بازگشت به محصولات
مدیریت عمومی تالیف دکتر علی علاقه بند
مدیریت عمومی قیمت اصلی: 105,000 تومان بود.قیمت فعلی: 75,000 تومان.

کتاب هگل قدم اول

60,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب هگل قدم اول

کتاب حاضر، قدم اولی است در جهان یکپارچه اندیشه هگل که تلاش مستمری است برای معنادار کردن تاریخ. درعین حال این کتاب می تواند مقدمه ای به حساب آید برای آشنایی با چهره های کلیدی تاریخ فلسفه که شناختشان لازمه درک اندیشه های متفکرانی همچون مارکس، لاکان، سارتر و آدورنو است.

 

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب هگل قدم اول

نویسنده
آندرژ کراوتز،لوید اسپنسر
مترجم
فاطمه مینایی
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 176
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1397
سال چاپ اول ——
موضوع
زندگی نامه
نوع کاغذ تحریر
وزن 280 گرم
شابک
9786008514718

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.280 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب هگل قدم اول”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اصول و مبانی مشاوره

380,000 تومان
مشاوره ممکن است مورد علاقه بسیاری از افراد باشد. مشاوره ابزاری است برای درک، برقراری ارتباط معنوی با دیگران، و

نخستین کتاب بزرگ من جلد 6، واژه نامه تصویری

30,000 تومان
کتاب نخستین کتاب بزرگ من(2)میوه ها و سبزیجات،کتابیست برای آشنایی با میوه ها و سبزی ها به همراه تصاویر و آموزش فارسی و معادل انگلیسی آنهاست.این کتاب توسط انتشارات قدیانی منتشر و به بازار عرضه شده است و...

کتاب یادداشت هایی از آشوب های عشایری و سیاسی آذربایجان

12,000 تومان
معرفی کتاب یادداشت هایی از آشوب های عشایری و سیاسی آذربایجان در پرتو یک دوره ی مهم تاریخی از جریانات معاصر ایران، منطقهٔ آذربایجان در دوره‌ای مشخص به‌عنوان یکی از مراکز اصلی مداخلات نیروهای خارجی در این منطقه شناخته می‌شود. این دوره با تقاضای گسترده‌ای از آشوب‌های سیاسی و حرکات عشایری به‌وجود آمد و تبدیل به مرکزی از اهمیت تاریخی برای توسعه انقلاب‌ها و تغییرات متعدد در آذربایجان گردید. مجموعه حاضر بخش‌های مختلفی از این تغییرات و واقعیت‌های کلان را مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار داده و برخی از وقایع چون شورش سمکو، انقلاب طفیان عشایر شاهسون، و جنبش شیخ محمد خیابانی را بررسی معطوف به خواهد کرد.

چین‌ باستان‌

75,000 تومان
در چین‌ باستان‌، رهبری‌ با زور مشخص‌ می‌شد. طایفه‌های‌ قدرتمند بر سر تسلط‌ بر قلمروهای‌ گسترده‌ با هم‌ رقابت‌ می‌کردند. طایفه‌های‌ شکست‌خورده‌ دولت‌های‌ زیردستی‌ می‌شدند که‌ نقششان‌ پشتیبانی‌ از طایفه‌ پیروزمند از راه‌ پرداخت‌ خراج‌ و تأمین‌ کارگر و سرباز برای‌ خدمت‌ به‌ فاتحانشان‌ بود. اما دولت‌های‌ زیردست‌، مادامی‌ که‌ فرمانبردار باقی‌ می‌ماندند، اجازه‌ داشتند هویت‌ خود را حفظ‌ کنند. نتیجه‌، مجموعه‌ای‌ از دولت‌های‌ نیمه‌مستقل‌ بود که‌ یک‌ دودمان‌ مقتدر بر آن‌ها تسلط‌ داشت‌. کتاب‌ حاضر از «مجموعه‌ تاریخ‌ جهان‌» تاریخ‌ چین‌ باستان‌ را از زمان‌ تأسیس‌ نخستین‌ دودمان‌ها در حدود ۲۰۰۰ پیش‌ از میلاد تا ۶۱۸ میلادی‌ که‌ آخرین‌ دودمان‌ امپراتوری‌ چین‌ باستان‌ سرنگون‌ شد بررسی‌ می‌کند و در کنار رخدادهای‌ سیاسی‌، به‌ دستاوردهای‌ علمی‌، ادبی‌ و هنری‌ این‌ دوره‌ نیز می‌پردازد. آشنایی‌ با چین‌ باستان‌ از این‌ جهت‌ نیز اهمیت‌ دارد که‌ به‌ درک‌ چین‌ امروزی‌ کمک‌ می‌کند. فهرست: در صورت وجود وارد شود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت