کتاب ژیژیک و الهیات

125,000 تومان

آدام کوتسکو در کتاب حاضر کوشیده چرخش الهیاتی ژیژک را تبیین کند. به عبارت دیگر، کوتسکو درصدد آن است که نشان دهد چرا ژیژک در صورت‌بندی قرائت بدیع خود از ماتریالیسم دیالکتیکی ملزم بوده به سنت الهیات یهودی مسیحی روی آورد.

پس کوتسکو علاوه بر ارائه شرحی موجز از بنیان‌های نظری اندیشه ژیژک در سنت روانکاوی لکانی در دو فصل نخست کتاب خط و ربط ارجاعات ژیژک را با ایده‌هایی همچون شریعت/قانون، عشق مسیحی، رخداد – مسیح و روح‌القدس و کسانی چون پولس رسول و ایوب و نیز دشواره‌های نظری ماتریالیسم دیالکتیکی ویژه او نشان می‌دهد. مولف کتاب که خود در سنت آکادمیک الهیات جدید بالیده، کوشیده نسبت قرائت ژیژک را با الهیات مسیحی و اندیشهٔ متألهان مسیحی معاصر، از دیتریش بونهافر و پل تیلیش گرفته تا تامس آلتیزر و جان میلبنک، واکاوی کند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب ژیژیک و الهیات

نویسنده
آدام کوتسکو
مترجم
علی قاسمی
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 283
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
عرفان
نوع کاغذ ———
وزن 350 گرم
شابک
9786222672898

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.35 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب ژیژیک و الهیات”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بهار زندگی در زمستان تهران

98,000 تومان

معرفی کتاب بهار زندگی در زمستان تهران

از کنار قبر کمال‌الملک گذشتم و پا به دورن مقبره‌ی عطار گذاشتم. به محض ورود، چشمم به سنگ‌نبشته‌ای کهن افتاد که بر سر مزارِ عطار به حال ایستاده نمایان بود. سنگ‌نبشته‌ی سیاه و کهن گویی مرا در خود کشید و به ژرفای تاریخ فرو برد. لحظه‌ای حس کردم کسی که در آن گور آرمیده از اجداد من است؛ رگ و ریشه‌ی من است؛ هویت من است؛ خود من است! احساس غنا و نشاط و آرامشی ابدی و مطلق کردم. غرق در این احساس از مقبره بیرون زدم. اردیبهشت‌ماه بود. سبزه‌ها رسته، گل‌ها شکفته، شکوفه‌ها بردمیده و درختان سبزفام سر به آسمان داشتند و مرغان و بلبلان بر فراز آن‌ها از نغمه و آواز غوغایی به پا کرده بودند. زیر سایه‌ی صبحگاهی درختان گام زدم و سر به آسمان زلال و آبی داشتم. وصف آن حال لطیف و نشاط و شکوه آن از توانم خارج است.

بهار زندگی در زمستان تهران - انتشارات نی

کتاب جنس ضعیف

145,000 تومان
معرفی کتاب جنس ضعیف اوریانا فالاچی روزنامه نگار ، نویسنده و مصاحبه کننده ی سیاسی ایتالیایی بود. او که در طول جنگ جهانی دوم در جبهه ی مخالف با موسولینی به پدرش در مبارزه کمک می کرد ، فعالیت روزنامه نگاری طولانی و موفقی داشت. فلاچی به دلیل پوشش جنگ و انقلاب در سراسر جهان مشهور شد و “مصاحبه های طولانی ، پرخاشگرانه و آشکار او با بسیاری از رهبران جهان در دهه های 1960 ، 1970 و 1980 مشهور شد. فالاچی همچنین رمان های زیادی هم نوشته است که همگی مورد توجه قرار گرفته اند. در ایران فالاچی را بیشتر با کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد می شناسند. کتاب جنس ضعیف گزارشی است از زنان مختلف در کشورهای گوناگون جهان. فالاچی به پیشنهاد مدیر روزنامه ای راهی سفر به کشورهای شرقی می شود تا به ثبت گزارشی از زندگی زنان در این کشورهای بپردازد. سفر او از پاکستان آغاز می شود و به سمت کشورهای هند، اندونزی، هنگ کنگ، ژاپن، هاوایی و آمریکا ادامه می یابد. این کتاب به بررسی زندگی زنان در کشورهایی می پردازد که زنان در آن ها به عنوان جنس ضعیف یا جنس دوم شناخته می شوند. او در کتاب جنس ضعیف باورها و سنت های غلطی که سال ها باعث آزار و اذیت زنان در کشورهای مختلف دنیا شده است را بررسی کرده است. .

عشق انتقالی

210,000 تومان
این جلد سوم از مجموعه فروید معاصر: نقاط عطف و مسائل بحرانی است که برای انجمن بین المللی روانکاوی منتشر شده است. هر جلد مقاله ای کلاسیک از فروید را با نظرات معلمان و تحلیلگران برجسته روانکاوان از زمینه های نظری و موقعیت های جغرافیایی مختلف ارائه می دهد. به گفته مشارکت کنندگان، مشاهدات در مورد انتقال-عشق ممکن است از دخالت های عاطفی تاسف بار دو تن از همکاران فروید الهام گرفته شده باشد. با بیماران زن فروید در مقاله خود از اجتناب ناپذیر بودن «انتقال-عشق» در هر تحلیلی که به خوبی انجام شده است، کارکردهای مهم درمانی آن و خطرات احتمالی آن صحبت می کند. عشق انتقالی به طور کلی در زمینه بزرگتر انتقال مورد بحث قرار می گیرد. مقاله‌ها مشکلی پایدار را در همه روش‌های روان‌درمانی روشن می‌کنند: نمایش‌های تأسف‌بار، اغلب غم‌انگیز، انتقال اروتیک و انتقال متقابل. این جلد همچنین شامل مقاله اصلی فروید است.

ناخودآگاه سیاسی (روایت در مقام کنش نمادین اجتماعی)

160,000 تومان

معرفی کتاب ناخودآگاه سیاسی (روایت در مقام کنش نمادین اجتماعی)

فردریک جیسمون در ناخودآگاه سیاسی بار دیگر بر جدایی ادبیات از سیاست خط بطلان می‌کشد و پیوندهای آفرینش ادبی را با بستر سیاسی‌اش از نو به‌نحوی بدیع برقرار می‌کند. جیمسون در این کتاب بر اولویت تفسیر سیاسیِ متن‌های ادبی پای می‌فشارد. به عقیده‌ی او، تفسیر سیاسی در حکم تکمله یا ابزاری کمکی برای روش‌های مرسوم تفسیر نیست، بلکه در کانون درک ما از متن ادبی جای دارد. مفهوم «ناخودآگاه سیاسی» چارچوبی برای همین درک از آفرینش ادبی و تفسیر آن فراهم می‌کند، مفهومی که ریشه‌هایش را در برداشت فروید از تحقق آرزو به عنوان عملی جبرانی و کارکرد روایت در تحلیل لوی‌استروس از «تفکر وحشی» می‌توان یافت. جیمسون به کمک منابع خود می‌کوشد این فرضیه را بپرورد که آثار ادبی را می‌توان راه‌حل‌هایی نمادین برای بن‌بست‌ها و معضلات اجتماعی واقعی دانست که تنها به نحوی ناخودآگاه احساس می‌شوند. در این میان وظیفه‌ی منتقد این است که اسباب بازسازی آن مسائل و تناقض‌های واقعی را فراهم کند که متن در مقام کلی پرتنش آن‌ها را به درون بافت خود می‌کشد و آن‌چه صرفاً حس می‌شد به رؤیت درمی‌آورد. در ادامه جیمسون نظریه‌اش را برای تفسیر آثار کلاسیک قرن نوزدهم و بیستم، نظیر رمان‌های بالزاک، گیسینگ و کنراد، به کار می‌گیرد. ناخودآگاه سیاسی در دوره‌ای به نگارش درآمد که موج نظریه‌های فرانسوی همه‌جا فراگیر می‌شد و مطالعات فرهنگی در آن‌سوی اقیانوس اطلس را نیز درنوردیده بود. بخش مهمی از غنای نظری اثر جیمسون ناشی از تلاش قهرمانانه‌ی او برای سرشاخ‌شدن با کثیر نظریه‌هایی است که اولویت تفسیر سیاسی یا مارکسیستی متن‌ها را به چالش می‌کشند و برای آن جایگاهی صرفاً در کنار سایر نظریه‌های موجود قائل می‌شوند. ماندگاری اثر جیمسون و تثبیت آن به عنوان اثری شاخص و تأثیرگذار در نقد فرهنگ و مطالعه‌ی ادبیات نشان می‌دهد که بلندپروازی نظری او خالی از بهره و توفیق نبوده است. ناخودآگاه سیاسی (روایت در مقام کنش نمادین اجتماعی) - انتشارات نی

کتاب انسانم آرزوست (برگزیده و شرح غزلیات مولانا)

525,000 تومان
معرفی کتاب انسانم آرزوست (برگزیده و شرح غزلیات مولانا) برگزیده و شرح غزلیات مولانا با عنوان “انسانم آرزوست” اثری است از “بهاءالدین خرمشاهی” که در آن چهارصد غزل از بهترین های کلیات شمس تبریزی انتخاب شده و و توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. اشعار دل انگیز مولانا جلال الدین محمد بلخی، چیزی بیش از هفت قرن است که فارسی زبانان ادب دوست در ایران و کشورهای همسایه اش، نظیر افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان را به هم پیوند داده و آن ها را از این شهد شیرین عرفانی بهره مند ساخته است. علاوه بر آن بیش از یک دهه است که آثار مولانا به صورت جدی، در غرب گسترش پیدا کرده و عرفان و جهانی بینی او، حتی پس از عبور از فیلتر ترجمه و بازگردانی، مخاطبین زیادی را به خود جلب کرده است. اینک کتاب “انسانم آرزوست” به کوشش “بهاءالدین خرمشاهی” ، شرحی از چهارصد غزل برگزیده از کلیات شمس را که به دستان مولوی پژوه برجسته و پرکار، “دکتر توفیق ه. سبحانی” انتخاب شده اند، در اختیار خوانندگان قرار داده است که انتخاب این تعداد غزل از میان بیش از سه هزار غزل روح نواز، همچون نوشیدن جرعه ای از تنگ شرابی عرفانی است. “بهاءالدین خرمشاهی” در “انسانم آرزوست” ابتدا یک معرفی کوتاه از مولوی و خواجه شمس الدین محمد تبریزی ملقب به شمس ارائه می دهد و برخی از خصایص غزل های انتخابی را بر می شمرد. او همچنین درباره ی ساختار این گزینش و معیارهایی که در انتخاب غزل ها به کار رفته نیز صحبت می کند و مختصری از آشنایی شمس و مولانا و تاثیر آن بر زندگی هر دو طرف نیز ارائه می دهد. “انسانم آرزوست” در چیزی نزدیک به هزار صفحه توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. .

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.