آئین و اسطوره (جهان اسطوره‌شناسی 11)

145,000 تومان

براي فهم آئين، بايد اسطوره‌ي بنيانگذارش را شناخت و اين اسطوره، همواره و الزاما ديني نيست، اما هميشه قدسي است، حتي اگر به نخستين نگاه، عرفي بنمايد زيرا به گمان اسطوره‌باور، از ناشناخته‌ها و ناديده‌ها حكايت دارد و غيب‌آموز است و بنابراين گويي در زمان بي‌زمان سير مي‌كند و مكان يا فضاي آفاقي نيز نمي‌شناسد. و اين شگفت نيست زيرا اسطوره، حديث كاري كارستان است كه به دست يا به مدد انسان‌هايي فرهمند، برخوردار از نيرو و توانايي خارق عادت يا سرشتي ابرطبيعي صورت مي‌گيرد و به همين جهت سرنوشت‌ساز مي‌نمايد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642131013 دسته: , ,
توضیحات

آئین و اسطوره (جهان اسطوره‌شناسی 11)

نویسنده جلال ستاری
مترجم
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 210
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1395
شابک 9789642131013
توضیحات تکمیلی
وزن 0.243 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آئین و اسطوره (جهان اسطوره‌شناسی 11)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شخصیت باستان … هوپاتیا

5,200 تومان
هوپاتیا ریاضیدان مصری در حدود ٣٥٠ تا ٣٧٠ میلادی در اسکندریه در امپراتوری روم آن زمان و مصر امروزی به دنیا آمد و نزد پدرش تئون آموزش دید. او یکی از مشهورترین ریاضیدانان شهر و تنها زن مشهوری بود که در اسکندریه می‌زیست آن هم زمانی که از زنان فقط ازدواج و زاییدن توقع می‌رفت. او به هیچ یک از این‌ها تن در نداد. او به جای این که بی‌صدا در خانه بنشیند، روزهایش را به تدریس، مطالعه و یا قدم زدن در مجامع عمومی و شرکت در مباحث مردانه مثل فلسفه، علوم و دین گذراند. پس از سقوط شهر تروا در جنگ مشهور تروا در حدود سال ١١٨٠ پیش از میلاد، سربازان به یونانی فرو رفته در باتلاق قحطی و اقتصادی از هم پاشیده بازگشتند.

کتاب توله دراکولا (آرمنته ی جن زده 4)

19,000 تومان

معرفی کتاب توله دراکولا اثر انجی سیج

انجی سیج در خانه ای بسیار قدیمی در انگلستان زندگی می کند، جایی اسرارآمیز و جادویی که دور تا دورش پر است از باتلاق، بنادر باستانی و قلعه های مخروبه. محله ای که هم برای زندگی و هم برای نوشتن فوق العاده است و خیلی هم بی شباهت به خانه و محله ی آرمنته ی جن زده نیست! آرمنته شرط می بندد که یک گرگ انسان نما در راهروهای مخفی و تاریک خانه ی جن زده مخفی شده است. از آن طرف، مکس کوچولو، از راه می رسد و با رفتار گول زننده اش دل همه ی اهل خانه ی جن زده را می برد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شیوه شیوایی- 24 نقد بر 17 شاعر معاصر

125,000 تومان
شیوه شیوایی- 24 نقد بر 17 شاعر معاصر نویسنده بهاءالدین خرمشاهی مترجم ——— نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 312 نوع

ماه کامل می شود

34,700 تومان
بهاره از خانواده سنتی خود جدا شده و به همراه برادرش بهادر در تهران زندگی می کند. او در شرکتی کار می کند و در آن شرکت با مردی که دوست عزیز خطابش می کند و چند نفر دیگر کار می کند و در ادامه ماجراجویی ها و خودیابی اش به پیشنهاد یکی از دوستانش به ترکیه سفر می کند تا با بهنام ملاقات کند و احیانا ازدواج کند. سفر فرصتی برایش فراهم می کند تا با فاصله به پشت سر نگاه کند و با اعتمادبه نفس بیشتری در مورد انتخاب تازه خود تآمل کند.

برادران کارامازوف

850,000 تومان
کتاب برادران کارامازوف نوشته فیودور داستایفسکی ترجمه احد علیقلیان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی، رمان جنایی به چاپ رسیده است. برادران کارازوف رمانی از فیودور داستایفسکی نویسنده روس است که نخستین بار در سال‌های ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه پیام‌آور روسی به‌صورت پاورقی منتشر شد. نوع نوشته‌های داستایوسفسکی نشان می‌داد که این کتاب قرار بود قسمت اول از مجموعه‌ای بزرگتر با نام زندگی یک گناهکار بزرگ باشد؛ ولی قسمت دوم کتاب به دلیل درگذشت نویسنده هیچگاه نوشته نشد. این کتاب در چهار جلد منتشر شد و مثل بیشتر آثار داستایفسکی، یک رمان جنایی است. برادران کارامازوف سرشار از روانشناختی و شخصیت پردازی و همچنین تحلیل‌های عمیق روانشناختی فردی می‌باشد. خودِ داستایفسکی، پرسش محوری کتاب را مسئلهٔ خیر و شر در عالم دانسته‌است. داستایفسکی در این کتاب، علاوه‌ بر روایت‌کردن داستان، سیری از تحول افکارش را نیز ارائه کرده‌است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم برادران، از گناه آدم‌ها نهراسيد، آدمی را در گناهش نيز دوست بداريد، چه اين شباهت به محبت خداوند اوج محبت در زمين است. همه‌ی خلقت خداوند را دوست بداريد، هم کل آن را و هم هر دانه‌ی ريگ را. هر برگ را دوست بداريد، هر پرتوی نور خدا را. حيوانات را دوست بداريد، گياهان را دوست بداريد، هرچيز را دوست بداريد. اگر هرچيز را دوست بداريد به راز خداوند در چيزها پی‌خواهيد برد. همين که آن را دريافتيد هر روز بی‌وقفه شروع خواهيد کرد به درک بيش‌تر و بيش‌تر آن. و سرانجام شيفته‌ی همه‌ی عالم خواهيد شد با عشقی تمام و همگانی. حيوانات را دوست بداريد: خداوند به آن‌ها مقدمات فکر و شادی نياشفته بخشيد. آن را آشفته نسازيد، آن‌ها را عذاب ندهيد، شادی‌شان را از آنان نگيريد... معرفی مباحث کتاب برادران کارامازوف خانواده کوچک نازنین جمع ناجور شهوت پرستان خراس دل موافق و مخالف راهب روس آلیوشا میتیا تحقیقات اولیه پسر بچه ها برادر ایوان فیودورویج اشتباه در قضاوت سرانجام