کتاب پژوهش های تاریخی و حدیثی

45,000 تومان

معرفی کتاب پژوهش های تاریخی و حدیثی

مخطوطات آیت‌ الله‌ صالحی‌ نجف‌آبادی (رضوان الله علیه)، میراثی بس نفیس و گران‌بها در چهار مقوله‌ی (پژوهش‌های‌ قرانی)، (پژوهش‌های تاریخی و حدیثی)، (پژوهش‌های فقهی)، و (نقد و نظر) ایشان درباره‌ی چند کتاب و مقاله است. در همه آثار این اندیشمند فقیه، قوت‌استدلال، روانی‌ قلم، ادب‌ و‌ نزاکت اخلاقی آن‌ هم همراه با نوآوری‌های عقل‌پسند به‌ روشنی نمایان است. پر واضح است که مولّف ارجمند اگر در قید حیات می‌بود، متناسب با شرایط زمان و مکان آن‌ها را به‌صورت کامل‌تری عرضه می‌نمود. امیدوارم در آینده نه‌ چندان‌ دور، شاهد چاپ‌ و‌ نشر همه (مجموعه آثار) این فقیه محقّق و مفسّر نواندیش باشیم و…

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کتاب پژوهش های تاریخی و حدیثی

نویسنده
نعمت الله صالحی نجف آبادی
مترجم
——
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 534
نوع جلد سلفونی
قطع وزیری
سال انتشار 1397
سال چاپ اول ——
موضوع
مجموعه مقالات
نوع کاغذ تحریر خارجی 70 گرمی
وزن 1000 گرم
شابک
9789642141760

 

توضیحات تکمیلی
وزن 1 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب پژوهش های تاریخی و حدیثی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مردی به نام اوه

349,000 تومان
مردی به نام اوه، اولین رمان فردریک بکمن (نویسندۀ سوئدی)، شاهکاری است که طیف وسیعی از خوانندگان را در سراسر دنیا غافلگیر کرده و لذت مطالعۀ رمانی درجه یک و دوست‌داشتنی را برایشان به ارمغان آورده است. این کتاب تاکنون به بیش از سی زبان زندۀ دنیا ترجمه شده و میلیون‌ها نسخه از آن به فروش رسیده است. محبوبیت مردی به نام اُوه چنان است که مجلۀ آلمانی اشپیگل دربارۀ آن نوشته است: «کسی که از این رمان خوشش نیاید بهتر است هیچ کتابی نخواند!» بکمن در این رمان تراژیک-کمیک احساس‌هایی مثل عشق و نفرت را به‌زیبایی به تصویر می‌کشد و انسان و جامعۀ مدرن را در لفاف طنزی شیرین و جذاب نقد می‌کند. نشر نون اولین ناشر ایرانی است که مجموعۀ کامل آثار بکمن را به مخاطبان فارسی‌زبان ارائه کرده است.

کتاب جمهوری آذربایجان

12,000 تومان
کتاب « جمهوری آذربایجان» "ج‍م‍ه‍وری آذرب‍ای‍ج‍ان ک‍ن‍ون‍ی آن" نوشته « محمدامین رسول زاده» توسط انتشارات شیرازه منتشر شده است."از سال ۱۹۲۰ با پیروزی بلشویک‌ها، جمهوری آذربایجان به مدت ۷۱ سال تا ۱۹۹۲، با نام جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی یکی از جمهوری‌های تشکیل دهنده اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود.پس از فروپاشی نظام کمونیستی شوروی در سال ۱۹۹۱، جمهوری آذربایجان نیز در ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱ اعلام استقلال نمود و به عنوان یک واحد سیاسی مستقل در عرصه بین المللی شناخته شد. ساختار حکومتی جمهوری آذربایجان تقریبا شبیه سایر جمهوریهای مشترک المنافع است و دارای قوای سه گانه می باشد. ولی از آن سه قوه، رئیس جمهور بعنوان رئیس قوه مجریه که مستقیما از سوی مردم انتخاب می شود دارای بیشترین اختیارات است. بطوریکه مسئول عزل و نصب نخست وزیر، وزرای کابینه و نیز مقامات قضایی از جمله دادستان کل کشور بعنوان رئیس قوه قضائیه می باشد. در عین حال ریاست شورای عالی امنیت ملی را بعهده دارد که رئیس نهاد ریاست جمهوری دبیر این شورا است. مصوبات مجلس پس از امضاء و تایید رئیس جمهور لازم الاجرا است.بیش از ۵۰ حزب سیاسی رسمی ثبت شده در این کشور وجود دارند. اما حزب حاکم ، حزب ینی آذربایجان مهمترین حزب جمهوری آذربایجان با بیش از ۵۰۰ هزار عضو می‌باشد. انتخابات پارلمانی هر ۵ سال یکبار برگزار شده و نمایندگان از بخش های مختلف شهر (مناطق شهری) انتخاب می‌شوند. مجلس جمهوری آذربایجان دارای ۱۲۵ نماینده است که برای ۵ سال از سوی مردم انتخاب می‌شوند. بیش از ۹۰ درصد از اعضای پارلمان آذربایجان از اعضای احزاب موافق دولت، بویژه حزب ینی آذربایجان است . انتخابات شهرداری ها نیز هر ۵ سال یکبار و از مناطق مختلف شهری برگزیده می‌شوند. پریزیدنت الهام حیدر اوغلو علی‌اف، چهارمین رئیس‌جمهور آذربایجان (متولد ۲۴ دسامبر ۱۹۶۱، باکو) رئیس‌جمهور محبوب کنونی جمهوری آذربایجان می باشد که با تلاش خود، موجبات پیشرفت آذربایجان را در همه عرصه‌ها فراهم کرده است . وی فرزند حیدر علی‌اف، رئیس‌جمهور پیشین آذربایجان است و از تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۰۳ قدرت را در دست گرفت."

هرگز به ترول ها اعتماد نکن-18

5,000 تومان
مدرسه نابود کنندگان اژدها-١٨ ویگلاف از این که به م.ن.ا. برمی گردد و به کلاس دوم می رود بسیار ذوق زده است! اما از این که برادر کوچک شیطانش هم با او به مدرسه می آید چندان خوشحال به نظر نمی رسد. همچنین از این که باید دوست یک کلاس اولی باشدکه یه ترول گنده بک است، به هیچ وجه خوشحال نیست، ترولی که دروغ های شاخدار می گوید و فکر می کند که دست انداختن دیگران، به خصوص ویگلاف، کار جالبی است

کتاب خاطرات خانه اموات

350,000 تومان
معرفی کتاب خاطرات خانه اموات کتاب خاطرات خانه ارواح، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که اولین بار در سال 1862 منتشر شد. فئودور داستایفسکی به خاطر عضویت در گروهی مخفی از آرمان گرایان، در سال 1849 بازداشت و به یکی از اروگاه های کار در سیبری تبعید شد. این تبعید که مشکلات روحی و جسمانی زیادی را برای داستایفسکی به وجود آورد، مایه ی الهام او برای خلق رمان خاطرات خانه ارواح گردید. داستان این رمان توسط مردی روایت می شود که به خاطر قتل همسرش به ده سال زندان محکوم شده است. داستایفسکی در این کتاب به شکلی روشن و ملموس، شایط جهنم گونه ی زندان را به تصویر می کشد: بی رحمی نگهبانانی که عاشق اذیت و آزار زندانیان هستند؛ شرارت زندانیانی که از کشتن کودکان لذت می برند؛ و رنج کشیدن انسان هایی نجیب به خاطر تحقیر و بدرفتاری.

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 13/ در جست‌وجوی گنج غرق‌شده

200,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.
سفارش:0
باقی مانده:1

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت