آرامش در پرتو ایمان

180,000 تومان

کلماتی که به کار می‌بریم از قدرتی خلاقانه برخوردارند.  هرگاه واژه‌ای بر زبان می‌آوریم، چه خوب و چه بد، به آنچه می‌گوییم جان می‌دهیم. بسیاری از مردم درباره خودشان، خانواده‌شان و آینده‌شان چیزهای منفی می‌گویند. حرف‌هایی مثل «هرگز موفق نخواهم شد. این بیماری مرا از پا خواهد انداخت» و یا… شبیه این جملات منفی. این افراد نمی‌فهمند که دارند آینده‌شان را پیشگویی می‌کنند. نکته کلیدی این است که ما آنچه را می‌گوییم، به دست می‌آوریم.

یعنی شما باید کلماتتان را به همان مسیری بفرستید که دوست دارید زندگی‌تان درآن مسیر پیش برود. نمی‌توانید از شکست حرف بزنید و آنگاه انتظار پیروزی داشته باشید. نمی‌توانید از کمبودها حرف زد و انتظار وفور داشت. شما همان چیزی را می‌آفرینید که می‌گویید. اگر می‌خواهید بدانید که پنج سال دیگر در چه حال خواهید بود، به آنچه درباره خودتان می‌گویید،گوش کنید.

ما با کلماتمان هم می‌توانیم به آینده‌مان برکت ببخشیم و هم آن را نفرین کنیم. نویسنده کتاب «آرامش در پرتو ایمان» معتقد است به این دلیل کتاب را نوشته که خواننده بتواند به مدت یک ماه هر روز  آینده خود را متبرک سازد. او آرزو می‌کند که هر روز فقط برای یک لحظه هم که شده آینده خوانندگان این کتاب با نوشته‌های مثبت و الهام بخش متبرک شود.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

آرامش در پرتو ایمان

نویسنده
جوئل اوستین
مترجم
شبنم سمیعیان
نوبت چاپ ٩
تعداد صفحات ٢٠٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٩٢
موضوع
مثبت‌نگری
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٨٨ گرم
شابک 9786002780713
توضیحات تکمیلی
وزن 0.188 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آرامش در پرتو ایمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ فشرده آلمان

295,000 تومان
«جيمز هاؤز خيلي خوب خواننده را راهنمايي مي‌کند... و با آوردن مثال‌هاي امروزي نشان مي‌دهد تاريخ آلمان، از گذشته‌هاي دور تا همين اواخر، باعث شده اين کشور، اگر نگوييم بازيگر کليدي، دست‌کم بايد بگوييم يکي از بازيگران کليدي رهبري جهان باشد». نشريه‌ي بوک‌ليست مؤلف در اين تاريخ فشرده‌ي درخشاني که توجه صدها هزار خواننده را به خود جلب کرده مي‌نويسد «مطالعه‌ي گذشته سودي ندارد مگر آن که به روشن شدن امروز کمک کند». جيمز هاؤز (1960) زبان و ادبيات آلماني را در دانشگاه‌هاي آکسفورد و کالج دانشگاهي لندن خوانده، و بعد در دانشگاه‌هاي مينوث، شفيلد و سوانزي زبان آلماني تدريس کرده است. او در سال 2015 نامزد جايزه‌ي کتاب‌هاي سياسي سال شد.

ده راز موفقیت و آرامش درونی

75,000 تومان
وین والتر دایر ( ۲۰۱۵-۱۹۴۰ )، نویسنده کتاب‌های خودیاری و سخنران انگیزشی امریکایی است. دایر درباره این کتاب می‌نویسد: « کتاب حاضر را با این امید نوشته‌‌ام که به شما کمک کند تا از احساس ضعف و بی‌‌کفایتی دور بمانید و نیز بتوانید آن آرامش الهی‌‌ای را که حقیقتا مفهوم موفقیت را آشکار می‌‌سازد، در وجود خود احساس کنید. این اسرار را با ذهنی باز و پذیرا بخوانید. به آن اسراری که در وجودتان طنین می‌اندازند، عمل کنید و بقیه را کنار بگذارید.» کسانی که تصمیم گرفته اند آگاهانه مسیر زندگی خود را تعیین کنند، با کمک این کتاب کوچک به موفقیت وآرامش خواهند رسید. کتاب به صورت مشروح ده راز را درقالب برنامه‌ای روزانه و کاملا عملی ارائه می‌کند، برنامه‌ای که احساس ضعف و بی کفایتی را از زندگی افراد حذف می‌کند. برای آغاز اگرچه چندان ساده نیست، اما برآن باشید تا «ذهنی داشته باشید که پذیرای همه چیزاست وبه هیچ چیز وابسته نیست.» وبا آغاز چنین، شایسته‌اید به سرزمین اسرارآمیز سعادت وخوشبختی قدم بگذارید.

سلول 18

30,000 تومان
معرفی کتاب سلول 18 سلول 18 داستان مبارزه است، مبارزه علیه دیکتاتوری محمدرضا پهلوی، در روزگاری که ساواک پنجه بر جان جوانان و مبارزین میکشید و در شکنجهگاههایش میکوشید تا کمر دلاوران را خم کند ، درویشیان داستان خانوادهای را باز میگوید که بی دلیل به اسارت در می ; آیند و در روز حبس با ددمنشی رژیم رو در رو شده و آگاهی مییابند که تنها راه، گسستن بندهای اسارت و از بین بردن سلطه دیکتاتور است . درویشیان در این اثر البته تا حدی غلو آمیز چهرههای قصه را تصویر کرده و کوشیده تا مردمان عادی را در روند درگیری با رژیم آبدیده و استوار تصویر نماید .

گزارش یک مرگ

79,500 تومان
کتاب گزارش یک مرگ نوشته گابریل گارسیا مارکز ترجمه لیلی گلستان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. ظهر روزی از ماه اوت، درحالی‌که با دوستانش گلدوزی می‌کرد، حضور کسی را در نزدیکی خانه‌اش حس کرد. لازم نبود سرش را بلند کند تا بداند که آمده. به من گفت: «چاق شده بود، موهایش بفهمی‌نفهمی ریخته بود، برای نزدیک دیدن محتاج عینک بود. اما خودش بود. به خداوندی خدا، خودش بود!» دیوانه شده بود. حتماً مرد هم فکر کرده بود که او هم پیر شده. اما مرد، برخلاف دختر، فاقد ذخیره‌ی عشقی بود که باعث تحمل می‌شد. پیراهنش از عرق خیس بود، مثل همان بار اول روز جشن خیریه، همان کمربند و همان کیف‌های چرمی درزشکافته‌ی سگک‌نقره‌ای را داشت. بایاردو سان رومان بی‌اینکه به باقی کسانی که گلدوزی می‌کردند و مبهوت مانده بودند اهمیتی بدهد، یک قدم جلو آمد. کیف‌هایش را روی چرخ خیاطی انداخت و گفت: ــ خب، من آمدم.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب برف بهاری

625,000 تومان
معرفی کتاب برف بهاری برف بهاری رمانی است نوشته ی یوکیو میشیما نویسنده ی مطرح ژاپنی. برف بهاری اولین رمان از مجموعه ی چهارگانه ی استادانه او ، به نام دریای باروری است. جلدهای دیگر این مجموعه runaway horses، the temple of dawn وthe decay of angel نام دارند که هنوز به فارسی ترجمه نشده اند. در کتاب برف بهاری با شیگوکانی هوندا آشنا می شویم، که این داستان حماسی درباره ی آن چیزی که به عقیده ی خود وی تناسخ پی در پی دوستش ، کیوآکی ماتسوگه است را ، روایت می کند. برف بهاری در سالهای اولیه دوره تایشو با سلطنت امپراتور تایشو می گذرد و در مورد رابطه کیوآکی ، پسر یک خانواده نوکیسه ی در حال رشد ، و ساتوکو آیاکورا، دختر یک خانواده اشرافی و اصیل اما سقوط کرده است که روزهای سختی را می گذارد. شیگوکانی هوندا ، دوست و هم مدرسه ای کیوآکی ، شاهد اصلی وقایع است. موضوعات این رمان درگیری های جامعه ژاپن ناشی از غرب زدگی در اوایل قرن 20 استتوکیوی سال 1912 است و دنیای هرمتی اشرافیت باستان برای اولین بار توسط بیگانگانچ شکسته می شوند ، کسانی که پول و جاه طلبی آنها را به مدعیان قدرتمند اجتماعی و سیاسی تبدیل می کند. شیگکونی هوندا ، یک وکیل مشتاق و دوست کودکی او ، کیوآکی ماتسوگه ، فرزندان دو خانواده از این دست هستند. وقتی کیواکی در میان تنش های فزاینده بین قدیم و جدید روی سن بزرگ می شود ، گرفتار عشق و نفرت همزمان به زن جوان باروجیه ای می شود. اما احساسات واقعی کیوکی فقط وقتی آشکار می شود که نامزدی ناگهانی دختر با یک شاهزاده سلطنتی ، میزان اشتیاق او کیوآکی را به خودش نشان می دهد – و منجر به یک رابطه عاشقانه محکوم و غیرقابل اجتناب می شود. .