

یک قصه و دو قصه: حسنی و ننهحسنی و درخت سیب 1، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی 2
36,000 تومان
معرفی کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی
در کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی نوشتهی معصومه یزدانی و تصویرسازی سمیه محمدی، که بازآفرینی داستان حسن کچل است، او باید خیلی سریع برای عروسی پسر همسایه سیب سرخ جمع کند.
همینطور قرار است برایشان مهمان هم بیاید ولی در خانه کاسهی لعاب و سفرهی قلمکار و غذا ندارند. حالا مادرش نگران است و او باید فکری به حال این شرایط کند. این کتاب از برگزیدگان جایزهی ویژهی مهدی آذریزدی بهشمار میرود.
دربارهی کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی
ننه حسنی در حیاط خانهشان نشسته و نگران و در فکر است. دورتر از او حسنی هم طبق معمول خوابیده و خروپف میکند. ننه وقتی نگران میشود سیب سرخی از درختشان میکَنَد و گاز میزند.
دلیل نگرانی او این است که قرار است امروز برایشان مهمان بیاید ولی آنها به تعداد مهمانها کاسهی لعاب و سفرهی قلمکار و غذا ندارند. ننه در همین فکر است که ناگهان پسر همسایه روی دیوار ظاهر میشود.
او کیسهای برای حسنی پرت میکند و میگوید برای عروسی امشبش به دویستوبیستوچهار سیب سرخ احتیاج دارد، چون رسم است که در شب عروسی داماد برای مهمانهایش سیب سرخ بیندازد. اگر حسنی بتواند این تعداد سیب بیاورد، به او یک کیسهی مخملی میدهد.
ننه نگاهی به درخت خودشان میاندازد و میبیند که آنقدر سیب ندارد. حسنی هم همچنان خواب است.
او ناگهان متوجه درختی در کوچه میشود. ترشیهایش را میبردارد و به خانهی همسایه میبرد. به آنها میگوید اگر همهی سیبهای درختشان را به او بدهند این ترشی را به آنها میبخشد…
در انبار موجود نمی باشد
یک قصه و دو قصه: حسنی و ننهحسنی و درخت سیب 1، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی 2
نویسنده |
معصومه یزدانی
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 36 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رحلی |
سال نشر | 1399 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 166 گرم |
شابک |
9786229588932
|
وزن | 0.166 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
شرورترین دختر مدرسه مبصر میشود
خون خورده
معرفی کتاب خون خورده
کتاب خون خورده آخرین رمان مهدی یزدانی خرم، روایتی جذاب از زندگی پنج برادر گم شده در شهرهای تهران، آبادان، مشهد و بیروت در دههی 60 است که تا مدتها بعد از خواندنش هم ذهنتان را رها نخواهد کرد. این کتاب رمانی منسجم و قوی با جزئیاتی دقیق است. داستان متلاشی شدن برادران سوختهای که سرنوشتی عجیب و مهیب برایشان رقم میخورد و جسم هر کدام روایتی تلخ را پشت سر میگذارد. این کتاب تنها ماجرای برادران سوخته نیست. قصهی ارواح و انسانهایی است که پیرامون زندگی چند برادر پرسه میزدند. رمان خون خورده به نوعی ادامهی دو اثر قبلی نویسنده تحت عناوین «به گزارش هواشناسی فردا این خورشید لعنتی» و «سرخ سفید» محسوب میشود. داستان برادران سوخته، یادآور جنگهای صلیبی است و در یک بازهی زمانی بین سالهای 1360 تا 1367 در زمان گذشته و بخش دیگر آن در یکی دو سال اخیر اتفاق میافتد. این قصه نه گذشته را تکرار میکند و نه دنیایی کاملاً متفاوت دارد و نویسنده پیچیدگیهای لازم داستانی را برای عامه خوان شدن آن کنار نمیزند. این کتاب تجربهای سخت و موفق از ذهنی پر قصه و مهندسی شده برآمده است و بدون شک یکی از جدیترین و بهترین رمانهای فارسی سالهای گذشته محسوب میشود. زبان کتاب خون خورده با وجود پس و پیش شدن ساختار جملهها و اصرار بر توضیح همه چیز، روان و خوشخوان است. نویسنده تاریخ را به گونهای متفاوت توصیف میکند. سبک روایت او مانند کتابهای تاریخ یا رمانهای کلاسیک نیست. او به تمام گوشه و کنار تاریخ سر میزند. این کتاب را میتوان به عنوان رمانی گوتیک در نظر گرفت؛ گوتیک نه به معنی ترس بلکه به معنی نوعی تعلیق. داستانی از دل سردابهها و سفر به دل تاریخ که بعضی اوقات ذهن نویسنده آن را جعلی ساخته است. این رمان شما را به فضایی گوتیک گونه برای هجوم تاریخ بر روانتان وارد میکند. رهایی از دل تاریخ هرگز ممکن نیست. سرنوشت به معنای ماندن بین جبر و اختیار و از بعد معرفت شناختی بین عین و ذهن است. آیا واقعیت در ذهن شماست یا عینیت دارد؟ آیا نمادین و تفسیری است یا عینی و قابل اثبات؟ گوتیک به معنای سرگردانی بین این مفاهیم تعبیر میشود. سرگردانی بین آنچه هست و آنچه تفسیر میشود؛ سرگردانی بین بودن و عدم وجود. در بخشی از کتاب خون خورده میخوانیم: زن گیر افتاده بین آتش دو طرف، خودش را به زمین چسباند. بعد از چند لحظه از پشت لاستیکهای سوخته بیرون آمد و با یکی دو عکاس دیگر دوید سمت دیوار خانهای که رویش به عربی شعار نوشته بودند. با اسپری قرمز پررنگ. نفسش را حبس کرد و دوباره دوربین را میگرفت به طرف زن و گروههای درگیر، که ناگهانی سرک میکشیدند از گوشه و کنار. از توی ویزور زن را دید که جوان بود اما صورتش خوب معلوم نبود. صدای گلوله آنی قطع نمیشد. دوباره گلولهای از پشت شیشهی کافه قنادی فرانسهی تهران گذشت و نشست بر ذهن منصور، که با چند عکاس آماتور دیگر میخواست قهوهای بخورد و نفسی تازه کند. صدای گلوله که برخاست، منصور نیمخیز شد. صدا از سمت دانشگاه تهران بود. خیابان آرام بود، ولی پر از جوانانی که شتابان راه میرفتند در آن هوای ابری. چند هفته از سقوط پهلوی گذشته بود. بعد موتور سیکلتی پر گاز از مقابل قنادی رد شد. درگیری خیابانی. انقلاب تازه پیروز شده هنوز آنقدر مقتدر نبود که شهر را آرام کند انگار. رام. منصور به فرهاد نگاهی انداخت که داشت سیگار میکشید. اسمش را عوض کرده بود و میگفت کمیل صدایش کنند. چای میخورد و سیگار میکشید و میخواست این چهار عکاس روزنامههای متفاوت را توجیه کند برای عکاسی از مراسم اعدامی که در پیش بود. سرهنگها و تیمسارهای فاسد. کمیل از محاربه میگفت، از دادگاه انقلابی، از فساد نیکخواه و ظلم جهانبانی. از اخلاص ارتشیهای وفادار. از اینکه هر کس نمیتوانست بیاید و این عکسها قرار بود تاریخ را صادر کنند. منصور سوخته فرهاد را از سالها قبل میشناخت.در راه ويلا
معرفی کتاب در راه ویلا
کتاب در راه ویلا نوشتۀ فریبا وفی مجموعهای خواندنی شامل 9 داستان با درونمایهی اجتماعی است. این اثر جذاب در قالب داستان و روایت به بازگویی برخی مسائل و مشکلات زندگی روزمره زنان می پردازد.دربارۀ کتاب در راه ویلا
کتاب در راه ویلا سومین مجموعه داستان فریبا وفی نویسندۀ موفق و توانمند ایرانی است. در این مجموعه 9 داستان خواندنی با عناوین در راه ویلا، هزارها عروس، دهنکجی، کافیشاپ، حلوای زعفرانی، آنسوی اتوبان، گرگها، روز قبل از دادگاه و زنی که شوهر داشت گرد هم آمدهاند. نویسنده بیش از هر چیز علاقه دارد به موضوعات و مسائل مرتبط با زنان بپردازد و این علاقه در تمام آثار او مشهود است. در این مجموعه داستان نیز به طور ویژه در هر روایت به موضوعی مرتبط با حوزۀ زنان پرداخته میشود. بیشتر داستانهای این مجموعه از بطن زندگی روزمره آمدهاند. داستان راه ویلا که نخستین داستان این مجموعه است، قصهی زنی جوان و افسرده است که تصمیم گرفته به ویلای خواهرش در شمال برود. او بار تربیت و نگهداری از دو فرزندش را به تنهایی به دوش میکشد و دوست دارد کمی با خودش خلوت کند، اما ناچار است مادر پیرش را نیز همراه خود به این سفر ببرد. گفتنیست نخستین داستان این مجموعه یعنی داستان در راه ویلا به زبان انگلیسی ترجمه شده است. همچنین فیلم کوتاهی به کارگردانی منیر قیدی و بازی گوهر خیراندیش از روی این داستان ساخته شده است.خیابان گاندی، ساعت پنج عصر: چهار جستار دربارهی پروندهی جنایت سمیه و شاهرخ که دهه هفتاد را در بهت فرو بر
معرفی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر: چهار جستار درباره پرونده جنایت «سمیه و شاهرخ» که دهه هفتاد را در بهت فرو برد
مهراوه فردوسی 25 سال پس از وقوع جنایت «سمیه و شاهرخ» بهسراغ این داستان هولناک میرود و در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر از ابعاد گوناگونی به این واقعه نگاه میکند. نویسنده در این کتاب بیشتر بر چگونگی مواجههی دیگران با این ماجرا تأکید دارد؛ نه چرایی وقوع این قتل. از همین رو، این اثر در دستهی کتابهای جرمشناسی روایی قرار میگیرد.دربارهی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر
وقتی داستان جنایتی را در صفحهی حوادث روزنامه میخوانیم، به آن فقط از زاویهی دید «یک» نفر نگاه میافکنیم. برای مثال ماجرای یک قتل را میتوان در چند جمله خلاصه کرد: «روز چهارشنبه 12 دی 1375 در خانهی شمارهی 19 خیابان گاندی جسد دو فرزند صاحبخانه پیدا شد: پسری نُهساله به نام محمدرضا و دختری چهاردهساله به نام سپیده.» چنین خبری در گوشهای از روزنامه پدیدار میشود و شاید توجه هیچکس را جلب نکند. شاید برخی فکر کنند که سارقی به این خانه حمله کرده و با دیدن این دو کودک، مجبور شده آنان را به قتل برساند. اولین چیزی که به ذهن مأموران میرسد، همین است. اما ماجرا به این سادگی نیست. هیچ چیز از خانه سرقت نشده و اظهارات دختر شانزدهسالهی خانواده، سمیه، ضد و نقیض است. آیا این قتل به یک دعوای خانوادگی برمیگردد؟ فقط دوازده ساعت بعد از وقوع حادثه، مأموران پلیس حقیقت امر را کشف کردند و پرده از یک جنایت وحشتناک و غمانگیز برداشتند. جنایتی که مهراوه فردوسی در کتاب خیابان گاندی: ساعت پنج عصر از آن میگوید. باز هم داستانی یکخطی در روزنامه: «دختر شانزدهسالهی خانواده، سمیه، با همراهی نامزدش، شاهرخ، برای رسیدن به ثروت خانوادگی خواهر و برادر کوچکش را خفه کرد.» اما این تلقی روزنامهنگاران در آن زمان است. با خواندن همین جمله هزاران سؤال به ذهنمان هجوم میآورند: شاهرخ و سمیه چطور عاشق هم شدند؟ رابطهشان چگونه اینچنین جدی شد؟ چرا دست به قتل اعضای خانوادهی سمیه زدند؟ مگر سمیه خواهر و برادرش را دوست نداشت؟ چرا شاهرخ با او همکاری کرد؟ مادر و پدر سمیه پس از شنیدن خبر قتل چه حالی داشتند؟ خواهر و برادر سمیه در آخرین لحظات زندگیشان به چه فکر میکردند؟ پدر و مادر شاهرخ چطور با این اتفاق وحشتناک مواجه شدند؟ و از همه مهمتر، مردم و جامعه راجعبه این جنایت هولناک چه نظری داشتند؟ مهراوه فردوسی سعی داشته از چندین جنبه به حادثهی خیابان گاندی نگاه کند. در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر با چندین خردهروایت مواجه میشویم تا شرایط همهی افراد درگیر در این ماجرا را بهتر درک کنیم.منظومه هاي کهن عاشقانه
در بخشی از کتاب منظومههای کهن عاشقانه: از آغاز تا قرن ششم میخوانیم
عروسى دید چون ماهى مهیّا که باشد جاى آن مه بر ثریا نه ماه آیینه سیماب داده چو ماه نخشب از سیماب زاده در آب نیلگون چون گل نشسته پرندى نیلگون تا ناف بسته همه چشمه ز جسم آن گلاندام گل بادام و در گل مغز بادام ز هر سو شاخ گیسو شانه مىکرد بنفشه بر سر گل دانه مىکرد چو گنجى بود گنجش کیمیاسنج به بازى زلف او چون مار بر گنجسالمرگي
معرفی کتاب سالمرگی
کتاب سالمرگی نوشتهی اصغر الهی، اوهام و واگویههای ذهن یک مرد در لحظات پیش از مرگ است. عمرانی، مرد پریشاناحوال، پس از مرگ فرزندش با تیغ رگ دستانش را میزند تا به زندگیاش خاتمه دهد. او در فاصلهی جان دادن، زندگی خود و خانوادهاش را در ذهن مرور میکند. این رمان روانشناختی و تحسینشده که به شیوهی سیال ذهن و غیرخطی روایت میشود، جایزهی بهترین رمان گلشیری سال 1385 را بدست آورده است.دربارهی کتاب سالمرگی
عمرانی مردی خسته و پریشان و بیکار است که رابطهی خوبی با همسرش لیلا ندارد و دائماً از سوی او سرزنش میشود. با شهادت پسرشان سیاوش در جنگ، لیلا مرگ او را هم بهانه میکند و عمرانی را مورد شماتت بیشتری قرار میدهد. عمرانی خسته از همهچیز تصمیم میگیرد به زندگیاش خاتمه دهد. او با تیغ رگ دستانش را میزند. در لحظات احتضار، زندگی خود را از دوران کودکی در ذهن مرور و روابطش با آدمهای پیرامون و افکار و اوهامش را بازخوانی میکند. در این کابوس، حتی با همسرش لیلا هم سخن میگوید و ترسها و شکهایش را به زبان میآورد. مضمون غالب رمان سالمرگی، مرگ است و به چند صورت خود را نشان میدهد: خودکشی، فرزندکشی و سقط جنین. اصغر الهی (Asghar Elahi) که روانپزشک بود، داستانی روانکاوانه خلق میکند و سعی دارد درون شخصیتهای داستانش مخصوصاً عمرانی و لیلا را واکاوی کند. او قهرمانش را در لحظهی احتضار قرار میدهد تا به این بهانه ذهن و افکار و ترسهای او را بیان کند. داستان در ذهن عمرانی به شکلی غیرخطی و پراکنده به خاطر میآید. داستان سالمرگی چندین لایه دارد: یک لایه که مربوط به واگویهها و هذیانهای عمرانی است و داستانی مغشوش روایت میشود. در لایهی دیگر اسطورهها را میبینیم. پسر او، سیاوش، همچون سیاوش شاهنامه کشته میشود و عمرانی بابت مرگ او نمیتواند خود را ببخشد. احساسی شبیه فرزندکشی به او دست میدهد. وضعیت اسطورهای در مورد جنگ ایران و عراق هم تکرار میشود و بهنوعی جنگهای افسانهای ایران در شاهنامه را تداعی میکند. داستان در لایههای دیگرش، ابعاد مذهبی و تاریخی هم پیدا میکند. اصغر الهی نهتنها در شیوهی روایت و فضای روانشناختی که در مورد زبان هم موفق بوده و توانسته به زبانی متفاوت دست یابد. اصغر الهی داستان سالمرگی را در سال 1370 نوشت، اما کتاب او با تأخیری پانزدهساله و در سال 1385 منتشر شد. این اثر بلافاصله با استقبال خوانندگان و تحسین منتقدین روبهرو گردید و جایزهی بهترین رمان گلشیری سال 1385را به دست آورد. هیئتداوران دلیل این انتخاب را شخصیتهای متنوع و ملموس، روایت خاص و چندصدایی، خلق تصاویر تکاندهنده، ساختار هوشمندانه و زبان موجز این رمان دانستند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.