

آداب خداحافظي
5,000 تومان
پشت جلد کتاب آمده است:
حسین سناپور: شرح احوال نوشتن؛
متولد۱۳۳۹. شروع داستان نویسی و نوشتن نقد داستان و نقد فیلم و گاهی فیلم نامه های کوتاه از ۱۳۶۳. چاپ کردن این نوشته ها در نشریات مختلف در هم سال ها و تا سال ها بعد از حدود سال ۱۳۷۲ تا هفت سال بعد روزنامه نگاری در بخش های ادب و هنر چهار روزنامه.
تدریس داستان نویسی از سال ۷۹ تاکنون. اولین کتاب های چاپ شده، داستان های بلندی برای نوجوانان: پسران دهکده (۱۳۶۹، انتشارات سروش)، افسانه و شب طولانی (۱۳۷۱، انتشارات کانون پرورش فکری). رمان نیمه ی غایب (۱۳۷۸، نشر چشمه)، برنده ی اولین دوره ی جایزه ی مهرگان و همین طور جایزه ی يلدا (این یکی را به طور مشترک)، تا سال ۸۸ پانزده بار چاپ و بعد از آن لغو مجوز شده است.
انتشار رمان ویران می آیی (۱۳۸۲, نشر چشمه)، نامزد جایزه های بنیاد گلشیری و یلدا می شود و تا سال ۹۱ شش بار چاپ شده است. آخرین رمان های منتشر شده شمایل تاریک کاخ ها (۱۳۸۸ نشر چشمه) و لب بر تیغ (زمستان ۱۳۸۹، نشر چشمه)، رمان درد نیز از او آماده ی انتشار و منتظر دریافت مجوز است.
انتشار دو مجموعه داستان با گارد باز (۱۳۸۳، نشر چشمه)، سمت تاریک کلمات (۱۳۸۴، نشر چشمه) که دومی برنده ی جایزهی بنیاد گلشیری شده است. از کتاب های غیر داستانی؛ دو مجموعه مقاله در زمینه ی داستان نویسی (ده جستار داستان نویسی در سال ۱۳۸۳ – و جادوهای داستان در سال ۱۳۸۷، هر دو در نشر چشمه)، کتاب یک شیوه برای رمان نویسی و همین طور گردآوری مجموعه مقالاتی دربارهی آثار هوشنگ گلشیری به نام هم خوانی کاتبان (۱۳۸۰، نشر دیگر).
سیاهه ی من (۱۳۸۹، نشر چشمه) و خانه ی این تابستان (۱۳۹۲، نشر زاوش) مجموعه شعرهای دیگر او هستند.
در انبار موجود نمی باشد
آداب خداحافظي
نویسنده |
حسین سناپور
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 91 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1392 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 160 گرم |
شابک |
9786006846361
|
وزن | 0.160 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
میمیرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم
معرفی کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم
کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم سرودۀ شاعر مشهور و خبره محمد شمس لنگرودی است که با آسان کردن نثر اشعارش و تصویرسازیهایی حیرتانگیز، راهی تازه را در پیش دارد. محمد شمس لنگرودی، در جدیدترین مجموعه شعرش از باد میسراید، از عشق میگوید و از طبیعت. تصویرسازیها و وصفهای زیبای او در این مجموعه، شعرها را مثل همیشه خواندنی و دلچسب کرده است. او با ریتمی آرام و منطقی سالها توانست وجه یک شاعر مانا را از خود به جا بگذارد و با کوششی قابل ستایش به جایگاهی که دارد برسد. اسم محمد شمس لنگرودی بعد از انتشار مجموعههای خاکستر و بانو و جشن ناپیدا در اواسط دههٔ 1360 مورد توجه قرار گرفت و بعد از چاپ قصیدهٔ لبخند چاکچاک مشهور شد؛ بعد از آن وی ده سالی را با سکوت در شعر سپری کرد و در آخر در سال 1379، مجموعه شعر نتهایی برای بلبل چوبی را منتشر کرد. او در دههٔ 1380 سالهای سکوت و کمکاری را کنار میگذارد؛ در این سالها هشت مجموعه شعر از او به انتشار درآمد که از آن جمله میتوان «پنجاهوسه ترانهٔ عاشقانه»، «رسم کردن دستهای تو» و «شب، نقاب عمومی است» را نام برد. از این میان، مجموعه شعر «22 مرثیه در تیرماه» به وسیله رسانههای اینترنتی منتشر شده است. در بخشی از کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم میخوانید: غمگین مشو عزیز دلم مثل هوا کنار توام نه جای کسی را تنگ میکنم نه کسی مرا میبیند نه صدایم را میشنود دوری مکن تو نخواهی بود من اگر نباشمپیراهنهای همیشه (مردان فوتبال:تکنگاریها)
بند ها
قصههای من و مامان (جلد 1)
عشق روي پياده رو
قسمتی از متن کتاب عشق روی پیاده رو
ملافه را روی محسن میکشم و عینک کوچک ستاره را از چشمهاش برمیدارم. چراغ را خاموش میکنم و به رخت خواب میروم. شاید امشب خواب زودتر سراغم بیاید. اما نمیآید. چراغ را که خاموش میکنم انگار به دنیای دیگری میروم. همه چیز به نظرم غیب میشود و هیچ چیز نمیبینم. حتی محسن و ستاره را که کنارم خوابیدهاند. بعد همه چیز میشود ابراهیم. خیلی سعی میکنم افکارم را به کارهای روزمرهای که انجام دادهام مشغول کنم. به مدیر و مدرسه و بچههای کلاس. اما ذهنم مثل اسب چموشی رو برمیگرداند و ابراهیم میپرد درست وسط کلاس. آنگاه ذهن را از تصاویر آشفته و آميخته به ابراهیم میتکانم تا ابراهیم هم پاک شود و خیال به جایی برود که ابراهیم نباشد. به بعد از ظهر که بی بی صدیقه از روضه آمده بود؟ آمده بود تا عروسکی که برای ستاره خریده بود به او بدهد یا کار دیگری داشت؟ آمده بود به دخترش، نرگس خانم، سر بزند یا عروسک و نرگس خانم بهانه بودند تا آن یک جمله را به من بگوید و برود؟ بی بی صدیقه از آن خبرهها است. هزار و یک مقدمه میچیند تاحرفی را به غیر مستقیمترین شکلش بزند. از وقتی ابراهیم شهید شده بود بیشتر سر میزد تا هم به دخترش نرگس خانم، که حالا مادر شهید شده بود. دلداری داده باشد و هم به من که در واقع عروس دخترش بودم. چه بود آن جمله؟ «امروز نشد فردا، این یکی نشد دیگری، گله چوپون میخواد، زن باید صاحاب داشته باشه.»زندگي جهان و همه چيز
معرفی کتاب زندگی،جهان و همه چیز اثر داگلاس آدامز
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.