آنجا که هيولا ها خوابيده اند

38,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

داستان آنجا که هیولاها خوابیده اند، در یک دهکده‌ی کوچک می‌گذرد. دهکده‌ای کوچک با افسانه‌ای خیلی قدیمی. می‌گویند که توی دریاچه هیولاهایی زندگی می‌کنند و شب پیشکش باید غذاهایی به دریاچه ریخته شود تا اهالی در امان بمانند. در یکی از آن شب‌ها اتفاق عجیبی برای افی می‌افتد.

افی هم یکی از اهالی دهکده است. دختر نوجوانی که نمی‌خواهد این داستان را باور کند و به خیالش این داستان را بزرگ‌ترها از خودشان در آورده‌اند تا کوچکترها را از خطر دور کنند.

اما راستش درست در شب پیشکش خرگوشش ناپدید می‌شود و کمی بعد هم نوبت مادرش است که غیبش بزند؛ یعنی یکباره تصمیم گرفته او و خواهر و پدرش را ترک کند؟

ماجراهای عجیب افی به همین‌جا ختم نمی‌شود. کم‌کم سر و کله‌ی حیوانات سیاه و کوچک لزج و چسبناکی پیدا می‌شود که گاه و بیگاه توی خانه‌شان می‌لولند. با وجود این اتفاق‌ها، دلشوره‌های افی بیشتر و بیشتر می‌شود اما دوستی صمیمی دارد که از بچگی با او بزرگ شده، همیشه همراهش بوده و این بار هم تنهایش نمی‌گذارد؛ فین.

افی در آستانه‌ی نوجوانی و بلوغ با مسئله‌های سختی روبه‌رو شده؛ غیب شدن مادرش، مراقبت از خواهر کوچکترش، افسرده بودن پدرش اما برای حل این مسئله‌ها تلاش می‌کند و به مرور به درک عمیق‌تری از خودش و دنیای اطرافش می‌رسد.

او ارزش بودن مادر و خانواده‌اش و دوستی با فین را به مرور بهتر درک می‌کند. متوجه می‌شود که هر کسی ممکن است در زندگی مرتکب اشتباه بزرگی شود و دچار عذاب وجدان دردناکی شود. متوجه می‌شود که ممکن است هیولاها درون آدم‌ها خوابیده باشند.

متوجه می‌شود که درست است هر آدمی برای جبران اشتباهش باید تمام تلاشش را به کار گیرد اما فکر می‌کند که وقتی دیگر کاری از او ساخته نیست، می‌تواند خودش را ببخشد؟

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

آنجا که هيولا ها خوابيده اند

نویسنده
پالی هو‌ ین
مترجم
 شیما حسینی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 312
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222041144
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آنجا که هيولا ها خوابيده اند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شوري در سر

50,000 تومان
در بخشی از کتاب شوری در سر می‌خوانیم: مولود، در ده‌ها هزارباری که به خانه‌ای در استانبول پا گذاشته و در آشپزخانه‌ای ماست یا بزا می‌فروخت، از زنان خانه‌دار، خاله‌ها، عمه‌ها، کودکان، پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، بازنشسته‌ها، پیشخدمت‌ها، فرزندخوانده‌ها، یتیم‌ها،... می‌شنید که به پدرش می‌گفتند «خوش اومدی آق مصطفا، نیم‌کیلو ماست تو این کاسه بریز برا ما، دستت درد نکنه.» «به به! آقا مصطفا، خیلی وقته چشم به راه شما موندیم، امسال خیلی تو ده بودین، نه؟» «ماست فروش! ماستت که ترش نیست، نه؟ ترازوت درست کار می‌کنه دیگه، آره؟» «این جوون خوش‌تیپ دیگه کیه آقا مصطفا؟ نگو که پسرته! ماشاالله، ماشاالله.» «ای بابا! خیلی می‌بخشی عمو، اشتباه شده، بچه‌ها از بقالی سر محل خریده بودن، نگاه! اون هم کاسه به این بزرگی.» «کسی تو خونه نیست، پولش رو بنویس به حساب‌مون.» «آقا مصطفا بچه‌های ما دوست ندارن، از سرشیرش اصلاً نذار واسه ما.» «آقا مصطفا می‌خوای این دختر خوشگلو بدم به پسر خوش تیپت فامیل شیم؟!» «ماست فروش، کجا موندی پس؟ همه‌ش دو طبقه‌ست‌ ها!» «ماست فروش، تو این بشقابه هم می‌شه یا یه کاسه بیارم برات؟» «گرون شده؟» «مدیر ساختمون گفته که دست فروشا حق ندارن از آسانسور استفاده کنن، می‌فهمی؟» «آقا مصطفا شما خودتون این همه ماست رو از کجا می‌گیرین؟» «آقا مصطفا داری می‌ری در خونه رو محکم ببند، این سرایدار ما باز معلوم نیست کدوم گوری رفته.» «ببین آقا مصطفا، این درست نیست، درست نیست این بچه رو تو این سن و سال کوچه به کوچه دنبال خودت بکشونی، این الان باید مدرسه باشه، درس بخونه، به خدا اگه نفرستیش مدرسه دیگه ازت ماست نمی‌خرم.» «ماست فروش، هر دو روز یه بار نیم‌کیلو ماست با این جوون بفرست بالا برا عیال ما، حله؟» «نترس عمو، نترس، این سگا از اون سگا نیستن، ببین، می‌خواد باهات بازی کنه، نگاه.» «آقا مصطفا می‌خوای یه دقیقه بشین یه چایی بخور. خانم بچه‌ها نیستن. یه خرده پلو خورشت هم هست‌ها، می‌خوای براتون گرمش کنم؟»
سفارش:0
باقی مانده:1

مثل خون در رگ‌های من: نامه‌های احمد شاملو به آیدا

320,000 تومان

احمد شاملو

در بخشی از کتاب مثل خون در رگ‌های من می‌خوانیم: نمی‌دانم. نمی‌دانم این «بدترین شب‌ها» را شروع کرده‌ام یا دارم شروع می‌کنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بی‌امید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع می‌شد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده می‌شد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم می‌داشت، می‌دانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد. امید بزرگی بود که اقلاً روزی یک بار تو را ببینم. اقلاً این امید به من نیروی آن را می‌داد که صورتم را بتراشم و از قبر خودم خارج بشوم برای آن که آفتاب وجود تو به جسم رطوبت کشیده‌ی من بتابد. می‌دانستم که آیدای من امید و حرارت و آفتاب زندگی من با لبخندش در انتظار من است. می‌دانستم که آیدای من با چشم‌هایی که پر محبت‌ترین نگاهش را به من بخشیده نگاهم خواهد کرد. می‌دانستم که آیدای من از من شکایت خواهد کرد که چرا ریشم را نتراشیده‌ام، و این، نیرویی بود برای آن که ریشم را بتراشم. می‌دانستم که آیدای مهربان من از من گله می‌کند که چرا با وجود آن که در کنارش هستم افسرده و کسلم، چرا با او حرف نمی‌زنم و چرا او را نمی‌خندانم؛ و این، انگیزه‌یی بود که شاد و سرمست باشم، همه‌ی غم‌ها و ناراحتی‌هایم را فراموش کنم و دمی را که در کنار او هستم شاد و خندان باشم. اما از فردا این امید را ندارم. این امید را از خودم قیچی کرده‌ام و به دنبال آنچه کلید زندگی فردای ما باشد این شهر را ترک می‌کنم. آخرین باری که دیدمت، سه‌شنبه‌ی هفته‌ی پیش بود. چند دقیقه‌یی با تو بودم و بعد ترکت کردم که خودم را به دکتربرسانم. بدبختانه آن شب دکتر نیامد. تا نزدیکی‌های نیمه‌شب، تنها و بدبخت، در کوچه‌ها و پس‌کوچه‌ها پرسه زدم.
سفارش:7
باقی مانده:5

ماهی سفید کوچولو 5/ قایم موشک

32,000 تومان
توضیحات
«ماهی سفید کوچولو» همراه با دوستانش مشغول «قایم‌موشک‌»بازی هستند. نوبت ماهی سفید کوچولو است که چشم بگذارد و تا ۱۰ بشمارد و او شروع می‌کند به شمردن: «۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷-۸-۹-۱۰…» وقتی‌ همه قایم شدند، حالا نوبت ماهی سفید کوچولوست که چشم‌هایش را باز کند و دنبال دوستانش بگردد. او به دور‌و‌برش نگاه می‌کند و یک‌دفعه ۱ حلزون زرد کوچولو می‌بیند. بعد بلند می‌گوید: «گیر افتادی. گیر افتادی.» کمی جلوتر، پشت صخره ۲ تا توتیای دریایی پیدا می‌کند و داد می‌زند: «گیر افتادی. گیر افتادی.» چقدر هیجان‌انگیز. او دارد تمام دوستانش را پیدا می‌کند. به نظر شما، ماهی سفید کوچولو قرار است چند دوست دیگر را پیدا کند؟ آن‌ها کجا قایم شده‌اند؟

ماهی سفید کوچولو و دوستهایش قایمموشک بازی میکنند.

ماهی سفید کوچولو اول یکی از دوستهایش را پیدا میکند.

بعد دو تا. بعد سه تا. بعد یکی دیگر که میشود چهار تا.

همه پیدا شدهاند.

حالا آنها چند تا هستند؟

کتابی خلاقانه دربارهی

مفاهیم پایهی ریاضی؛ آموزش اعداد

سفارش:0
باقی مانده:1

(1392) سیره تربیتی پیامبر (ص) و اهل بیت

45,000 تومان
قرآن کتاب هدایت و پیامبر (ص)، به گواهی سخن خودشان «انی بعثت معلما»: من آموزگار مبعوث شدم، آموزگار قرآن و حکمت است و بیانگر این واقعیت است که آموزه های قرآنی، نه بلندپروازانه و تحقق ناپذیر، که عملی و تحقق پذیرند و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) آن را در عمل محقق کرده اند. بنابراین، سیره تربیتی آن بزرگواران می تواند رهنمودی عملی و چراغی فروزان فراروی مربیان و معلمان و والدین و دیگر علاقه مندان به تربیت نسل نوخاسته در مسیر پرفراز و نشیب و ناهموار تربیت باشد و آنان را در دست یابی به اهداف عالی خود یاری کند. در این کتاب سیره تربیتی پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت آن حضرت (ع) بررسی و اصول و روشهای تربیتی نهفته در سیره آنان در حیطه های تربیت فرزند، تربیت اعتقادی، تربیت عبادی، تربیت اخلاقی، و تربیت علمی استخراج و تبیین شده است.  

حالا یک کلاه آفتابی قرمز دارم

2,800 تومان
توضیح کتاب:
کتاب حاضر، مشتمل بر مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است.
عنوان داستان‌ها عبارتند از: «پامزار»، «گندم»، «قالی»، «خانم شاعر»، «حالا یک کلاه آفتابی قرمز دارم»، «تپة سیلک»، «پشت باغ فین»، «آب که نعمت خداست»، «فیلم‌های تکراری» و... . داستان «حالا یک کلاه آفتابی قرمز دارم»، ماجرای دختر دانشجویی است که در دانشکده‌ای دورافتاده در دل جنگل‌های بلوط در فارسان شهرکرد، در آخرین ترم مشغول به تحصیل است.
او به اتفاق چهار دانشجوی دیگر تصمیم می‌گیرند که به مناطق دیدنی شهرکرد بروند.
دختر در حالی که شادی خود را منوط به آمدن دوستانش می‌کند، به دلیل نیامدن دوستانش با تردید به محل موعود می‌رسد.
در آنجا با پیرمردی خردمند به نام «عمو کوهی» آشنا شده، با ماجراهایی که برایش رخ می‌دهد پی می‌برد که شادی خود را وابسته به دیگران نکند.

نامه باستان‌: ویرایش و گزارش شاهنامه فردوسی

700,000 تومان
چکیده:
شاهنامه کتاب فرهنگ ایران و سند هویت فرهنگی ما ایرانیان است. از این رو، سازمان «سمت» ضروری دانسته است که ویرایش و گزارش شاهنامه را آن چنان‌که در خور این کتاب ارجمند است، در برنامه انتشاراتی خود بگنجاند. کتاب حاضر به نام «نامه باستان» جلد پنجم از مجموعه‌ای ده جلدی است که ویرایش و گزارش شاهنامه را از آغاز تا انجام دربرخواهد داشت. در این جلد، از داستان بیژن و منیژه تا آغاز پادشاهی لهراسب به تمامی ویراسته و شرح گردیده است. مؤلف دانشمند، دکتر میرجلال‌الدین کزّازی در شرح ابیات و تحلیل داستانها، از دانشها و دیدگاههایی چون واژه‌شناسی، ریشه‌شناسی، چهره‌شناسی، اسطوره‌شناسی، نمادشناسی، سبک‌شناسی، زیبایی‌شناسی و نسخه‌شناسی بهره گرفته است. در زیبایی‌شناسی، بیتها از دید سه دانش بدیع، بیان و معانی کاویده و بررسی شده است. در سبک‌شناسی، دگرگونیهای تاریخی زبان در نظر بوده است. در ریشه‌شناسی، خاستگاه و پیشینه واژگان بررسی شده و کمابیش ریخت پهلوی واژگان به دست داده شده است. توضیحات:
مجموعه «نامه باستان» برای همه دوستداران شاهنامه به چاپ می رسد؛ اما دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع دکتری و کارشناسی ارشد از آن به عنوان منبع اصلی درس مربوط به شاهنامه و در مقطع کارشناسی به عنوان منبع فرعی در درسهای «متون نظم 2: رستم و سهراب و رستم و اسفندیار» می‌توانند بهره گیرند.

فهرست:

یادداشت آغازین داستان بیژن و منیژه داستان دوازده رخ جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب بخشهای برافزوده گزارش بیتها فرهنگ واژگان واژه‌نمای ریشه‌شناختی کتاب‌نما چاپ سوم با اصلاحات