کدام حزب برنده می شود؟

75,000 تومان

مجموعه حاضر گزیده‌ای است از بهترین داستان‌های طنز عزیز نسین که مترجم آن‌ها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است. پیش از این کتاب از همین نویسنده کتاب‌های مگه تو مملکت شما خر نیس؟ محمود و نگار و دیوانه‌ای بالای بام توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.

عزیز نسین معتقد است:

«تنها طنزی را طنز واقعی می‌دانم که به سود مردم باشد؛ چیزی که مرا به طنزنویسی کشاند، شرایط ناگوار روزگار بود… خلاصه این‌که طنز نوعی بروز خشمِ فروخورده است که ریشه در محرومیت و فقر دارد…»

قسمتی از متن کتاب: گفتند آقا مراد همه‌چیز را می‌داند. به روستا که آمدم چند شب در خانۀ آقا مراد مهمان بودم. او را در قهوه‌خانه پیدا کردم. «آقا مراد، به من گفته‌اند تو خبر داری. بگو ببینم در این انتخابات کدام حزب پیروز می‌شود؟» آآقا مراد گفت: «اثلا معلوم نمی‌کند.» «مگر هر حزبی که قوی‌تر باشد برنده نمی‌شود؟» از یک‌یک مردم این روستا هم بپرسی، باز هم معلوم نمی‌شود.

می‌دانی چرا؟ ببین، گوش کن…» پای چپش را گذاشت زیر نشیمنگاهش، روی نیمکت چهارزانو نشست و خوب که جابه‌جا شد سیگارش را روشن و شروع به تعریف کرد. اوایل در شهر ما حزب‌مربی نبود. البته بود ولی فقط اسمش بود؛ کسی اطلاع درستی از حزب نداشت. ما آن موقع حزب را دولت می‌دانستیم…

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کدام حزب برنده می شود؟

نویسنده
عزیزنسین
مترجم
داود وفایی
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ١٩٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٩٦
موضوع
داستان های کوتاه ترکی
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٤٥ گرم
شابک
9786002784148
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.145 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کدام حزب برنده می شود؟”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عاشقی با حال و هوای پشه‌های لهیده

6,000 تومان
مردی پس از شکست در اولین تجربه عاشقیت و شنیدن جواب رد از دلدار، فرسنگ‌ها از شهر خود دور می‌شود تا از این ماجرا دل بکند. او که حالا متأهل شده هرازگاهی با یاد عشق اولیه خود  خیالبافی می‌کند. دخترک گاهی زمانی که گردوغبار می‌شود در فضایی رؤیا گونه به سراغش می‌آید و از او بازخواست می‌کند که چرا هنوز به یاد من هستی و در خیالت با من زندگی می‌کنی: «تا پا به ایوان گذاشت نفسش سنگین شد و دم اول بینی‌اش را سوزاند. یک لایه خاک روی همه چیز نشسته بود. کفش‌ها، جاکفشی‌ها، دوچرخه به پهلو افتاده پسرش کف ایوان و ... . انگار که خاک مرده روی همه چیز پاشیده باشند. کاری که مرد تا قبل از آمدن به این نقطه از کشور فکر می‌کرد فقط از عهده تاریکی بر می‌آید. شاید هر دو از یک جنس باشند.» دیگر داستان‌های این مجموعه «آنا» داستان زنی اجتماعی و پر شور، «تکیه‌ام سال‌هاست به کٌنار است»، «حافظه اول: حافظهدوم»، «سونات اٌرس»، «شطحیات عاشقانه مستعدترین مجرد قرن» و «کودکانه» هستند.

شب‌های کوش آداسی

11,000 تومان
فرشته، دختری حساس و کشیده قامت و علاقه‌مند به مولانا و امامزاده داوود است. او پیمانی نانوشته و مرموز با پسر‌خاله‌اش اسکندر دارد. روزی که میرزا ابوالفتح‌خان با پسرش پوریا برای تعمیر کمک فنر اتومبیل خود به محل کار فرشته می‌روند، وی با مشاهده هویت و شخصیت و مدل بالای اتومبیل آنها، در می‌یابد که پوریا به اهداف والا تمایل دارد و به ناگاه قلبش از جا کنده می‌شود و تصمیم می‌گیرد با او برای زیارت مولانا به کوش آداسی برود. بازگشت همزمان اسکندر از آمریکا به مام میهن بر پیچیدگی ماجرا می‌افزاید و اثر را از چند صدایی بسزایی برخوردار می‌کند. با ورود سرزده صفر آقا (برادر ناتنی اسکندر و مدیر مرغداری فرهیختگان) به زندگی فرشته، ماجرا اعماقی جدید پیدا می‌کند و حوادثی سراسر عشق و اشتیاق و خودگذشتگی در قرنِ بی مهری‌ها شکل می‌گیرد و در دهلیزهای نمور زمان سرازیر می‌گردد. در این میان، صفر آقا، به صورتی ناخواسته با شخصی به نام حاج قنبر همدست می‌شود و حاج قنبر در پی احتمال دست داشتن فرشته در سرقت پرونده کنجاله وارداتی و دبه شیره ملایر و صندوق گردوی تویسرکان از صندوق عقب اتومبیلش موفق می‌شود به تعقیب و تهدید او پرداخته، زخم‌هایی ناسور را بر قلبش وارد ساخته، آن را ریش ریش کند تا مثلثی عشقی را شکل دهد، مثلثی که ضلع چهارمش صفرآقاست. ماجرا با خواب عجیبی که فرشته می‌بیند ادامه می‌یابد که در آن نمادهایی چون حمله غول‌های بیابانی و اکوان دیو، پُک‌‌های سنگین و جانسوز مش‌اسدالله به قلیان، گوسفند پروار و چاق و چله، هندوانه، کسیه گوجه برغانی، عباس قادری و ارکستر فیلارمونیک وین، چون بهمنی سهمگین در مغز فرشته فوران می‌کنند.

فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق

18,000 تومان
یک دختر جوان چینی به نام «چیائو شیائو تسوانگ» برای آموختن زبان انگلیسی به انگلستان می‌رود. او در آنجا برای ارتباط گرفتن با مردم دچار مشکلاتی می‌شود و با اینکه زبان انگلیسی را آموخته ولی نمی‌تواند به شکل صحیح جملات انگلیسی را تلفظ کند. «چیائو» در فرودگاه پکن با ترس و اضطراب در حالی که از آموخته‌های خود از زبان انگلیسی راضی و مطمئن نیست و به اصرار پدر و مادرش راهی این سفر شده سوار بر هواپیما می‌شود و شهر خود را به مقصد لندن ترک می‌کند. جملاتی که از قول «چیائو» در این کتاب بیان می‌شود نحوه تلفظ ناشیانه او را از زبان انگلیسی و نیز نارضایتی‌اش را از این وضعیت نشان می‌دهد: «همین طور که از چین دور شد. من از خود پرسید آخه چرا من به غرب رفت؟ چرا چون پدر مادرم خواست من باید انگلیسی خواند؟ من چرا باید مدرک از غرب گرفت؟ من ندانست به چه چیزی نیاز داشت. حتی گاهی برایم مهم نبود که من دانست به چه چیزهایی نیاز داشت. برای من مهم نبود اگر من انگلیسی بلد بود یا نه. مادرم تنها به زبان روستایی صحبت کرد. من چه جوری در کشور غریبه غربی زندگی کرد؟ من هیچوقت به غرب نبود. ... من دیگه از غرب چه دانست؟ من انگلیسی صحبت نکرد. من از آینده ترسید...» اما همه اینها ترس «چیائو» از آینده و غرب نیست! او در لندن با پسری بیگانه- به قول خودش- آشنا می‌شود و اتفاقات بعدی در این رمان جوری رقم می‌خورد که خواننده با موضوع‌های نو و بدیعی در آن آشنا می‌شود: «بعد از اولین هفته‌ای که با هم زندگی کردیم، گفتی تا حالا با هیچکس این قدر نزدیک نشده بودی. گفتی که همیشه دوست‌هایت برایت مهم‌تر از عشق بوده‌اند. این با تعبیر ما چینی‌ها از عشق خیلی متفاوت است.»

تخم شر

120,000 تومان
رمان تخم شر داستان عاشقیِ دو نسل از مردمان این سرزمین است، نسلی که در بزرگداشت عشق استخوان و جان و عمر می‌سوزاند، و نسلی که عشق و خود را تباه و ویران می‌کند. داستان از سال‌های آغازین دهۀ هفتاد شروع می‌شود و در سال‌های آغازین دهۀ هشتاد به پایان می‌رسد، اما در این میانه مدام گذشتۀ تاریخی، اجتماعی و فرهنگی نسل‌های پیشین با امیدها، عشق‌ها، پنهانکاری‌ها و گناهانشان فراخوانده می‌شوند تا نسل تازه بهتر فهم شود. آنچه رمان در پی آن است برکشیدن معنایی برای زندگی آدمیان هبوط‌کرده در عشق و زندگی است. یکی عشق را پیام رهایی و رستگاری می‌داند و آن را می‌ستاید، و دیگری آن را نشانه‌ای شیطانی و فریب‌آمیز برای ماندن در برهوت بی‌معنایی می‌داند. آن‌که او را می‌ستاید با آن‌که آن را مسکوت می‌کند به گفتگو نمی‌نشیند. یکی در غار تنهایی و انزوای ناشی از عشق می‌میرد و دیگری در مبارزه با لشکر ناپیدای بی‌معنای نومیدی و فریب عشق جان می‌دهد. راستی کدام‌یک از آنان بر حق است؟ آیا اصلاً عشق را با حق رابطه و نسبتی است؟ آیا این مفهوم ازلی در دوران‌های مختلفِ زیست آدمی به هیبت زمانه درمی‌آید و خرقۀ روایت‌های مسلط روزگار را به تن می‌کند و می‌شود آنچه آدمیان از آن می‌خواهند، یا همواره در کسوت باشکوه بی‌مانندش بر همگان رخ می‌نماید؟ رمان تخم شر به این پرسش‌ها می‌پردازد و از همه مهم‌تر نسبت میان عشق و شر و البته خیر را واکاوی می‌کند.

قرن بیستم (ایدئولوژی های خشونت)

68,000 تومان
در این کتاب بسیاری از اندیشه‌ها و تزهای نولته به صورت بسیار مختصر آمده است که برای آشنایی با اندیشه‌های نولته می‌تواند درآمد مناسبی باشد. این کتاب پرسش‌هایی را ایجاد می‌کند که برای یافتن پاسخ‌های آن در مرحله بعد می‌توان به سراغ دیگر آثار اصلی نولته رفت. همچنین این کتاب به تاریخ قرن بیستم از دیدگاه ایدئولوژی‌های خشونت‌طلب یا آماده خشونت می‌پردازد. یعنی بیش از همه دو ایدئولوژی بلشویسم و ناسیونال‌‌سوسیالیسم. انتخاب این چشم‌انداز به هیچ عنوان رویکردی نامعمول نیست. بلکه برعکس، باید اذعان کرد که نگاه تاریخ‌نگاران وقتی به موضوع قرن بیستم می‌پردازند، اتفاقاً بر همین مسئله متمرکز می‌شود. از ارنست نولته تاکنون جنبش‌های فاشیستی، بحران نظام لیبرال با ترجمه مهدی تدینی توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»