کتاب چند واقعیت باورنکردنی

20,000 تومان

معرفی کتاب چند واقعیت باورنکردنی
بعد از مدت ها مجموعه داستانی از امیرحسن چهل تن از سوی نشر نگاه منتشر شده است. این مجموعه با نام «چند واقعیت باورنکردنی» شامل هشت داستان مستندگونه از روایت زندگی اشخاص حقیقی بوده و به گفته صاحب نظران، یکی از بهترین مجموعه داستان ها در چند سال اخیر است.

عناوین داستان ها عبارت اند از: «پیشنهاد منطقی»، «اسطوره رمانتیک»، «ارواح دلواپس»، «یادداشت گمشده»، «باغ ایرانی» و «باغ دزاشیب».

.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کتاب چند واقعیت باورنکردنی

نویسنده
امیرحسن چهل تن
مترجم
———
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 63
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ———
وزن 94 گرم
شابک
9789643519698

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.094 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب چند واقعیت باورنکردنی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش ویراست سوم

32,000 تومان
کتاب سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش نوشته احمد صافی، توسط انتشارات ارسباران به چاپ رسیده است. موضوع کتاب:

خودیاری در بیماری‌های عصبی

68,000 تومان
روي سخن در اين کتاب با همه‌ي کساني است که به نوعي از ناراحتي‌هاي عصبي و عوارض جسمي و روحي گوناگون آن دچارند، از کساني که به اصطلاح اعصابشان خراب است گرفته تا کساني که به واقع دچار فروپاشي رواني شده‌اند. نويسنده به نيرويي که در خود بيمار هست تکيه مي‌کند و با زباني روشن و صميمانه، گويي که هم‌اکنون پهلوي بيمار نشسته است، راه و روش‌هايي عملي و مؤثر براي روبه‌رو شدن با عوامل و عوارض‌ ناآرامي‌ها و نگراني‌هاي عصبي پيش پاي او مي‌گذارد. همين راهنمايي‌ها هستند که کتاب را به يکي از موفق‌ترين کتاب‌ها در نوع خود در سراسر جهان تبديل کرده‌اند

نظریه های روان درمانی

600,000 تومان
سیستم های روان‌درمانی [نظریه های روان‌درمانی] جامع، سیستماتیک، و متعادل پروچاسکا و نورکراس برای اینکه به خوانندگان کمک کند تا از انواع گسترده روان‌درمانی‌ها آگاه شوند- از جمله روان‌کاوی، روان‌پویشی، وجودی، فردمدار، تجربی، بین‌فردی، مواجهه ای، رفتاری، شناختی، سیستمی، چندفرهنگی، و یکپارچه نگر- از توضیحات مورد بالینی استفاده می کند. این کتاب 15 سیستم روان‌درمانی برجسته را تحلیل می کند و 32 سیستم دیگر را به طور خلاصه شرح می دهد و به این وسیله دامنه گسترده تری را از اکثر کتاب های موجود فراهم می آورد. نویسندگان نظریه شخصیت، نظریه آسیب شناسی روانی، و فرایند درمانی و روابط درمان ناشی از آنها را بررسی می کنند. آنها با انجام این کار نشان می دهند که سیستم های روان‌درمانی تا چه اندازه ای درباره فرایندهایی که موجب تغییر می شوند توافق دارند، و در عین حال نشان می دهند چقدر آنها درباره محتوایی که باید تغییر کند، اختلاف دارند. نویسندگان همچنین برای اینکه به این شباهت ها و اختلافات جان بدهند، محدودیت ها، واقعیت ها، و پژوهش نتیجه درمان را برای هر سیستم روان‌درمانی ارائه می دهند.چون عنوان این درس در برنامه های درسی رشته روان‌شناسی و مشاوره و روان‌پزشکی، نظریه‌های روان‌درمانی خوانده می شود، همین عنوان برای آن انتخاب شده است. به جرأت می توان گفت که این منبع در سراسر دنیا منبع بسیار معتبری است که بسیاری از منابع درسی دیگر به آن ارجاع می دهند. به دانشجویان عزیز توصیه می شود که مطالب آن را در طول فصل مطالعه کنند و آن را به نزدیک امتحان موکول نکنند  

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کاربرد هنر در مسیر نوجوانی

99,500 تومان
چرا هنر اهمیت دارد؟ پاسخ‌هایی که بزرگسالان به این پرسش می‌دهند قانع کننده نیست. فقط می‌دانند که هنر مهم است و باید بدان پرداخت. این کتاب کودکان و نوجوانان را راهنمایی می‌کند تا با دیدی متفاوت به مسئله‌ی هنر و اهمیت آن در زندگی توجه کنند؛ و برای این کار می‌کوشد نشان دهد که برای فهم هنر پیش از هر چیز باید به شیوه‌ای متفاوت به زندگی نگاه کرد. نویسنده با بررسی برخی از آثار هنری مهم در طول تاریخ به این مسئله می‌پردازد که چه انگیزه‌هایی به خلق این آثار منجر شده‌اند و این آثار چه جایگاهی در ذهن و زندگی هنرمندان داشته‌اند. در عین حال هنر ابزار یا وسیله‌ی مهمی است برای معنا‌بخشیدن به تجربه‌های ما در زندگی؛ تجربه‌های گذشته و هم حال و آینده. هنر باعث می‌شود لحظات و احساسات خوب زندگی‌مان را ثبت و جاودانه کنیم و ارزش امور را بهتر درک کنیم؛ هنر ما را از ملال می‌رهاند و به ما امید می‌بخشد. پس احتمالا مهم‌ترین دستاورد این کتاب نزدیک کردن هنر و زندگی روزمره به یکدیگر است.
سفارش:0
باقی مانده:1

نیچه

8,900 تومان
همه چيز او را به هيجان مي‌آورد و هيچ چيز او را پايبند نمي‌كند. همين كه موضوعي بكر بودن و جذابيت و راز حيا‌اش را از دست مي‌دهد، آن را بي هيچ ترحمي رها مي‌كند، بي‌اينكه به كساني كه بعد از او مي‌آيند حسادت كند. نيچه هم از وراي تمام شناخت‌ها، شناخت را مي‌جويد، شناختي كه به طرزي ابدي غير واقعي است و هرگز كاملا دست يافتني نيست. چيزي كه سر حد رنج و نوميدي او را برمي‌انگيزاند، نه تصرف كردن، نه تصاحب كردن و نه لذت بردن است، بلكه هميشه پرسش كردن، جست و جو كردن و شكار كردن است.