کتاب نمی توان بی طرف بود
85,000 تومان
معرفی کتاب نمی توان بی طرف بود
میتوانم بفهمم که دیدِ من به این دنیای خشن و غیرعادلانه، به نحو غیرمعقولی خوشبینانه به نظر برسد. امّا برای من، آنچه را دیگران به نامِ ذهنیگرایی احساسی یا آرزوهای پارسایانه کنار میگذارند، وقتی به کنشهایی میانجامند که میتوانند این آرزوها را برآورده سازند و به آن باورهای ذهنی جامهٔ عمل بپوشانند، اندیشههایی مُحِق بهشمار میآیند. ارادهٔ دست زدن به چنین کنشهایی نمیتواند بر پایهٔ اطمینان صورت پذیرد بلکه متّکی بر امکاناتی است که از قرائتِ تاریخ بهدست میآیند، تاریخی که روایت دردناکِ سنگدلیهای معمولِ انسانی نیست.
زیرا تاریخ، انباشته از لحظاتی است که در آنها، برخلاف تمامی انتظارات، افراد در کنار یکدیگر برای عدالت و آزادی بیشتر مبارزه کردهاند، و دستِآخر پیروز شدهاند. نه همیشه، امّا به اندازهٔ کافی برای آنکه اثبات شود که میتوان بیش از این کاری انجام داد. بازیگرانِ این مبارزات، کسانی هستند که برای لحظهای و حتی زمانی که ترس تمامی وجودشان را فراگرفته است، جرأت انجام کاری را داشتهاند. زندگی من سرشار از این افرد بودهاست و صِرف وجودشان به من امید بخشیده است. هاوارد زین
فقط 1 عدد در انبار موجود است
کتاب نمی توان بی طرف بود
نویسنده |
هوارد زین
|
مترجم |
هما مداح
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 276 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال انتشار | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
اتوبیوگرافی
|
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | 335 گرم |
شابک |
9786227489880
|
وزن | 0.335 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل
معرفی کتاب پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل
پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل - انتشارات نی
ملل 16 … شهر واتیکان
کتاب توله دراکولا (آرمنته ی جن زده 4)
معرفی کتاب توله دراکولا اثر انجی سیج
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»جنگ
کتاب قصه های بهرنگ
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.