آفتاب پرست ها
185,000 تومان
ژوزه ادوآردو آگوآلوسا که تبارش به پرتغال و برزیل باز میگردد در سال 1960 به دنیا آمده و روزنامهنویسی و نویسندگی پیشه کرده است. او در آنگولا به دنیا آمده که همواره با کودتا، درگیریهای نظامی، نزاعهای خونین و استعمار دستوپنجه نرم کرده است. او که رمانهایش به بیش از بیستوپنج زبان ترجمه شده تحت تاثیر ادبیات آمریکای لاتین و نزدیکی اش به آفریقا مینویسد.
«آفتابپرستها»، رمانی شگفتانگیز است. روایت زندگی فلیکس ونتورا و آفتابپرست یا بزمجهای است که در خانهای رو به زوال سکنا دارند و هر کدام روایتی غریب را از سر میگذرانند. ونتورا مرد زالی است که خاطره و گذشته میفروشد تا بورژواهای بیهویت را هویتی بخشد و بزمجهی داستان نیز بورخس، نویسندهی سرشناس آرژانتینی، است.
زندگی این دو، جز وقت تماشای غروب، فقط در رؤیا بههم میرسد و این رؤیابافیها است که پیرنگ اصلی داستان را پیش میبرد. این رؤیاهاست که جادو و واقعیت را یکی میکند و ناتوانی در ارتباط میان این دو را رفع میسازد.
هویت مهمترین مفهوم آفتابپرستهاست. هویتی که به دست آوردن و ساختنش همان اندازه برای مشتریان ونتورا اهمیت دارد که برای آگوآلوسای نویسنده و سایر آنگولاییها و آفریقاییها. آنگولا از آخرین کشورهای رهیده از استعمار غرب است.
اما در آفتابپرستها این موضوع زیر قدرت جادو و استعاره جان میگیرد و تاریخ و ادبیات چون دو دوست ناتوان بههم میرسند و مبدل به واقعیتی میشوند که شبیه زندگی ارواح و اشباح سرگردانی است که دربهدر یافتن جسمی برای حیاتاند.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
آفتاب پرست ها
نویسنده |
ژوزه ادوآرد آگوآلوسا
|
مترجم |
مهدی غبرایی
|
نوبت چاپ | 6 |
تعداد صفحات | 219 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786002299307
|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تورفین، وایکینگ مهربان 6/ تورفین و گنج وحشتناک
بخش هایی از کتاب تورفین وایکینگ مهربان 6 (و گنج وحشتناک)
هر دو رئیس برای هم دندان قُروچه کردند و چنان محکم دستهی شمشیرهایشان را گرفتند که دست هایشان سفید شد. افرادشان هم همین طور. در همان لحظه پسرکی که کبوتری روی شانهاش نشسته بود، از راه رسید و سکوت را شکست:«ببخشید…» بعد کلاهخودش را از سر برداشت و مودبانه گفت:«ممکنه قبلش شام بخوریم؟ چون هیچکس با شکم گرسنه از کارش لذت نمیبره.» بعد زانو زد تا با وایکینگ یک پا حرف بزند:«خوشحال میشم برای شما یک پای دیگه درست کنم، دوست عزیزم!» این تورفین بود، پسر غیرعادی رئیس دهکدهی وایکینگی ایندگار. تورفین غیر عادی بود، چون مهربان بود خیلی مهربان. لقب وایکینگیاش هم همین بود، تورفین خیلی خیلی مهربان. ولی وایکینگها با مهربانی میانهای نداشتند. هَرولد داد زد: «تورفین پسرم، تو درست میگی. بعد از شام بهتر میتونیم این کار رو انجام بدیم. حالا جشن میگیریم. جشن! و یک عالَم غذا و نوشیدنی میخوریم و آروغ میزنیم!» هَرولد به ساحل خیره شده بود. ساحل پر از وایکینگهایی بود که آواز میخواندند، خوش میگذراندند و همدیگر را با مشت میزدند. با دیدنشان خندهی بلندی سر داد، چنان بلند که انگار قفسهی سینهی بشکه مانندش را شکست و بیرون پرید:«آههه! من عاشق یک همچنین جشن خوبیام!» طولی نکشید که آشپزها غذا را آوردند و جلوی همه گذاشتند. وایکینگها مثل تمساح به غذا حمله کردند. گوشتها را با دست تکه تکه میکردند، استخوانها را میجویدند و تُف میکردند جلوی سگهایشان. بعد از غذا، مگنِسِ استخوان خُردکُن، رفت روی بشکه و داد زد: «آهای وایکینگها!» صدای بلندش یک دفعه همه را ساکت کرد.
داستانهای خانهدرختی 2/ خانهدرختی 26طبقه
معرفی کتاب خانه درختی 26 طبقه اثر اندی گریفیتس
پیشهی دربهدری: زندگی و آثار بزرگ علوی
بچهمحل نقاشها 4/ زمانی که همسنگر پیکاسو بودم
موضوع و خلاصه
بچه محل نقاش ها مجموعه 7 جلدی است. و این کتاب جلد چهارم است. در هر جلد با یکی از نقاشان مشهور جهان آشنا می شوید. دایی سامان که از علاقه پنهانی بچه ها آگاه می شود. و میبیند بچه ها خاطرات او را می خوانند. اینبار خودش دست به کار می شود. داستان خودش و پیکاسو را برای بچه ها تعریف می کند.از قیطریه تا اورنجکانتی
معرفی کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی
«همهچیز از سرفههای حین خواب شروع شد.» حمیدرضا صدر در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی از بیماری مهلک، روند درمان و روزهای پایانی عمرش با ما سخن میگوید و ما را همراه خود از قیطریهی تهران تا اورنج کانتی آمریکا میبرد. کتاب حاضر که زندگینامهای خودنوشت است پس از مرگ صدر منتشر شده.دربارهی کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی:
حمیدرضا صدر چهرهای شناختهشده در عالم فوتبال و سینما و کتاب است. اگر طرفدار فوتبال بوده باشید، حتماً او را در مقام کارشناس در تلویزیون دیدهاید. اگر از دنبالکنندگان سینما بودهاید، تحلیلهای او را در نشریهی هفت خواندهاید. اگر فردی کتابخوان بودهاید، حتماً کتاب «تو در قاهره خواهی مرد» یا «نیمکت داغ» را خواندهاید یا حداقل نامشان را شنیدهاید. حالا، در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، با حمیدرضا صدری روبهرو میشویم که هم همان چهرهی آشنای همیشگی است و هم نیست. در تاریخ 6 شهریور 1397، دکتر تصاویر ریهی حمیدرضا صدر را نگاه میکند و کلمهای را به زبان میآورد که معنای خطرناکی دارد: مشکوک. و این کلمه برای صدر آغاز یک پایان است، آغاز بیماری مهلک سرطان که سرانجامش مرگ این چهرهی محبوب است، و آغاز روندی که منجر به نوشتن کتابی دربارهی بیماری و مواجهه با مرگ میشود. در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، با حمیدرضا صدر در طول این سفر دردناک و همینطور معنابخش همراه میشویم و از قیطریهی تهران تا اورنج کانتی آمریکا میرویم. با صدر در بیمارستان مینشینیم، به آزمایشگاه میرویم، در تصمیمگیریهای دشوار او برای پذیرش معالجه مشارکت میکنیم، و با او برای آخرین بار فیلمهای محبوبش را تماشا میکنیم و فوتبال میبینیم. کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی روایتی از روزهای پایانی عمر کسی است که همیشه او را با لبخند و هیجانش به یاد میآوریم. «مقدمه»، «در تهران» و «در آمریکا» بخشهای این کتاب را تشکیل میدهند که صدر آنها را با بیانی شیوا و صادقانه به رشتهی تحریر درآورده است. بخش مؤخرهی این کتاب را غزاله صدر، دختر حمیدرضا صدر، نوشته که روایتی از سال پایانی عمر پدرش است. حمیدرضا صدر در تاریخ 25 تیر 1400 از دنیا رفت. کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، بنا به درخواست صدر، پس از مرگش منتشر شده و در مدت کوتاه، مورد استقبال طرفداران این شخصیت دوستداشتنی قرار گرفته است.وبلاگ خونآشام 1/ طعم خون زیر دندان
قسمتی از متن کتاب وبلاگ خون آشام 1:
امروزروزِتولدِسیزده سالگی ام است.برای اولین بارتوی زندگی ام مامان وبابا هدیه ای بهم دادند که واقعاًدوستش دارم:آی پدِلمسی.البته هدیه ی کریسمس هم هست، امااصلاًمهم نیست. این بهترین هدیه ای است که تاحالا توی زندگی ام گرفته ام. خوبی اش این است که تقریباًهم اندازه ی گوشی موبایلم است ونمی توانم همه جابا خودم ببرمش. این طوری می توانم هروقت دلم خواست بازی کنم یا بیایم سراغ اینترنت وتو،وبلاگ جانم. همیشه فکر می کردم اگر یک روزوبلاگ داشته باشم،اسمش را می گذارم وبلاگ خون آشام 1 وبلاگم آن قدرهیجان انگیزمی شود که همه برای خواندنش سرودست می شکنند.حالا هم همین فکررامی کنم.ولی قرار نیست کسی تورا بخواند.هیچ وقت! ببین وبلاگ جان!منظورم این است که اینجافقط وفقط من وتو هستیم.تاابد!این راز بین من وتو می ماند. زندگی یک وقت هایی خیلی عجیب است.یکهو زیرورومی شود.آن هم وقتی اصلاًانتظارش رانداری!امشب برای خودم نشسته بودم و آرام چای و کیک می خوردم که مامان و بابا خراب شدند روی سرم. مامان تلویزیون را خاموش کرد. دوتایی آمدند و کنارم نشستند. بابا گفت: «باید باهات حرف بزنیم مارکوس.» خوب تا اینجایش اصلاً عجیب نبود. چون من به سخنرانیهای طولانی حوصله سر بر واعصاب خوردکن مامان و بابا عادت دارم. اصلاً یکی از دلایل مدرسه رفتنم فرار از همین چیزهاست. بابا گفت: ما فکر کردیم وقتشه باهات درباره … به مامان نگاه کرد. مامان سرش را آرام تکان داد. بابا گفت: «قرار درباره تغییرات شگفت انگیزی که همین زودی ها برای بدن اتفاق میوفته ، حرف بزنیم. »گفتم: «منظورتون جوش جوشی شدن صورتم و دو رگه شدن صدام دیگه ؟ » مامان یواش گفت: «تغییرات دیگه ای هم هست. »محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.