آگوس و هیولاها 2/ ناتیلوس را نجات بدهیم

245,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
سلام!
من آگوس پیانولا هستم.
اگر جلد اول این مجموعه را خوانده باشید، همدیگر را می‌شناسیم.
اگر هم نه، بهتان می‌گویم: من توی اتاقی پر از هیولا زندگی می‌کنم.
از کجا پیدایشان شده؟
خب، از توی کتاب هیولاها، یعنی جایی که تویش زندگی می‌کردند تا اینکه دکتر بروت بدجنس از آنجا انداختشان بیرون. الان اینجا هستند، ولی بدی‌اش این است که دکتر بروت و دستیارش، نَپ،‌ هم آمده‌اند و همین اولِ‌کاری می‌خواهند رستوران ناتیلوس را به خاک سیاه بنشانند.
خوشبختانه سرآشپز رُل، هیولای آشپزخانه، کمکمان می‌کند نقشه‌ای بکشیم تا دکتربروت نتواند کاری از پیش ببرد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

آگوس و هیولاها 2/ ناتیلوس را نجات بدهیم

نویسنده
 ژائومه کوپونس
مترجم
سعید متین
نوبت چاپ
تعداد صفحات 152
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008869672
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آگوس و هیولاها 2/ ناتیلوس را نجات بدهیم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خانواده‌ی سلطنتی 1/ تعطیلات پردردسر

105,000 تومان
خانواده‌ی سلطنتی چهار نفره‌ای در قلعه‌ای وسطِ شهر زندگی می‌کنند.
همه‌ی آن‌ها از تاج‌گذاشتن متنفرند. هربار از تاج‌گذاری فرار می‌کنند و به دریا و کوه و آتش‌فشان می‌روند.
شاهزاده‌کوچولوهای بامزه، آلیس و لوییس‌کوچیکه، به هر بهانه‌ای دنبالِ بازی‌کردن هستند و بوزومخملی، فیلِ گنده‌ی عروسکی‌شان را همه‌جا با خودشان می‌برند.
این‌بار نوبت باباست که تاج را روی سرِ مامان‌بزرگ بگذارد و فرار کند. ولی باباپادشاه توی بد هَچَلی گیر افتاده، مردمِ سرزمینش چتربه‌دست تظاهرات کرده‌اند و از او آفتاب می‌خواهند، آن‌ها از باران خسته شده‌اند! فکر می‌کنی پادشاه می‌تواند باران را بند بیاورد یا...
سفارش:1
باقی مانده:1

در عمق صحنه

3,000 تومان

معرفی کتاب در عمق صحنه

چهارده نمونه از داستان󠀠‌های اجتماعی ادبیات معاصر ایران، در کتاب در عمق صحنه گردآوری شده󠀠‌اند. فریبا وفی در هر یک از این داستان󠀠‌ها، به چالشی اجتماعی می󠀠‌پردازد و اگر نگاهی کلی󠀠‌تر به آن󠀠‌ها بیفکنیم، می󠀠‌بینیم که گویی رشته󠀠‌ای نامرئی این چهارده اثر را به یکدیگر مرتبط می󠀠‌سازد.

درباره󠀠‌ی کتاب در عمق صحنه

نخستین مجموعه داستان یکی از پرآوازه󠀠‌ترین نویسندگان معاصر ادبیات ایران، اکنون پیش روی شما قرار دارد. فریبا وفی کتاب در عمق صحنه را در سال 1375 و در 34 سالگی منتشر کرد. این مجموعه دربرگیرنده󠀠‌ی چهارده داستان مجزاست که اگرچه می󠀠‌توان هر یک را به تنهایی خواند و از مطالعه󠀠‌ی آن لذت برد، اما گویی نخ تسبیحی از میان این چهارده اثر رد شده است و خط و ربطی انکارناشدنی را میان آن󠀠‌ها برقرار نموده است. فریبا وفی در نثر تیزبینانه و شفاف خود، با روایتی منحصر به فرد به سراغ موضوعات اجتماعی گوناگون رفته و هر یک از آن󠀠‌ها را در ساختار داستانی مستقل و در عین حال تکمیل󠀠‌کننده󠀠‌ای با دیگر آثار مجموعه، به کار می󠀠‌گیرد. موضوعاتی که وفی در این چهارده اثر به آن󠀠‌ها پرداخته است، چالش󠀠‌های اجتماعی کوچک و بزرگی را در بر می‌گیرند که ممکن است هر یک از ما در طول زندگی خود آن󠀠‌ها را تجربه کنیم و یا پیش از این به طریقی با آن‌ها درگیر بوده باشیم. مسائلی که از میان آن󠀠‌ها می󠀠‌توان به مواردی از جمله فقر، محرومیت، رنج و نابرابری󠀠‌های جنسیتی و طبقاتی و… اشاره کرد. نهادهای اجتماعی کوچک و بزرگی که فریبا وفی در داستان󠀠‌های کتاب در عمق صحنه ترسیم می󠀠‌کند، همگی به نحوی در شرف فروپاشی و انهدام قرار دارند. وضعیتی که با توجه به سال نگارش اثر، می󠀠‌توان آن را پیش󠀠‌بینی قریب󠀠‌الوقوعی از وقایع پیش روی جامعه از نگاه هنرمندی آگاه قلمداد کرد. یکی از دیگر نکاتی که این مجموعه داستان را به کتابی منحصر به فرد تبدیل می󠀠‌کند، این است که نویسنده به گونه󠀠‌ای شخصیت󠀠‌های متنوع اثر را ساخته و پرداخته است، که مخاطب حتی با منفی󠀠‌ترین آن󠀠‌ها نیز احساس همذات󠀠‌پنداری و نزدیکی می󠀠‌کند.

دزدان دریایی تصادفی 1/ سفر به شمال سحرآمیز

225,000 تومان
برایان سی‌بورن دختری دوازده‌ساله است که گذشته‌اش را فراموش کرده. او سال‌ها خدمتکارِ خانه‌ی جادوگری بداخلاق بود.
برایان و پیتر (شاگرد جادوگر) تصمیم می‌گیرند برای رهاشدن از دست جادوگر، از خانه فرار کنند. بعد با دزدهای دریایی برخورد می‌کنند و وارد آنیون، کشتی افسانه‌ای دزدهای دریایی می‌شوند. برایان و دوستانش با دزدهای دریایی در سفری هیجان‌انگیز و اکتشافی برای یافتن شمال سحرآمیز همراه می‌شوند؛ سرزمینی اسطوره‌ای که بیشتر آدم‌ها حتی فکر نمی‌کنند چنین جایی وجود داشته باشد. اگر بخت با برایان یار باشد، جایگاه خودش را در این دنیا پیدا خواهد کرد و اگر خوش‌شانس نباشد، هیولاهای دریایی او را خواهند خورد.
سفارش:0
باقی مانده:1

نقد ادبی به زبان فرانسه

قیمت اصلی: 75,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
نقد ادبی به زبان فرانسه نویسنده دکتر نسرین خطاط، دکتر ژاله کهنموئی پور مترجم —————– نوبت چاپ 11 تعداد صفحات
سفارش:0
باقی مانده:1

آخرش مي آن سراغم

46,000 تومان
کتاب «آخرش می‌آن سراغم» نوشته‌ی سیامک گلشیری است. این رمان به زبان گفتار نوشته شده و ماجرای آن در تهران معاصر اتفاق می‌افتد. قصه‌ی این کتاب سرگذشت نوجوانی است که شبی ناخواسته پا به ماجرایی هولناک می‌گذارد و هر چند از آن جان سالم به ‌درمی‌برد،‌این حادثه هرگز دست از سرش برنمی‌دارد. آخرش می‌آن سراغم داستان آشنایی با شرارت است؛ داستان آشنایی با جهان ترسناکی که چنان پسر نوجوان را در خود می‌بلعد که گمان می‌کند هرگز از آن نجات پیدا نخواهد کرد و این احساس بی‌تردید تا ابد با او خواهد ماند. گلشیری متولد مردادماه 1347 و از نویسندگان موفق در ژانر وحشت است. در داستان‌نویسی فارسی آن‌گونه که باید و شاید به ژانر وحشت پرداخته نشده؛ اما آثار گلشیری از نمونه‌های موفق این حوزه هستند. او علاوه‌بر بزرگسالان برای نوجوانان هم می‌نویسد و معتقد است رمان‌های این ژانر به دلیل قصه‌ی قوی، به پرورش خلاقیت کودکان و نوجوانان کمک می‌کنند. اگر خواهان اضافه‌کردن چاشنی هیجان به اوقات مطالعه‌تان هستید، از خواندن کتاب آخرش می‌آن سراغم غافل نشوید. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «نادر که رفت دوباره برگشتم و تو کوچه رو نگاه کردم. تا حالا تو عمرم اون‌جا رو به اون خلوتی ندیده بودم. همه‌ش فکر می‌کردم الان یکی وایساده پشت یکی از اون درخت‌های کوفتی و داره منو سُک می‌زنه. یکی از اون چاقو‌های دندونه‌دار هم دستشه. شاید هم اصلا تا حالا گورشونو گم کرده بودن. یه لحظه به سرم زد برم پایی و با اون پای آش و لاشم وایسم وسط خیابون و عین خل‌ها داد بزنم تا هرجا هستن، بیان سراغم؛ منم براشون قسم بخورم که قضیه رو به هیشکی نگفته‌م و نمی‌گم، حتا به این نادر الاغ که یعنی بهترین رفیقمه. ولی اون‌ها رو نمی‌شناسی. خیلی لَجَنن.»

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

340,000 تومان
« سوکورو به خودش آمد و دید به این فکر می‌کند که شاید سرنوشتم این است که همیشه تنها بمانم. آدم‌ها سراغش می‌آمدند ولی همیشه آخرش می‌رفتند. به جست‌وجوی چیزی می‌آمدند ولی یا پیدایش نمی‌کردند یا چیزی که پیدا می‌کردند خوشحال‌شان نمی‌کرد (شاید هم توی ذوق‌شان می‌خورد یا حرص‌شان می‌گرفت) و بعد می‌گذاشتند و می‌رفتند. یک روز، بی‌این‌که خبر بدهند، گم‌وگور می‌شدند – بی‌هیچ توضیحی، بی‌خداحافظی. انگار تبری بی‌صدا پیوندشان را ببُرد، پیوندی که هنوز میانش خون گرم جاری بود و نبضش هنوز می‌زد – آرام‌آرام. حتما چیزی درونش بود، چیزی بنیادی، که توی ذوق آدم‌ها می‌زد. بلندبلند گفت: «سوکورو تازاکیِ بی‌رنگ.» من کلا هیچ‌چیزی ندارم که به بقیه بدهم. فکرش را که می‌کنم حتی به خودم هم چیزی ندارم بدهم.»
سفارش:3
باقی مانده:1