کتاب کلود ولگرد

162,500 تومان

معرفی کتاب کلود ولگرد
کتاب کلود ولگرد، اثری نوشته ی ویکتور هوگو است که نخستین بار در سال 1834 انتشار یافت.
کلود، از ساکنین محله ی تروا و مردی فقیر و گرسنه است که هیچ تحصیلات و یا کمکی از جامعه ی پیرامونش دریافت نکرده است.

او یک روز از روی تهیدستی و بیچارگی، به اندازه ی مصرف سه روز معشوقه و فرزندش، هیزم و نان می دزدد. کلود اما دستگیر و در زندان کلروو به پنج سال حبس محکوم می شود؛ زندانی که سابقا کلیسایی قدیمی بوده اما اکنون به بازداشتگاهی با امنیت بسیار بالا تبدیل شده است.

زندانیان محبوس در کلروو، روزها به کارهای سخت گماشته می شوند و شب ها را در سلول هایی نمور به صبح می رسانند. به آن ها قبل از خواب، مقدار کمی غذا داده می شود تا توان کار کردن برای فردا را داشته باشند.

اما این غذای کم اصلا برای کلود کافی نیست. روزی، یکی از از هم سلولی های کلود، خلافکاری جوان و خجالتی به نام البین، پیشنهاد می کند که غذایش را با او شریک شود.

و بدین شکل، یک رابطه ی دوستانه ی جذاب و ماندگار شکل می گیرد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب کلود ولگرد

نویسنده
ویکتور هوگو
مترجم
محمد قاضی
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 176
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
درام
نوع کاغذ ———
وزن 202 گرم
شابک
9789643515263‬‬

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.202 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب کلود ولگرد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مأموریت شوستر در ایران

280,000 تومان
داستان شوستر دربارۀ مردی است که گمان می‌کرد شأن و منزلت انسانی و آزادی را اگر برای دیگران نخواهیم ارزش ندارد. این کتاب دربارۀ کسانی است که در شرایطی تلاش کردند کشوری مدرن به وجود آورند که همان باعث نابودی‌شان شد.

سرچشمه تصوف در ایران

255,000 تومان
سرچشمة تصوف را برخی در هند و ادیان کهن آن، و بعضی در ادیان ایران باستان از مهر، میترا، آئین بهی و زردشتی می جویند. عده ای نیز عقاید صوفیه را تلفیقی از همة این موارد با اسلام می دانند. مطالب کتاب حاضر، یادداشت های مرحوم سعید نفیسی دربارة تاریخ تصوف، و همچنین یادداشت های شاگردان وی در این باره است. در کتاب مباحثی چون آثار تعلیمات بودایی در فرهنگ ایرانی، تصوف ایرانی از دیدگاه فلسفی، نفوذ مانویان در تصوف، و تاثیر تعلیمات یهود و نصارا و یونانیان در تصوف مطرح می شود. نگارنده در بخش هایی از کتاب به طریقت، شریعت و کتاب های مهم صوفیه در ایران پرداخته و سماع، تصوف و آداب صوفیه را بررسی کرده است. قسمتی از کتاب به سلسله نسب فرقه های تصوف ایران و هند و طریقة ملامتیان اختصاص دارد.

معسومیت

155,000 تومان
کتاب معسومیت نوشته مصطفی مستور توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان, ادبیات, ادبیات فارسی به چاپ رسیده است. از حیاط خونه که زدم بیرون،پیاده رفتم طرف خونه.چند قدم که برداشتم باز اون فکر همیشگی اومد سراغم.درست نمیدونم چرا اما از دو سال پیش که بابا و مامان از هم جدا شده بودند،هروقت مامان رو تو خیاط خونه می دیدم اون فکر مسخره می اومد سراغم.منظورم اینه تا چند روز دلم می خاست رییس جمهوری شهرداری وزیری وکیلی چیزی بودم و می تونستم دستور بدم یه روز رو به اسم روز عروس اسم گذاری کنند و تو اون روز همه ی زن های شهر از پیر و جوون گرفته تا مجرد و متاهل تا بچه و بزرگ و سالم و مریض و آزاد و زندونی ،همه لباس عروس بپوشند و بریزند تو خیابون های شهر و همه جا رو قرق نور کنند....

فلسفه طنز (بررسی طنز از منظر دانش، هنر، و اخلاق)

140,000 تومان

معرفی کتاب فلسفه طنز

خنده چیست و شوخ‌طبعی چگونه در تاریخ تکامل انسان به این‌جا رسیده است؟ مهم‌ترین تئوری‌ها درباره‌ی خنده، طنز و شوخ‌طبعی کدام‌اند، چه می‌گویند و قوت و ضعف هرکدام در کجاست؟ رابطهٔ طنز با اخلاق چگونه است و جنبه‌های مثبت و منفی در زمینه‌ی اخلاق کدام‌اند؟ آیا می‌توان طنز را یک تجربه‌ی زیبایی‌شناختی در نظر گرفت؟ علوم تجربی درباره‌ی خنده و شوخ‌طبعی چه می‌گویند؟ جان موریل در این کتاب می‌کوشد با زبانی نسبتاً ساده به چنین پرسش‌های مهمی درباره‌ی خنده و انواع شوخ‌طبعی پاسخ دهد. او که استاد فلسفه‌ی دین در کالج ویلیام اند مری در ویرجینیای آمریکاست، سال‌هاست که در مقام یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران و نظریه‌پردازان حوزه‌ی طنز شناخته می‌شود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

تاریخ خلیج فارس

110,000 تومان
کتاب تاریخ خلیج فارس درباره پهنه آبی «خلیج همیشه پارس» و متشکل از مقالاتی است به قلم نویسندگانی چون تی. پاتس، ویتکُم، تورج دریایی، محمد باقر وثوقی، گری سیک و دیگر بزرگانی که نام آنها نشان‌دهنده ارائه اثری گرانسنگ برای مخاطب است. نویسندگان این مقالات مقاطع تاریخی گوناگون و نیز موضوعات مختلف جامعه‌شناختی را موضوع بررسی قرار داده‌اند. نکته جالب این که در این اثر، خلیج فارس به صورت یک کل و نه صرفاً ضمیمه تمدن‌های فلات ایران یا شبه جزیره عربستان بررسی شده است. دیدگاهی نو که دستاوردهایی تازه و بس ارزنده به ارمغان آورده است، گرچه گاه در مستقل شمردن این پهنه آبی و کرانه‌های آن از ایران شاید غلو شده باشد. همسانی‌هایی که از آنها یاد شده است تنها جنبه‌های ظاهری زیست و فرهنگ مردمان و اقوام را شامل می‌شود، حال آن‌که انسان هویتی مستقل دارد از آنچه ظاهر وی می‌نماید. هویتی برخاسته از باورها و ارزش‌های او که اگر از این جنبه داوری می‌کنیم، ساکنان خلیج فارس با مردمان سواحل هند یا کرانه‌های «مالابار» تفاوت‌های بسیاری دارند.