

آلابولا
50,000 تومان
کتاب «آلابولا» نوشتهی زکریا قائمی است. این رمان پرسرعت و بهشدت روایی است. قائمی تبحر خاصی در دیالوگنویسی دارد و از توصیف و مکث دور است. فضای سیاسی و اجتماعیای که در اثر ساخته میشود با امروز پیوندهای عمیق دارد و رازهای زیادی را آشکار میکند.
آدمهای گوناگونی که بر اثر تغییر فضا عوض یا مرموز شدهاند، رخ مینمایند و قهرمان رمان که یک عشق فیلم است میخواهد تا ته خط برود.
در بخشی از متن کتاب آمده است: ما اتفاقی سه نفر بودیم: یونس، فتحی، ماشال. و اتفاقی از پاییز 58 با هم رفیق بودیم. در خیالمان «آرزو داشتم برم، تا به دریا برسم»، اما ورق برگشت و فهمیدیم که «سرنوشتم همینه، من اسیر زمینم.» لابد اگر منتظر بمانیم، چند سال دیگر هرکدام یواشکی پشت یک سررسید یا روی بخار آینهی حمام مینویسیم «هیچی باقی نیست ازم.» هیچکدام از ما بعد از سی سال نمیداند کجا بود آن شبی که همدیگر را دیدیم، آشولاش، کچل، غریبه. با چشمِ بسته سوارمان کرده بودند، از جایی که نمیدانستیم کجاست رفتیم به جایی که هیچوقت نفهمیدیم کجا بوده.
رفته بودیم انقلاب کنیم، بعضیها بیشýتر انقلاب کردند، ما را هم منقلب کردند. چندماهی تعطیلات بهمان خورد: فتحی سه ماه، ماشال چهار ماه و من شش ماه بعد از انقلاب ترخیص شدیم.
آخرش رسید به اینکه غلط کردیم، غلط اضافه کردیم. بهمان گفتند «دیگر از این غلطها نکنید.» ما هم چشممان را بستیم و گفتیم «چشم.»
در انبار موجود نمی باشد
آلابولا
نویسنده |
زکریا قائمی
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 251 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220105671
|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تشریفات
بلارت 3/ پسری که با گاو به دریا زد
معرفی کتاب بلارت 3 اثر دومینیک بارکر
آخ آخ!
شاهدختلوییس را دزدیدهاند! دست تقدیر یقهی بلارت را ول نمیکند. این بار حتی کاپابلانکا هم نمیتواند کمکش کند چون مشغول زالودرمانی است. بلارت، شوالیهی جوگیر بیو، دانشمند عتیقه هرگولوز و متفکر بیمغز اولافآقا همراه دوست جدیدشان راهی سفری پرماجرا میشوند تا شاهدختلوییس را نجات دهند. این بار چه بلایی قرار است سرشان بیاید؟
اوه اوه!
آنها باید با گاو به دلِ دریا بزنند!
عشق هاي زودگذر ماندگار
معرفی کتاب عشق های زودگذر ماندگار اثر آندره مکین
صدا و بیان برای بازیگر جلد1
توضیحات:
فهرست:
تاریخ فلسفهی راتلج (جلد چهارم): رنسانس و عقلباوری سدهی هفدهم
معرفی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد چهارم: رنسانس و عقل باوری سدهی هفدهم
کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد چهارم: رنسانس و عقل باوری سدهی هفدهم، به مرور اندیشههای فلسفی قرنهای چهاردهم تا هجدهم میپردازد و مهمترین مکاتب و فیلسوفان دوران رنسانس تا روشنگری را معرفی میکند. این کتاب، با ویراستاری ج. اچ. آر. پارکینسون، بیشتر بر روی فلسفهی رنسانس و عقلباوری قرن هفدهم متمرکز است و میکوشد ضمن واکاوی ریشههای علم مدرن، ایدههای بزرگانی همچون دکارت، لایبنیتس، اسپینوزا، بیکن و هابز را بررسی کند.دربارهی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد چهارم: رنسانس و عقلباوری سدهی هفدهم
دوران قرون وسطی که از قرن پنجم آغاز شده بود، درن هایت در قرن چهاردهم رو به افول گذاشت و در پی آن طبقههای اجتماعی جدیدی ظهور کردند. این طبقات گرایش کمتری به دین داشتند، عموماً تاجر و صنعتگر و شهرنشین بودند و علایق و افکار اینجهانی و انسانیتری را دنبال میکردند. محققان به این برهه رنسانس میگویند که تا چند قرن ادامه یافت و ضمن متحول کردن تمام شئون زندگی، به عصر مدرن منتهی شد. دوران رنسانس بر روی فلسفه نیز عمیقاً تأثیر گذاشت و باعث شکلگیری ایدههای فلسفی جدیدی شد. این فلسفه در دورهای عملاً موازی فلسفهی مسیحی (مدرسی) بود و حتی اشتراکاتی هم با آن داشت؛ مثلاینکه هردوی آنها رویکردی کلاسیک داشتند و دائماً به فلسفهی یونان ارجاع میدادند. بااینوجود تفاوت بزرگی آنها را از هم متمایز میکرد؛ برخلاف فلسفهی مسیحیت که متکی بر آموزههای مسیحی بود، رنسانس حول انسان میگشت و نگاهی اومانیستی داشت فیلسوف رنسانسی دیگر عالِم دینی نبود و الزامی نداشت که حتماً الهیات خوانده باشد. با تکامل اومانیسم و ظهور عصر روشنگری در قرن هفدهم، عملاً علم بود که جای مذهب را گرفت. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد چهارم: رنسانس و عقلباوری سدهی هفدهم (Routledge History of Philosophy Volume IV) میکوشد این دورهی سیصدساله را مرور کند و به مهمترین آرا و مکاتب فکری آن زمان بپردازد. این کتاب نگاهی اجمالی به رنسانس میاندازد و تکامل فلسفی آن را توضیح میدهد. بااینحال، بیشتر مطالب حول فلسفهی خردگرایی است که سنگ بنای عصر روشنگری و در ادامه، دوران مدرن را گذاشت. در اواخر قرن شانزدهم، در اوج رنسانس فیلسوفی ظهور کرد که تا حد زیادی با دیگر فلاسفه متفاوت بود. فرانسیس بیکن، متفکری انقلابی، که بر اندیشهورزی علمی تأکید میکرد و معتقد بود که وظیفهی پژوهشگر نه صرفاً مشاهدهی طبیعت، که دخالت در آن است. ایدهای بیسابقه که باعث شد او را فیلسوف علوم تجربی بدانند. بیکن به حلقهی اتصال میان علم و فلسفه بدل شد و سعی کرد این دو را به هم نزدیک سازد. پس از او فیلسوف دیگری به نام دکارت، به ایدههای بیکن عمق بیشتری بخشید و توانست ضعفهای آن را پوشش دهد. دکارت، اسپینوزا و لایبنیتس باوجوداینکه با هم متفاوت بودند و حتی همدیگر را نقد میکردند، اما اشتراکاتی داشتند که باعث شد پژوهشگران آنها را در یک مکتب جای دهند: مکتب عقلباوری. فیلسوفهای مکتب عقلباوری اعتقاد داشتند با عقل و بدون کمک احساسات میتوان حقیقت را درک کرد. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد چهارم: رنسانس و عقلباوری سدهی هفدهم با اشاره به همین موضوع، به فلسفه، متافیزیک و شناخت این سه متفکر بزرگ قرن هفدهم میپردازد و عقایل آنها را تشریح میکند. کتاب بخشهایی را به فیلسوفهای غیرعقلباور مثل هابز هم اختصاص میدهد و جدل و مباحثهی این دو گروه را تفسیر میکند.مرگ ايوان ايليچ
در بخشی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ میخوانیم
زندگى را در خانهى جدید شروع کردند و وقتى خوب مستقر شدند و به جاى جدید خو گرفتند، چنانکه معمولاً چنین است، دیدند که فقط یک اتاق کم دارند و نیز درآمدشان، گرچه فوقالعاده زیاد شده بود، اگر اندکى فقط پانصد روبل بیشتر مىبود دیگر نقصى در زندگىشان نمىماند. در آغاز کار که هنوز خوب مستقر نشده بودند و چیزهایى مانده بود که بخرند یا سفارش دهند، و این یا آن مبل را جابهجا، یا فلان و بهمان را باهم جور کنند، احساس بسیار خوشایندى داشتند. گرچه اختلافنظرهایى میان زن و شوهر باقى بود ولى هر دو به قدرى خشنود بودند و کارهاى کردنى به قدرى زیاد بود که بىجدال زیاد باهم کنار مىآمدند. وقتى دیگر کارى باقى نماند که کرده شود زندگى اندکى رنگ ملال گرفت و احساس کمبود آشکار شد. اما رفتهرفته آشنایىهایى پیدا مىشد و عادتهایى پدید مىآمد و زندگىشان هر طور بود پر مىشد. ایوان ایلیچ صبح را در دادگاه مىگذرانید و براى ناهار به خانه مىآمد و ابتدا از این روال رضایت داشت و شادکام بود، هر چند که زندگى از اندکى دلآزارى خالى نبود، که تازه آن هم سرچشمهاش همین خانه بود. (کوچکترین لکه روى سفره یا پارچهى دیوارپوش، یا بریدن ریسمان پرده و از این نوع سخت به خشمش مىآورد. به قدرى براى آراستن خانه رنج برده بود که اندکى ضایع شدن صورت ظاهر آن برایش سخت دردناک بود.) اما بهطور کلى زندگىاش طورى مىگذشت که به عقیدهى او بایسته بود، یعنى باآسودگى و لذت و باآبرومندى. ساعت نه از خواب برمىخاست، قهوهاش را مىنوشید و روزنامهاش را مىخواند، بعد اونیفورم قضاوت به تن مىکرد و به دادگاه مىرفت و آنجا طوق اسب عصارى آماده بود و فورا بر گردنش مىافتاد.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.