

آشنایی با ادیان بزرگ
241,000 تومان
دین به عنوان پدیده ای که هیچ گاه از انسان جدا نشده و به دلیل تأثیر شگفت آور آن در زندگی بشر و نقش آن در رشد و شکوفایی علم و هنر، برای پژوهشگران اهمیت فراوانی دارد.
فایده دیگر مطالعه تاریخ ادیان، بهره بردن از آن در برقراری ارتباط با افراد و جوامع گوناگون است.
از این رو، دولتهای بزرگ برای تحمیل سیطره خود بر دولتهای کوچک، به سراغ خاورشناسان می روند و از آگاهیهای آنان در باب روحیات و باورهای ملتها استفاده می کنند.
تحقیق در تاریخ ادیان برای دینداران سود معنوی دارد و به باورهای دینی ایشان عمق می بخشد. آنان در بحث خود، کژیها و ناهنجاریهای ادیان رقیب را جستجو می کنند و درصددند درستی دین مورورثی و مقبول خویش را ثابت کنند. نویسنده سعی کرده در بررسی هر یک از ادیان، به تناسب اهمیت آنها، نکات مهم و برجسته آن دین را بیان کند و از ذکر موارد غیر مهم و غیر ضروری بپرهیزد.
اشتراک ما مسلمانان در پیشینه و زمینه های فرهنگی با دو دین یهود و مسحیت، موجب شده شناخت دقیق تر آن دو دین برای ما اهمیت بیشتری پیدا کند.
از طرفی سیطره فرهنگ غرب مسیحی، و ضرورت مواجهه صحیح و از سر آگاهی با آن، شناخت بیشتری را از مسیحیت اقتضا می کند. افزایش ارتباطات و بیشتر شدن ضرورت گفتگوی ادیان، به ویژه ادیان ابراهیمی، بر اهمیت آشنایی با یهودیت و مسیحیت می افزاید.
به همین دلیل حجم بیشتری از این کتاب به این دو دین به ویژه مسیحیت اختصاص یافته است.
در انبار موجود نمی باشد
آشنایی با ادیان بزرگ
نویسنده |
حسین توفیقی
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | 19 |
تعداد صفحات | 342 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
الهیات و فلسفه
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 470 گرم |
شابک |
9789645305091
|
وزن | 0.470 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تحلیل متن نمایشی: برای بازیگران، کارگردانان و طراحان
توضیحات:
فهرست:
سقوط فرشتگان
معرفی کتاب سقوط فرشتگان
گشتوگذار در تعلیقی هنرمندانه میان سنت و مدرنیته که با خواندن کتاب سقوط فرشتگان اثر تریسی شوالیه آن را تجربه خواهید کرد... نویسنده در این کتاب ماجرای دو خانوادهی انگلیسی را روایت میکند که در دوران مرگ ملکه ویکتوریا روزگار میگذرانند. آنها بهخوبی دو نماد برای جامعهی سنتی و مدرن انگستان قرن بیستم هستند. این کتاب در زمرهی پرفروشترین آثار نیویورک تایمز قرار دارد.دربارهی کتاب سقوط فرشتگان
انگلستان در گذار از جامعه سنتی به مدرن، در سالهای ابتدایی قرن بیستم، دوران عجیب و پرچالشی را از سر میگذراند. دورانی که با مرگ ملکه ویکتوریا آغاز میشود و میتوان تکهپارههایی پراکنده از مدرنیته را در زندگی آدمیان آن دوره مشاهده کرد. تریسی شوالیه (Tracy Chevalier) در کتاب سقوط فرشتگان (Falling Angels) تصویری روشن، هنرمندانه و واضح از آن دوران ترسیم میکند و بهخوبی این بخش از تاریخ انگلستان را پیش چشمتان به تصویر میکشد. قصه با تقابل دو خانواده شروع میشود. خانوادهی اول، متشکل از زنی اهل مطالعه و متجدد بهنام کیتی کوهلمن و مردی ثروتمند بهنام ریچارد است. زن و مردی که ازدواج آنها نشأتگرفته از عشق بوده، اما حالا، پس از گذشت مدتها از زندگی مشترکشان و درحالیکه بهتازگی صاحب فرزند شدهاند، کیتی هیچ تعلق خاطری را نسبت به همسرش احساس نمیکند. او که در میان خانوادهی شوهرش با حس عدم تعلقخاطر و غریبگی درگیر شده، در انتظار تغییر و تحوّلی در زندگیاش است. تا اینکه روزی در قبرستان، با خانوادهی واترهاوس آشنا میشود. واترهاوسها خانوادهی دیگری هستند که در کتاب سقوط فرشتگان به قلبم تریسی شوالیه و با وسواس و جزئیات خلق شدهاند. نویسنده داستان خود را از زبان چندین راوی بیان میکند و سیر داستانیاش را پیش میراند. با خواندن این رمان جذاب، میتوانید تقابل میان سنت و مدرنیته را در فرهنگ انگلستان درک کنید؛ تقابلی که با مرگ ملکه ویکتوریا و بازخوردهای متفاوت اجتماعی در میان مردم آن دوران اتفاق میافتد و رخدادهای گوناگونی را بهوجود میآورد. کتاب سقوط فرشتگان با ترجمهی روان نینا فراهانی و به همت نشر چشمه روانهی بازار چاپ و نشر شده است که همهی علاقهمندان به داستان و رمانهای تاریخی و اجتماعی از خواندن آن لذت خواهند برد.تندباد
معرفی کتاب تندباد
لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه میکند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایتهای کوچک از محلههای پست، کشمکشها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصهگویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت میکند و باعث میشود شما با قصهها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسندهای است که در هر یک از آثارش به گوشهای از جهان میرود و با پرداختن به رویدادها، آداب و رسوم، تاریخ و مصیبتهایی که انسان ناخودآگاه با آنها درگیر میشود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما میگذارد. او در این داستان به آمریکا میرود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب میکند، شخصیتهایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) میبینند و خط سرنوشتشان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی میکند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محلههای مرفهنشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخشهای فقیر در خانههای خود ماندند چون نه وسیلهای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آنها در جای دیگر بیمعنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکسها و مقالههایی از روزنامههای آن روزها را گردآوری کند. او در برنامهای تلویزیونی میگوید که عکس زن سیاه پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل میکند از یکی از همین عکسها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه میکند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتشسوزی جنگلها، زمین لرزهها، فوران آتشفشانها انسان پی میبرد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. اینکه غرور انسان در چنین لحظههایی خرد میشود و از بین میرود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعارههای رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتابهای مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقهای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد میخوانیم: به خیابانهای شهر نگاه میکند که دارند خالی میشوند و به مردمی که دسته دسته میدوند و خانهها را ترک میکنند و میداند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را میبیند که ماشینها را پر از بار میکنند و بنزین ذخیره برمیدارند، مادرها را میبیند که با قیافههای درهم کشیده برای چندمین بار از بچههاشان میپرسند که آیا قمقمهها را پر کردهاند یا نه، همه را نگاه میکند و میداند که جزء آنها نیست. او میماند چون ماشینی ندارد، چون نمیداند کجا برود و خسته است. میماند، شهر در تب و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم میترسند، عرق میریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آنها نیست. واقعاً نمیترسد، به مرگ فکر نمیکند، فقط فکر میکند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. میداند که دوباره از پا درمیآید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زنهایی که میروند نگاه میکند و به محلهی نکبتبارش برمیگردد، سرافکنده برمیگردد. خیابانهای اینجا آرامتر از مرکز شهرند. کسی در جنب و جوش نیست. باز خیابانهای پهن و فقیرانهای را میبیند که حتی خانههاشان هم خسته به نظر میرسند و بیاختیار صدای چکشِ قاضی را میشنود. باد بلند میشود. توفان نزدیک میشود و مثل همیشه قسمت آنهاست، قسمت بدبخت و بیچارههای درمانده، فقط مال آنها. موقع پرداخت صورت حساب به نظرش میرسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش میکند. شاید از اینکه آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون کردنش به این راحتیها نخواهد بود. « از مینیبار استفاده کردید؟» اشاره میکند که نه و بعد اضافه میکند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالیکه با اخم به صفحهی کامپیوتر زل زده تصدیق میکند. رسیدش را چاپ میکند و میگیرد طرفش. او نگاه میکند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خندهاش میگیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سالهای سپریشده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمیدارد یا اینکه باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمیشناخت، ولی صدای بچگانهای جواب داده بود. لحظهای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچهی آن طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آنجاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخمآلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم میآیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «بهاش بگو من دارم میآیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظهها فکر میکند و نیروی تازهای در وجودش ریشه میدواند. ضربان رگهایش را حس میکند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آنقدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهارصد کیلومتر براند. عجله دارد. این بیقراری از کی سراغش نیامده بود؟صد سال داستاننویسی ایران (4جلدی)
معرفی کتاب صد سال داستان نویسی ایران (دو جلدی) اثر حسن میرعابدینی
دانش نشانهگذاری در خط فارسی
حرفه: داستاننویس 3
معرفی کتاب حرفه: داستان نویس 3
فرانک ای. دیکسون و ساندرا اسمیت در کتاب حرفه: داستان نویس 3، جستارها و مقالاتی را گردآوری کردهاند که به شکلی عملی و با کمک مثال و نمونه، عناصر داستانی و تکنیکهای مهم داستاننویسی را معرفی میکنند. این کتاب که بهعنوان جلد سوم مجموعهی حرفه: داستاننویس به چاپ رسیده، مباحث صحنهپردازی، تغییر موقعیت، گفتوگو و توصیف در داستانهای کوتاه را بررسی میکند.دربارهی کتاب حرفه: داستان نویس 3
یکی از نقدهای همیشگی به ادبیات داستانی ایران، مسئلهی ضعف آموزشِ اصول و مبانی داستاننویسی بوده. داستان در ایران پدیدهای کاملاً وارداتی و غربی است. باوجوداین، اصول و تکنیکهای این شیوهی نویسندگی هیچگاه به شکلی نظاممند و حرفهای آموزش داده نشده است. کمبود منابع و ترجمه نشدن مراجع اصلی آموزش داستاننویسی، باعث شده نویسندهی فارسیزبان بیشتر از طریق خواندن داستانهای غربی و رمانهای بزرگ دنیا نویسندگی را فرابگیرد. در دسترس نبودن منابع و تدریس نشدن آنها، به این نتیجه منجر شده که خیلی از نویسندگان بهدرستی قواعد و چارچوبهای نویسندگی مدرن را نشناسند. بخشی از منتقدین همین مشکل را از دلایل مهجور بودن داستان فارسی و عقبماندگی آن میدانند. یکی از منابع تأثیرگذار در زمینهی آموزش داستاننویسی، مجموعهی حرفه: داستاننویس است. فرانک ای. دیکسون (Frank A. Dickson) و ساندرا اسمیت (Sandra Smythe) ویراستاران این سری کتابها هستند که سعی کردهاند تمام جوانب این حرفه را به خواننده معرفی کنند. کتاب حرفه: داستان نویس 3 (Handbook of Short Story Writing)، کتاب سوم این مجموعه است که میکوشد چندین تکنیک و قاعدهی مهم داستانی را به مخاطبش بیاموزد. مباحث این کتاب را چند تن از منتقدین و مؤلفین سرشناس ادبیات آمریکا مانند سوزان تیلر، وال تایسن، جیمز بی. هال، فرد گراو و اف. ای. راکول نوشتهاند. جلد اول این مجموعه، بیشتر به معرفی کلیات حرفهی داستاننویسی میپرداخت. در آن جلد شما با مباحثی همچون اهمیت داستان، نویسندگی بهعنوان حرفه و ایدهپردازی آشنا میشدید. جلد دوم، یعنی کتاب حرفه: داستاننویس 2 وارد بحث نویسندگی میشد و چند تکنیک اساسی نویسندگی را معرفی میکرد. فرانک ای. دیکسون و ساندرا اسمیت در آن کتاب به سراغ مفهوم پیرنگ، شخصیتپردازی و زاویهی دید رفته بودند و سعی میکردند آن را بررسی نمایند. کتاب حرفه: داستان نویس 3، بهنوعی مکمل جلد دوم است و سعی میکند بحث تکنیکهای داستاننویسی را تکمیل نماید. در این کتاب، صحنهپردازی، تغییر وضعیت، چیدمان عناصر داستانی، توصیف و... در داستاننویسی تشریح شده و مخاطبان با قواعد مهم و ضروری آنها آشنا میشوند. کتاب میکوشد هر کدام از این مفاهیم را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کند. کتاب حاضر را نشر چشمه با ترجمهی کاوه فولادینسب و مریم کهنسال نودهی منتشر و به بازار کتاب عرضه نموده است.در بخشی از کتاب حرفه: داستان نویس 3 میخوانیم
به فراخور پیشرفت و باز شدن صحنه و بالا رفتن کشمکشْ پاراگرافها کوتاهتر میشوند و از گفتوگوهای کوتاهتری هم استفاده میشود. به عبارت دیگر هر صحنهای بهتدریج که رشد میکند، تمایل دارد سریعتر خوانده شود. نقطهی اوج هر صحنه نقطهی بحرانییی است که در آن دیگر چیزی برای فاش شدن وجود ندارد. بیایید فرض کنیم صحنهی ما دربارهی مردی است که از زنی درخواست ازدواج میکند؛ شاید به همان شیوههای سنتی. گفتوگوهای او، انگیزهها و احساسها و همینطور هم اشتباه حسابهاش را نشان میدهند. بنابراین پاسخ زن رکوراست و قطعی است: «نه!» باز هم بیایید فرض کنیم صحنهی ما دربارهی یک قربانی ایدز است که از برادر دوقلوی مؤمنش میخواهد که یک کلیهاش را به او هدیه کند. باز هم پاسخ نهایی «نه» است. این شخصیتها ممکن است در آینده تجدیدنظر کنند، اما واکنش آنها در این مکان، در این زمان و در این صحنه نقطهی عطفی را به وجود میآورد. این مثالها از روی عمد ملودرام انتخاب شدهاند. در داستانهای امروزی چگونگی رسیدن به نقطهی اوج و شیوهی اجرای آن در صحنه تغییر میکند و میتواند تنوع زیادی را تجربه کند. صحنه تقریباً بلافاصله بعدِ نقطهی اوج به پایان میرسد و در نتیجه سطح کشمکش هم افت میکند؛ درست مثل وقتی که پردههای سالن تئاتر بسته میشوند. ممکن است یک نفر تصمیم بگیرد به جایی عزیمت کند یا خواستگار ردشده همانطور که دستهاش روی در است درنگ کند یا پلیسی به مظنونی دستبند بزند. داستان ممکن است ادامه داشته باشد، اما این صحنه تمام شده است.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.