آگوس و هیولاها 4/ جنگ جنگل

215,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

آگوس و هیولاها 4 جنگ جنگل هوپا
مشخصات و خرید اینترنتی کتاب آگوس و هیولاها 4 جنگ جنگل هوپا شامل :
توی افسانه‌ها آمده که سال‌های سال پیش، جن‌ها و پری‌های جنگل‌های اطرافمان به‌خاطر این سکه با هم درگیر شدند و آخرسر جنگی درگرفت که بهش می‌گویم جنگ جنگل.
البته نیاز به گفتن نیست که این‌ها افسانه است، ولی خب داستانش تقریباً این‌جوری بود که…
همه‌چیز از وقتی شروع شد که دقیقاً در یک لحظه، یک جن و یک پری سکه‌ای زرّین پیدا کردند که وسط جنگل می‌درخشید.
جن و پری شروع کردند به جروبحث. کم‌کم کارشان بالا گرفت و آخرسر همه‌ی جن‌ها و پری‌های جنگل افتادند به جان هم و جنگ وحشتناکی را شروع کردند.

سلام. من آگوس پیانولا هستم، همان دوستتان که توی اتاقی پر از هیولا زندگی می‌کند. آن هیولاهای طفلکی‌ را دکتر بروت بدجنس از کتاب هیولاها پرت کرده بیرون. ولی بدتر از همه این است که دکتر بروت و دستیارش، نپ، بدجور پیچیده‌اند به پر و پای ما؛
یک اردوی خشک‌وخالی هم نمی‌توانیم با خیال راحت برویم! حالا هم می‌خواهند بین جن‌ها و پری‌های وِردوریا جنگ راه بیندازند، آن ‌هم سرِ یک سکه‌ی طلای عهدِ بوق. ولی این بار چوله نشان می‌دهد که غیر اینکه استاد چاله‌کندن است، کارهای بزرگ دیگری هم از دستش ساخته است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

آگوس و هیولاها 4/ جنگ جنگل

نویسنده
 ژائومه کوپونس
مترجم
سعید متین
نوبت چاپ
تعداد صفحات 152
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040932
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آگوس و هیولاها 4/ جنگ جنگل”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گربه بازي

35,000 تومان

در بخشی از کتاب گربه بازی می‌خوانیم:

روز وحشتناکی داشتم. پشت‌سر‌هم چند اتفاق ناجور برایم افتاده بود و حسابی از کوره دررفته بودم. تو که مرا می‌شناسی، اگر مرتب بد بیاورم، خلقم تنگ می‌شود و انگار که یک فتیله‌ی روشن بهم بسته باشد، هر آن ممکن است منفجر شوم. سوای این، این خانم میشتوت (لبنیات‌فروش) هم خیلی وقت است روی اعصابم می‌رود. اما این‌که این الم‌شنگه درست جلو چشم پائولا راه بیفتد، چیزی بود که فکرش را نمی‌کردم! بالای پله‌ها ایستاده بود چون برای رسیدن به لبنیاتی باید چهار پله پایین رفت و توی آن بلبشو تکان نمی‌خورد. طوری پایین را نگاه می‌کرد که انگار به یک چال‌حوض آلوده که هیچ‌کس نمی‌خواهد پا توی آن بگذارد نگاه می‌کند. حالا خوب مجسم کن، گربه‌ی استاداین‌ها روی بازوی چپم، یک شیشه‌ی ماست که یک انگشت هم شیر تویش است در دست راستم، یک پایم دمپایی، یک پایم کفشِ بندی، سرم هم کلاه یک زن غریبه که همین‌جور اتفاقی روی سرم مانده! چاک دهنم را واکرده‌ام و هر چه کلفت بلدم بار طرف می‌کنم. خانم میشتوت هم هوای حرف‌هایش را ندارد، او هم هر چه سرِ زبانش می‌آید می‌گوید. چهارتا پیرزن هم که پشت‌سر من ایستاده‌اند همگی هوار می‌کشند، چون همه‌ی همسایه‌ها از این لبنیاتی دل‌ پُری دارند، فقط آن پیرمردک، تیوادار لوکوش، ته مغازه ایستاده و هی سرفه‌ریزه می‌زند، چون هیچ‌وقت دوست ندارد درباره‌ی چیزی اظهارنظر کند و حالا فکرش را بکن، توی این الم‌صراط یکهو در باز شود و زنی جلو آن بایستد که اگر ندانم چهار سال از من بزرگ‌تر است، خیال می‌کنم ده سال جوان‌تر است.موهای طلایی، چنان طبیعی که حتی یک لیوان آب زلال را هم نمی‌شود آن‌طور رنگ کرد. کت‌ودامنِ کِش‌باف فندقی که رویش نوشته مال بوداپست نیست. آن وقت آدمی که چهار سال هم از من بزرگ‌تر است عین مس برنزه‌ شده و توی کفش پاشنه‌بلندِ نوک‌تیز که آن هم داد می‌زند آخرین مدل خارجی است آن‌جا ایستاده. اما این‌ها که گفتم همه به کنار، اصل کار این بود که اصلاً حرف نمی‌زد، همان‌طور ایستاده بود و نگاه می‌کرد.

اطلس باستان شناسی ایران(از آغاز تا پایان دوره یکجانشینی و استقرار در روستاها

13,000 تومان
چکیده:
در این اطلس سعی شده است محل‌هایی را که از حدود 200 هزار سال تا 8000 سال پیش، گروه‌هایی در آنها می‌زیستند و در مراحل بعدی به توسعه استقرار خود ادامه دادند، نشان داده شود؛ بنابراین آخرین دوره فرهنگی که در این اطلس در نظر گرفته شده، پایان دوره یکجانشینی و استقرار دائم در روستاهای ایران است. محل‌هایی در این اطلس آمده‌اند که حداقل یک اطلاعیه درباره آنها چاپ و منتشر یا در یک خبرنامه چاپ شده، نامی از آنها برده شده باشد. از آنجا که توضیحات مفصلی درباره برخی از بخش‌های مندرج در این اطلس در کتاب ایران در پیش از تاریخ: باستان‌شناسی ایران از آغاز تا سپیده‌دم شهرنشینی آمده است، در پایان هر بخش ارجاع به آن بخش‌های کتاب افزوده شده است. علاوه بر این، نویسنده برای هر یک از مناطق 9گانه تقسیم‌بندی، یک یا حداکثر سه محل باستانی شاخص و برای معرفی محل‌ها‌ی معرف دوره نوسنگی غرب ایران، چهار محل را به اختصار ذکر کرده است. در پایانِ اطلس برای هر محلی که نام آن در نقشه آمده، حداقل یک مرجع ارائه و فهرست ارجاعات، الفبایی نیز تنظیم شده است.

توضیحات:

این کتاب برای دانشجویان رشته باستان‌شناسی در مقطع کارشناسی به عنوان یکی از منابع دروس مربوط به «باستان شناسی پیش از تاریخ ایران» تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره ببرند.

فهرست:

پیشگفتار مدخل فصل اول: ایران از دیدگاه طبیعی و باستان‌شناسی 1ـ1 ایران از دیدگاه طبیعی 2ـ1 ایران از دیدگاه مطالعات باستان‌شناسی 3ـ1 تقسیم‌بندیهای دوران تاریخی ایران فصل دوم: ادوار مختلف فرهنگی 1ـ2 دوران جمع‌آوری غذا (پارینه‌سنگی) 2ـ2 دوران گردآوری غذا (فراپارینه‌سنگی) 3ـ2 دوران تولید غذا و استقرار در روستاها (Neolithic) پیوست منابع محلهای نشان داده شده در نقشه‌ها در پایان هر فصل پی‌نوشت‌های آن آمده است.

هفت پادشاهی 2/ آذرداد

99,000 تومان
سرزمینِ درّه‌سار غرق در شورش و آشوب است.
حاکمان و زمیندارانِ شمال و جنوب سربازانشان را آماده‌ی نبرد با شاه ناشِ جوان می‌کنند.
کوه‌ها و جنگل‌ها پر از جاسوس و راهزن و یاغی و آدم‌های خطرناک است.
آذرداد هم در میانه‌ی این آشوب زندگی می‌کند. او آخرین انسانِ «هیولا» است. در دره‌سار، گاهی انسان‌ها یا حیوان‌هایی به دنیا می‌آیند که رنگِ پوست یا موهایشان متفاوت است و مردمِ دره‌سار آنها را هیولا می‌نامند. هیولاها می‌توانند ذهنِ دیگران را در اختیار بگیرند. آذرداد دوست ندارد از قدرتش استفاده کند و ذهن دیگران را بازی بدهد. اما شاه ناش برادرش را به‌سراغِ او می‌فرستد تا او را به دربار بیاورد. شاه می‌داند که توطئه‌ای پیچیده برضد او در کار است. آذرداد وقتی به دربار می‌رسد می‌فهمد که قدرتش حتی از آنچه تصور می‌کرد بیشتر است و به‌راستی می‌تواند دره‌سار را نجات بدهد. اما می‌ترسد خودِ او هم مانند پدرش هیولایی بی‌رحم و آزارگر بشود.  
سفارش:0
باقی مانده:2

مرگ ايوان ايليچ

120,000 تومان

در بخشی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ می‌خوانیم

زندگى را در خانه‌ى جدید شروع کردند و وقتى خوب مستقر شدند و به جاى جدید خو گرفتند، چنان‌که معمولاً چنین است، دیدند که فقط یک اتاق کم دارند و نیز درآمدشان، گرچه فوق‌العاده زیاد شده بود، اگر اندکى فقط پانصد روبل بیشتر مى‌بود دیگر نقصى در زندگى‌شان نمى‌ماند. در آغاز کار که هنوز خوب مستقر نشده بودند و چیزهایى مانده بود که بخرند یا سفارش دهند، و این یا آن مبل را جابه‌جا، یا فلان و بهمان را باهم جور کنند، احساس بسیار خوشایندى داشتند. گرچه اختلاف‌نظرهایى میان زن و شوهر باقى بود ولى هر دو به قدرى خشنود بودند و کارهاى کردنى به قدرى زیاد بود که بى‌جدال زیاد باهم کنار مى‌آمدند. وقتى دیگر کارى باقى نماند که کرده شود زندگى اندکى رنگ ملال گرفت و احساس کمبود آشکار شد. اما رفته‌رفته آشنایى‌هایى پیدا مى‌شد و عادت‌هایى پدید مى‌آمد و زندگى‌شان هر طور بود پر مى‌شد. ایوان ایلیچ صبح را در دادگاه مى‌گذرانید و براى ناهار به خانه مى‌آمد و ابتدا از این روال رضایت داشت و شادکام بود، هر چند که زندگى از اندکى دل‌آزارى خالى نبود، که تازه آن هم سرچشمه‌اش همین خانه بود. (کوچک‌ترین لکه روى سفره یا پارچه‌ى دیوارپوش، یا بریدن ریسمان پرده و از این نوع سخت به خشمش مى‌آورد. به قدرى براى آراستن خانه رنج برده بود که اندکى ضایع شدن صورت ظاهر آن برایش سخت دردناک بود.) اما به‌طور کلى زندگى‌اش طورى مى‌گذشت که به عقیده‌ى او بایسته بود، یعنى باآسودگى و لذت و باآبرومندى. ساعت نه از خواب برمى‌خاست، قهوه‌اش را مى‌نوشید و روزنامه‌اش را مى‌خواند، بعد اونیفورم قضاوت به تن مى‌کرد و به دادگاه مى‌رفت و آن‌جا طوق اسب عصارى آماده بود و فورا بر گردنش مى‌افتاد.
سفارش:0
باقی مانده:5

طريق بسمل شدن

150,000 تومان
همین‏ها، این‏ها، نمی‏بینی‏شان؟ تو نمی‏بینی؟ همه هستند، همه هستند. نمی‏بینی‏شان؟ کفن و قمقمه. نگاه کن، نگاه کن! «تشنه‏ای، تو تشنه‏ای برادرم. بنوش آب!» نگاه کن، نگاه کن! چه رستخیز روشنی! منم، تویی و دیگران. تویی، منم و دیگران. چه رستخیز روشنی. کلاه‏‏خود و چکمه و یراق. یکی به آفتاب می‏دهد سلام، یکی به آب. یکی به آسمان نیاز می‏برد، یکی به خاک. یکان‏یکان بروز می‏کنند، از پناه خاک، از شکَفت‏های درّه‏ی هلاک، از حوالی و حدودِ تپّه‏های تاک، تپّه‏ها و تنگه‏های کهنه و عمیق، پوده و عتیق، از درون خاک، از مغاک‏ها، مثل رویش و شکفتنِ عجیب سنگ‏ها و خارها. پوست‏‏پوست‏های خاک می‏شکَفت و می‏شکُفت از آن کسی ـ تنی. تنی که با کفن، تنی که بی‏کفن. بیرقی به دست یا نشانه‏ای به نوک نیزه‏ای. تکه‏پاره‏ای نشانِ رایتی ـ پاره‏ژنده‏ای؛ ژنده‏ای سیاه، ژنده‏ای سپید، ژنده‏ای کبود، سبز، ارغوانی و بنفش و سرخ و هر چه رنگ؛ رنگ‏ها پریده‏رنگ...  

سفارش:0
باقی مانده:3

قلندرنامه آداب الطريق

30,000 تومان

معرفی کتاب قلندرنامه ای به نام آداب الطریق اثر بابا حاجی عبدالرحیم

قلندریه به عنوان گروه هایی از صوفیان و اهل طریق حدودا از قرن هفتم هجری در تاریخ تصوف و عرفان اسلامی پدیدار شدند.
آنان ظاهری خشن داشتند، گروهی سفر می کردند، غزل و آواز سر می دادند و هیاهو و سماع می کردند، بنگ می خوردند و حشیش می کشیدند، تکدی گری می کردند و غالبا اظهار به تشیع می کردند اما فرایض دینی و عبادات را انجام نمی دادند.
این کتاب متن مصحّح قلندرنامه ای با عنوان «آداب الطریق» است که یکی از منابع مهم فارسی دربارۀ قلندریه و تصوف عوامانه می باشد که در سدۀ یازدهم در ماوراءالنهر نوشته شده است.
برای آشنایی خواننده از متن مصحّح، پژوهشی نو دربارۀ قلندریه به عنوان مقدمه در چهار فصل آورده شده است: فصل نخست سرچشمه های قلندری گری را جستجو می کند. فصل دوم ویژگی های قلندران در جمع صوفیان را می شناساند.
فصل سوم طریقه های قلندری را در سرزمین های اسلامی بررسی می کند و فصل چهارم به معرفی قلندرنامۀ آداب الطریق می پردازد.
قلندرنامۀ آداب الطریق نوشتۀ بابا حاجی عبدالرحیم عاقبت به خیر، یکی از قلندران نقشبندیه در سدۀ یازدهم هجری است که در ماوراءالنهر می زیسته و مرید و خلیفۀ بابا قولمزید از پیران بزرگ قلندریه در ماوراءالنهر بوده است.
حاجی عبدالرحیم آداب الطریق را به سال 1083 قمری در عهد فرمانروایی پنجمین امیر سلسلۀ جانیان در بخارا، عزیز خان نوشته و در دیباچۀ کتاب خود او را ستوده است.