گفتگو با پسرم درباره بربرها

3,200 تومان

از متن کتاب: کلمه «بربر» چه معنایی دارد؟ کلمه بربر را یونانی‌‏های باستان ساختند. از نظر آن‏ها مردم دنیا دو گروه می‌شدند: آن‏هایی که یونانی حرف می‌زدند و آن‏هایی که زبانشان یونانی نبود. در واقع، همه واژه‏‌ها و جمله‌‏های زبان‏های خارجی به گوش آن‏ها مشتی از هجاهایی بود که بد تلفظ می‌شد و از آن‏ها صداهای بر ـ بر ـ بر ـ بر… در می‌آمد. این‏طوری بود که کلمه «بربر» را ساختند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

گفتگو با پسرم درباره بربرها

نویسنده
برونو دو مزیل
مترجم
مهدی ضرغامیان
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٠٨
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر ١٣٩١
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن ۱۰۰ گرم
شابک 9789647694933
توضیحات تکمیلی
وزن 0.1 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “گفتگو با پسرم درباره بربرها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ریکور

170,000 تومان
پلاور در این کتاب در پی آن است تا با ترسیم سیری تاریخی از اندیشۀ ریکور راهنمای دقیقی از مفاهیم محوری فلسفۀ او در اختیار خواننده بگذارد و یکایک جنبه‌های عمدۀ تفکر وی را پوشش دهد. آما آنچه این کتاب را از شرحی مقدماتی فراتر می‌برد کوشش نویسنده برای برجسته کردن سرنخ‌ها و رشته‌های ثابت فلسفۀ ریکور است تا بتواند خواننده را از جریان پرتلاطم اندیشۀ او، فراز و فرود مفاهیم و عناوین متنوع، چالش‌ها و نقدهای درونی و رویارویی‌اش با متون دیگر فیلسوفان و متفکران عبور دهد و طرحی منسجم از دغدغۀ ریکور در مقام فیلسوف فراهم کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

جامعه شناسی پست مدرنیسم

250,000 تومان
اسکات‌ لش‌ جامعه‌شناسی‌ پست‌مدرنیسم‌ را در وهله‌ اول‌ به‌ این‌ قصد نوشته‌ است‌ که‌ به‌ شیوه‌ ماکس‌ وبر از مدرنیسم‌ و مدرنیته‌ و پست‌مدرنیسم‌ «نمونه‌های‌ ایده‌آلی‌» به‌دست‌ دهد. و باز به‌ همین‌ شیوه‌ «پیوندهای‌ گزیده‌» آن‌ها را با ساختارهای‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ بنمایاند و نیز با استعانت‌ از شیوه‌ مارکس‌، به‌ تحولاتی‌ بپردازد که‌ در صورت‌بندی‌های‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ جوامع‌ غربی‌ رخ‌ داد و منجر به‌ شکل‌گیری‌ این‌ «پارادایم‌»های‌ فرهنگی‌ شد. «اسکات‌لش‌» تمایزی‌ می‌گذارد بین‌ مدرنیسم‌ و پست‌مدرنیسم‌ به‌ لحاظ‌ تفکیک‌ و تفکیک‌زدایی‌، به‌ این‌ معنی‌ که‌ در مدرنیسم‌ بین‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ جامعه‌، تفکیک‌، رخ‌ می‌دهد و حوزه‌های‌ اخلاقی‌، اجتماعی‌، فرهنگی‌، اقتصادی‌ از هم‌ جدا می‌شوند و به‌ استقلال‌ می‌رسند. سپس‌ در پست‌مدرنیسم‌ این‌ حوزه‌ها دوباره‌ درهم‌ می‌شوند و به‌ قول‌ بودریار، درهم‌ فرو می‌ریزند و تفکیک‌زدایی‌ می‌شوند. کتاب‌ جامعه‌شناسی‌ پست‌مدرنیسم‌ به‌ زودی‌ توسط‌ انتشارات‌ ققنوس‌ منتشر خواهد شد.

رومیان باستان

11,000 تومان
تاریخدانان و باستانشناسان از میان همه تمدن‌های گمشده درباره روم بیش از دیگران آگاهی دارند. آن هم به این علت است که فرهنگ رومی‌ها بسیار دیرپا بود. دست کم از قرن هفتم پیش از میلاد، دولتشهر کوچکی به نام رم در نزدیکی ساحل غربی ایتالیا وجود داشت، قلمرو کوچکی که در آغاز شاهان بر آن فرمان می‌راندند و سپس در قرن ششم پیش از میلاد شکل حکومتی جمهوری در آن بنا نهاد‌ه شد. جمهوری روم طی چندین قرن بعدی به شکلی تهاجمی بسیار فراتر از مرزها‌ی ایتالیا گسترش یافت و با آمیزه‌ای از چیرگی، هراس‌‌افکنی و سیاست همه سرزمین‌های اطراف دریای مدیترانه را به کام کشید. سرانجام در قرن‌های پنجم و ششم میلادی این امپراتوری فرو پاشید با این حال بخشی از امپراتوری روم به حیات خود ادامه داد. چرا که این تنها بخش غربی امپراتوری بود که سقوط کرده بود، بخش شرقی آن با نام امپراتوری بیزانس تقریباً یک هزار سال دیگر دوام آورد. کتاب رومیان باستان، حوادث مربوط به نحوه شکل گیری و اضمحلال این امپراتوری را پی می‌گیرد.

شخصیت باستان … توسیدید

2,800 تومان
« توسیدید » یکی از مشهورترین مورخان جهان است که متأسفانه از زندگی خصوصی او اطلاع زیادی در دست نیست . پرورش یافتن وی در یکی از خانواده‌های ثروتمند یونان باستان سبب شد آینده‌ای نویدبخش در انتظارش باشد . پیوند او با خانواده‌های سرشناس سبب شد به مقام رفیع سرداری در آتن دست یابد . شکست در جنگ با سپاه اسپارت دگرگونی تلخی در زندگی‌اش رقم زد و پس از آن مجبور شد آتن را ترک کند . توسیدید از این موقعیت برای مصاحبه با سربازان هر دو طرف جنگ آتن و اسپارت و نوشتن جزئیات دقیق نبردها بهره گرفت . از خودگذشتگی این مورخ در ثبت دقیق وقایع « جنگ پلوپونزی » برای همیشه شیوه تاریخنگاری را تغییر داد . او نخستین کسی بود که روایت‌ها را همان‌گونه که اتفاق افتاده بودند ، ثبت کرد . کار توسیدید فقط گزارش نبردها نبود . او ضمن تحلیل رویدادهای گذشته برای تأثیرشان بر دوره خود به جستجو درباره علل جنگ‌ها پرداخت .

درباره ی خوب بودن

99,500 تومان
کتاب "درباره خوب بودن" نوشته "آلن دوباتن" میباشد."آلن دوباتن" یکی از اعضای موسسه ای بنام مدرسه زندگیست و کتاب هایش با این نام هم شناخته شده اند. در کتاب "درباره خوب بودن" او این چنین مینویسد: بیشتر کتابهایی که می خواهند ما را تغییر دهند ، به دنبال ثروتمندتر یا لاغر شدن ما هستند.اما این کتاب می خواهد به ما کمک کند تا زیبا تر باشیم: یعنی احساساتمان تقویت شود ، تحمل پذیرتر ، شنواتر ، بیناتر شویم . این زیبایی ممکن است جذابیت فوری پول و شهرت نداشته باشد ، اما با این وجود کیفیتی بسیار مهم برای ما به ارمغان می آورد.در این کتاب ما یاد می گیریم که چگونه می توان خیرخواه بود و بتوانیم چگونه ببخشیم ، چگونه خودمان باشیم و چگونه اطمینان دهیم. آلن دوباتن موضوع خوب بودن را که در جامعه امروزی به کلی فراموش شده است را مجددا از دیدگاهی دیگر مطرح میکند و نشان میدهد که خوب بودن به هیج وجه نشانه ساده لوحی نیست.اندیشه امروزیی که متاسفانه به باور هم تبدیل شده است.