آشنایی با کانت
2,000 تومان
کتاب آشنایی با کانت نوشته پل استراترن ترجمه کاظم فیروزمند توسط انتشارات مرکز با موضوع فلسفه، فلسفه غرب، ایدئالیسم آلمانی به چاپ رسیده است.
آشنایی با فیلسوفان مجموعه ای از زندگی نامه های فیلسوفان مشهور است که برای گشودن باب آشنایی با اندیشه ها و دیدگاه های آنان مدخل مناسب و مغتنمی به نظر می رسد. در هر کتاب گذشته از ارائه ی اطلاعات زندگی نامه ای، افکار هر فیلسوف در رابطه با تاریخ فلسفه به طور کلی و نیز در رابطه با جریان ها و تحولات فکری و اجتماعی و فرهنگی عصر او بازگو می شود و بدون ورود به جزئیات نظریات و عقاید او، مهم ترین نکته های آنها با بیانی ساده و روشن و در عین حال موثق و سنجیده بیان می شود. اساس کار در این کتاب ها سادگی و اختصار بوده است تا جوانان و نیز همه ی خوانندگان علاقه مندی که از پیش مطالعات فلسفی زیادی نداشته اند بتوانند به آسانی از آن ها بهره بگیرند و چه بسا همین صفحات اندک انگیزه ی پیجویی بیشتر و دنبالکردن مطالعه و پژوهش در این زمینه می شود.
معرفی مباحث کتاب آشنایی با کانت
یادداشت ناشر
درآمد
زندگی و آثار کانت
فت وگویی در باب کانت و متافیزیک
از نوشته های کانت
گاه شمار رخدادهای مهم فلسفی
گاه شمار زندگی و زمانه کانت
متون پیشنهادی برای مطالعه بیشتر
نمایه
فقط 1 عدد در انبار موجود است
آشنایی با کانت
نویسنده | پل استراترن |
مترجم | کاظم فیروزمند |
نوبت چاپ | ششم |
تعداد صفحات | 64 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1403 |
شابک | 9789642130801 |
وزن | 0.1 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 13/ در جستوجوی گنج غرقشده
درباره نویسنده کتاب
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتابهای کودک، نوجوان و جوان و بازیهای فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائهی نسل جدیدی از بازیهای فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بینالمللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازیهای فکری، از سال 1394 برنامهریزی آن برای انتشار کتابهای مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نخستین کتابهای هوپا به بازار عرضه شد.ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.