آثار ناياب صادق هدايت
180,000 تومان
«آثار نایاب صادق هدایت» شامل داستانها، بازماندهی داستانها و طرح داستانهایی است که یا هرگز تماموکمال نوشته نشدهاند یا از میان رفتهاند و تنها خلاصهای از آنها باقی مانده است. علاوه بر اینها در این کتاب مقالههایی در حوزههای مختلف از جمله نقد کتاب و نقد فیلم به قلم هدایت گردآوری شده
است.
سایهی مغول، اولین داستان این مجموعه شرح قتلعام و وحشیگری مغولها و سوز از دست دادن معشوقه است. مقالههای «معلم اخلاق» و «سعدی آخرالزمان» و «چگونه شاعر و نویسنده نشدم؟» با شیوهای داستانی وضعیت ادیبان و نویسندگان آن دوره را بیان میکند و بهتندی از آنها انتقاد میکند.
از شیوهی نگارش این مقالهها اینگونه برمیآید که ابزار هدایت برای انتقاد از وضعیت ادبی آن روزگار طنز و استهزا بوده است. از دیگر آثار جالب این کتاب میتوان به مقالهی «جادوگری در ایران» اشاره کرد که هدایت در زمان اقامت خود در بلژیک آن را به زبان فرانسه نوشت.
از دیگر مقالههای این کتاب نقد صادق هدایت بر ترجمهی داستان بازرس نوشتهی گوگول و نقد فیلم ملانصرالدین است که در استودیو تاشکند فیلمبرداری شده بود. این فیلم بسیار مورد توجه هدایت قرار گرفته بود و به قول جهانگیر هدایت آن را فارغ از لوسبازیهای اروپایی میدانست. مقالات این کتاب نشان از احاطهی استادانهی این نویسندهی بزرگ در حوزههای مختلفی ادبی دارد
فقط 1 عدد در انبار موجود است
آثار ناياب صادق هدايت
نویسنده |
جهانگیر هدایت
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 8 |
تعداد صفحات | 130 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786002293558
|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دوتانقطه
معرفی کتاب دو تا نقطه
کتاب دو تا نقطه، مجموعه داستانی مشتمل بر 15 داستان کوتاه و مینیمال به قلم پیمان هوشمندزاده است که با زبان و لحنی صمیمانه آن را روایت کرده. نقطه مشترک این داستانها را میتوان بیان حسی مشترکی میان انسانهای امروزی تلقی کرد.درباره کتاب دوتا نقطه:
داستان کوتاه را میتوان ژانری نسبتا جدید در ادبیات داستانی سراسر جهان در نظر گرفت؛ ژانری که اقبال عمومی از آن در انواع سبکها قابل توجه است. شاید به جرات بتوان گفت یکی از دلایل محبوبیت این ژانر ادبی نسبت به سایر ژانرهای داستانی از جمله رمان، کمحوصله شدن بشر امروزی و البته اهمیت یافتن عنصر زمان است. با این وجود، این ژانر نیز همچون دیگر انواع ادبی، گسترش یافته و گونههای متنوعی از آن زاده شده است. پیمان هوشمندزاده در کتاب دو تا نقطه که برگرفته از نام یکی از داستانهای همین مجموعه است، 15 داستان مینیمال را روایت میکند. عدم انسجام موضوعی این داستانها، توصیف درباره این کتاب را دشوار میسازد. شاید به همین دلیل است که داستان دو تا نقطه خود به تنهایی توانست جایزه داستانهای برگزیده هوشنگ گلشیری را از آن خود نماید. فارغ از انسجام موضوعی و محتوای داستانها، میتوان نقطه اشتراکی در تکنیک داستاننویسی و زبان هوشمندزاده برای روایت این داستانها ذکر کرد و آن لحن خودمانی و صمیمانهای است که در سراسر داستان دیده میشود. گاهی اوقات با شکستهنویسی نیز همراه میشود. توجه به احساسات بعضا متناقض و دلمشغولیهای امروزی انسان معاصر را میتوان درونمایۀ بنیادین این داستانهای کوتاه دانست.آنجا که هيولا ها خوابيده اند
بینهایت بلند و به غایت نزدیک
تاول
معرفی کتاب تاول
کتاب تاول اولین اثر مهدی افروزمنش که با بیانی ساده و داستانی قوی، جایزهی رمان اول هفت اقلیم را از آن خود کرده، روایتی از محلهای نزدیک میدان راه آهن به نام «فلاح» در دههی 70 است که در آن روز شب نمیشود مگر اینکه دعوا و درگیری اتفاق بیفتد. این رمان داستان یکی از بچههای همین محل به نام «جعفر» است که روزی قهرمان کشتی و مورد احترام ساکنین محل بوده، تا هنگامی که تعادل روانیاش را از دست میدهد و معتاد و لات میشود و سرانجام در گیر و دار یک خصومت، سرهنگ سرشناسی را به قتل میرساند. افروزمنش در کنار داستان جعفر، قصهی آدمهای دیگری را هم روایت میکند؛ خانم ژاپنی که زن برادر جعفر است، اشرف شلغم، سرهنگ آرنولد، مجید سریش، یوسف آتاری، قاسم سلمونی، حسن جگرکی و خود راوی. در حقیقت، تاول داستان محلهی فلاح را روایت میکند. آدمهای داستان یک ویژگی مشترک دارند و آن فقر و سرنوشت نه چندان درخشان است. گویی آنها شخصیتی مستقل ندارند و تنها در محلهشان معنا مییابند. آنها در ایستادن در برابر نظم و قانون متفاهم و سرسخت هستند و دنیایی جدا از تمامیت شهر را شکل میدهند. راوی داستان نوجوانی است که با هیجان و کنجکاوی خاصی ماجراها را تعریف میکند و هر از گاهی که از چیزی باخبر نیست، به نقل قول از زبان زنان همسایه و خاله زنکهای قدیمی محل متوسل میگردد. تاول روایت آدمهایی است که هر روز در اطراف خود میبینید؛ همان قدر لمس کردنی و باور کردنی. روایتی واقعگرایانه که افروزمنش میکوشد وقایع را همان گونه که هست، بازسازی کند. او در این اثر از اجتماعی آشنا حرف زده و کوشیده است بخشی از ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعهی شهری را نشان دهد، با شخصیتهایی ملموس که شما را درگیر خود میکنند و به فضای داستان میبرند. انگار در آن محله سالها با جعفر، قاسم سلمونی، اشرف شلغم و بقیهی آدمهای آن زندگی کردهاید و هر روز شاهد ماجراهای محله بودهاید. از مهمترین نقاط ضعف این رمان میتوان به عدم تسلط نویسنده به راوی و هرج و مرجی اشاره کرد که به دلیل همین عدم شناخت بر قصه غالب شده است. در نیمهی اول داستان، شما با یک راوی خردسال و نونهال روبرو میشوید که لابلای آدمها میچرخد و روایت میکند اما در نیمهی دوم آن، بدون هیچ رویداد و پرش زمانی خاصی، راوی کودک به یک جوان تبدیل میگردد و در بعضی جاها هم حضورش فعل میشود! این نابسامانی روایت تا پایان داستان ادامه مییابد. در بخشی از کتاب تاول میخوانیم: جعفر هر جا مینشست دم از انتقام میزد. شب که شد، پنجشنبه، همه توی فوتبال دستی میدانستند جعفر آزاد شده و میخواهد انتقام بگیرد، اما کسی باور نکرده بود. تا قبل از اینکه آقاحیدر بیاید داخل و بعدش خود جعفر، تعریف میکردند جعفر چی گفته و میخندیدند. یکی گفت جعفر گفته «به روح ننهم دهنش رو صاف میکنم.» بعدش هم اضافه کرد «زرشک.» آن یکی تعریف کرد جعفر در حالی که با تیزی دسته چوبیاش به نیمکت توی دخمه میزده، گفته «کاری میکنم بدونه جعفر کیه.» نادر بود که از آنطرف شیشکی کشید تا همه بترکند از خنده. عباس دختر هم خلاص شده بود. خندید که به من گفته «کاری میکنم تا قیوم قیومت اسم جعفر از این محله پاک نشه. فکر نکنی چون سرهنگه بیخیالش میشم! زده باید تاوون بده.» بعد هم صداش را جور خاصی کلفت کرد، گفت «من که گرخیدم، وای به حال سرهنگ.» همه خندیدند. گفتم، پنجشنبه بود و یک کلاغ چهل کلاغهای کار جعفر هنوز توی محل جمع نشده بود که خودش آفتابی شد. موضوع انتقام را هم از صبح به کس و ناکس گفته بود. سرهنگ، همانطور که توی فوتبال دستی به آق حیدر قول داده بود، جعفر را به دادسرا نفرستاده بود و با استفاده ا اختیاراتش او را آزاد کرده بود. این طور میگفتند. نمیدانستیم دقیقاً کی آزاد شده و اصلاً آیا این دو روز توی کلانتری بوده یا سرهنگ همان دیشب آزادش کرده بود. اولین ساعتی که یکی گفته بود او را دیده نزدیکهای ظهر بودهرنگهای رفتهی دنیا و گزیدهای از پرندهی پنهان
معرفی کتاب رنگهای رفتهی دنیا و گزیدهای از پرندهی پنهان
فلاشبکی به قبل از خلقت، شاید این بار خدا تصمیم دیگری گرفت... کتاب رنگهای رفتهی دنیا و گزیدهای از پرندهی پنهان، مجموعه اشعار گروس عبدالملکیان شاعر جوان ایرانی است که در قالب شعر نو سروده شدهاند. این اثر ذیل مجموعهی جهان تازهی شعر به انتشار رسیده است.دربارهی کتاب رنگهای رفتهی دنیا و گزیدهای از پرندهی پنهان
از میان تردیدها و درنگها به سطرهای مانده در سکوت میرسیم، به آن سوی شیشهها به کنار درخت قدیمی، آنجا که پرندهی صلح مدتهاست در دروغهای شاعرانه گم شده... کتاب رنگهای رفتهی دنیا و گزیدهای از پرندهی پنهان، عنوان هشتاد و چهارمین کتاب از مجموعهی جهان شعر تازه است که اشعار گروس عبدالملکیان در آن به چاپ رسیده. اثر پیش رو دربرگیرندهی منتخبی از سرودههای این شاعر جوان در قالب شعر نو است که به سالهای 1381 تا 1384 باز میگردد. این کتاب همچنین حاوی برخی از اشعاریست که به چند زبان ترجمه شده و در قالب گزیده اشعار گروس عبدالملکیان، در کتابها و نشریات معتبر خارجی به چاپ رسیدهاند. کتاب رنگهای رفتهی دنیا و گزیدهای از پرندهی پنهان توسط نشر چشمه به چاپ رسیده و نسخهی الکترونیک آن از طریق سایت و اپلیکیشن کتابراه در دسترس علاقهمندان به شعر معاصر ایران و آثار گروس عبدالملکیان قرار گرفته است.دربارهی مجموعهی جهان تازه شعر
جهان تازه شعر عنوان مجموعهایست که نشر چشمه تا کنون بیش از صد جلد آن را منتشر کرده و دربرگیرندهی سرودههای شاعران معاصر است. این مجموعه سبکهای شعری گوناگونی را شامل میشود و آثار شاعران مختلف در قالب غزل، شعر نو، شعر سپید و دیگر قالبهای شعری در کتابهای این مجموعه به چاپ رسیدهاند. «نمنم بارانم»، «به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود» و «مخالفخوانی» ازجمله کتابهای منتشر شده در مجموعهی جهان تازه شعر هستند.کتاب رنگهای رفتهی دنیا و گزیدهای از پرندهی پنهان مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به شعر و ادبیات معاصر ایران و دوستداران اشعار گروس عبدالملکیان، از مطالعهی کتاب رنگهای رفتهی دنیا و گزیدهای از پرندهی پنهان لذت خواهند برد.بچهمحل نقاشها 5/ زمانی که همصحبت فریدا بودم
فریدا همیشه میگوید: «من واقعیت خودمو نقاشی میکنم اما این احمقها فکر میکنن کارهای من خیالیه.»
اینبار دایی خود ابتکار عمل را به دست میگیرد و صفحههایی را که زمانی فریدا به او داده بود تا صدایش را روی آنها ضبط کند در اختیار مانی و باقی بچهها قرار میدهد.
با شنیدن صدای نوجوانی داییسامان روی صفحهها، بچهها به ماجرای سفر دایی به مکزیک و رفتنش به خانهی فریدا پی میبرند. در این سفر که لوئیس بونوئل دایی و فریدا را همراهی میکند به اصرار بونوئل به دل جنگلی عجیب میزنند که درختانش انسان هستند. بعد هم سر از معابد آزتکها درمیآورند و گرفتار اشباح میشوند. اشباحی که در اعتصاب کارگری به سر میبرند و برای همین دست به سیاه و سفید نمیزنند.
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.