمي‌کرد که سازنده‌ي فيلم به نژادپرستي و دفاع از کشتارهاي جمعي متهم شود؟

کتاب خشم و هیاهو

425,000 تومان
معرفی کتاب خشم و هیاهو خشم و هیاهو، چهارمین کتاب ویلیام فاکنر و اولین شاهکار ادبی اوست. این رمان، اثر موردعلاقه ی خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشان ترین شکست» خود توصیف کرده است. رمان با پیگیری داستان افول خانواده ی کومپسون، به چهار بخش تقسیم شده و هر بخش، توسط راوی جداگانه ای روایت می شود. بخش اول توسط فردی عقب افتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و اولین اتفاقات رمان را با فلاش بک برای مخاطب بازگو می کند. بنجی که از بهره ی هوشی بالایی برخوردار نیست، یادآور اثر تراژیک شکسپیر، مکبث است. او زبان ساده ای دارد و خیلی کوتاه و سرراست صحبت می کند. بخش دوم، از دید کوئنتین کومپسون تعریف می شود. داستان این بخش، حدود هجده سال قبل از وقایع بخش اول اتفاق افتاده و بنابراین، از ساختار خطی پیشروی داستان رمان تبعیت نمی کند. بخش سوم توسط سومین برادر کومپسون ها، جیسون روایت شده و در روز جمعه ی قبل از عید پاک می گذرد. جیسون برخلاف برادرانش، بسیار بیشتر بر روی زمان حال تمرکز دارد و از فلاش بک های کمتری استفاده می کند؛ گرچه او هم اغلب به اتفاقاتی در گذشته اشاره دارد. بخش چهارم و پایانی کتاب، توسط راوی دانای کل روایت شده و به خاطر نقش عمده ی شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات با عنوان بخش دیلسی از آن یاد می شود؛ اما او تنها نقش آفرین این بخش نیست و شخصیت های دیگری نیز، داستان خود را در این قسمت به پیش می برند.