آیا ویگلاف ازدواج می کند؟-4

5,000 تومان

مجموعه جدید ٦ جلدی « مدرسه نابودکنندگان اژدها » ماجراهای جالب « ویگلاف » پسربچه‌ای را روایت می‌کند که از دست برادرانش کتک می‌خورد و توسط پدر و مادرش استثمار می‌شود . یک روز ، خواننده دوره‌گردی به او می‌گوید که یک قهرمان به دنیا آمده است ولی ویگلاف در زندگی‌اش کاری به جز سابیدن ظرف‌ها و غذا دادن به خوک‌ها بلد نیست.

ویگلاف اعلامیه‌ای را که بر روی درخت اعلانات زده شده می‌بیند و به ناگاه زندگی‌اش تغییر می‌کند چرا که او تصمیم گرفته وارد مدرسه نابودکنندگان اژدها بشود و راه و رسم کشتن اژدها را یاد بگیرد . اما مشکل بزرگی که سر راه اوست این است که او حتی نمی‌تواند به یک عنکبوت آسیب برساند چه برسد به یک اژدهای غول‌پیکر ! خوشبختانه او که در مدرسه دوستان خوبی پیدا کرده حالا یک سلاح مخفی نیز دارد . او بلد است که از مغز خود استفاده کند .

مجموعه « نابودکنندگان اژدها » داستان‌های جالبی هستند که همه چیز را به شوخی می‌گیرند و هیچ‌چیز در این داستان‌ها از شوخی در امان نیست : خانواده ویگلاف ، برادران کودن و تنبلش که مدام کتک‌کاری می‌کنند ، پدر خانواده و معلم‌ها و . . . داستانهایی پر از خنده و شوخی که حتی سخت‌گیرترین خوانندگان را علاقه‌مند می‌کند . « فرزانه مهری » مترجم این کتاب‌ها در کارنامه کاری خود ترجمه ٧ جلدی مانولیتوها را دارد که از ترجمه آنها در شورای کتاب کودک ( بهمن ٨٦ ) تقدیر به عمل آمد . همچنین کتاب « مامی جون کم حافظه » نوشته هروه ژوان در چهارمین دوره جشنواره کتاب‌های برتر انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان به عنوان کتاب برگزیده انتخاب شد .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

آیا ویگلاف ازدواج می کند؟-4

نویسنده
کیت مک مولان
مترجم
فرزانه مهری
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١٣٢
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر ١٣٩٢
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن  120 گرم
شابک 9789647694650
توضیحات تکمیلی
وزن 0.12 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آیا ویگلاف ازدواج می کند؟-4”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب مجموعه آثار صادق هدایت

1,765,000 تومان
معرفی کتاب مجموعه آثار صادق هدایت هنوز که هنوز است سایه صادق هدایت به نحوی بر داستان ایرانی سنگینی میکند.توجه هدایت به فرهنگ و زبان روزمره ایرانی از یک سو و جستجوی ذهنی او در فلسفه های مهم مانند اگزیستانسیالیسم از سوی دیگر او را نویسنده ای منحصر به فرد میکند و این مساله حتی در نگاه عموم ایرانی ها نیز صادق است.هدایت از با نگاهی تلخ از نیستی سخن میگوید هر کسی آثار او را میخواند برایش این سوال پیش می آید که او چه کسی است؟ و به راستی او در چه دنیایی زیست میکرد؟ و در فکرش چه میگذشت؟برای پاسخی دقیق به این سوالات آنهم در برابر ذهن شخصیتی مانند صادق هدایت نیاز است تا آثار این نویسنده مهم خوانده شود.مدتهای زیادی بود که آثار متعدد هدایت به صورت پراکنده بود و اگر کسی نیاز به خواندن داستانی از این هنرمند داشت نیازداشت به جستجوی آن داستان به صورت مجزا بپردازد. علاوه بر این اگر کسی اثری از هدایت را بخواند بی تردید مایل است آثار دیگر آن را بخواند و کم نیستند افرادی که بسیار تمایل دارند همه آثار صادق هدایت را تماما بخوانند.مجموعه ده جلدی آثار صادق هدایت در بر دارنده آثار تالیفی و ترجمه اوست.این مجموعه توسط نشر جامه دران در 10 جلد و در 1955 صفحه گردآوری شده است و شامل عناوینی چون:دیوارزند و هومن یسنزنده بگورسگ ولگردسه قطره خونفوائد گیاهخواریگروه محکومینمسخنوشته های پراکندهوغ وغ ساهاب

مردی به نام اوه

349,000 تومان
مردی به نام اوه، اولین رمان فردریک بکمن (نویسندۀ سوئدی)، شاهکاری است که طیف وسیعی از خوانندگان را در سراسر دنیا غافلگیر کرده و لذت مطالعۀ رمانی درجه یک و دوست‌داشتنی را برایشان به ارمغان آورده است. این کتاب تاکنون به بیش از سی زبان زندۀ دنیا ترجمه شده و میلیون‌ها نسخه از آن به فروش رسیده است. محبوبیت مردی به نام اُوه چنان است که مجلۀ آلمانی اشپیگل دربارۀ آن نوشته است: «کسی که از این رمان خوشش نیاید بهتر است هیچ کتابی نخواند!» بکمن در این رمان تراژیک-کمیک احساس‌هایی مثل عشق و نفرت را به‌زیبایی به تصویر می‌کشد و انسان و جامعۀ مدرن را در لفاف طنزی شیرین و جذاب نقد می‌کند. نشر نون اولین ناشر ایرانی است که مجموعۀ کامل آثار بکمن را به مخاطبان فارسی‌زبان ارائه کرده است.

کتاب بافته های رنج (افغانی)

365,000 تومان
معرفی کتاب بافته های رنج (افغانی) رضوان راوی و قهرمان رمان، مردی است پنجاه ساله که با همرش یاسمن و فرزند دو ساله اش سهراب در تیرون از توابع اصفهان در خانه نیمه کاره ای که به دست خود بنا کرده در همسایگی برادرش جعفر زندگی می کند. یاسمن قالی باف ماهری است که از کودکی به این حرفه اشتغال داشته و اکنون نیز از راه قالی بافی و فروش آن به آقای «ف» در تأمین هزینه های زندگی به شوهرش کمک می کند. راوی ضمن ستایش این صنعت دستی ایرانی به آموزش قالی بافی می پردازد. در بخش های دیگر رمان، رضوان دوران کودکی و نوجوانی و همچنین جوانی خود را که مصادف با وقوع جنگ جهانی دوم و فقر و قحطی و گرسنگی است به تصویر می کشد…

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

مانیتیسم‌ شخصی‌

120,000 تومان
این‌ کتاب‌ طی‌ چند ساعت‌ شما را در وضعیتی‌ قرار می‌دهد که‌ ظرافت‌ و دقت‌ ساز و کاری‌ را که‌ به‌ واسطه‌ آن‌ نیرویی‌ خاص‌ در شما تولید و از شما ساطع‌ می‌شود، و ما همگی‌ آن‌ را ـ آگاهانه‌ یا ناآگاهانه‌ ـ به‌ کار می‌گیریم‌، به‌ وضوح‌ دریابید. نیرویی‌ که‌ خواه‌ناخواه‌ بر تمامی‌ افراد بشر اثر می‌گذارد. نخستین‌ بخش‌، سرچشمه‌ این‌ نیروی‌ شخصی‌ را به‌ شما معرفی‌ و شما را با نکاتی‌ ضروری‌ آشنا می‌کند که‌ به‌ صورت‌ تجربی‌ و با روش‌های‌ ساده‌ تکنیکی‌ بلافاصله‌ قابل‌ استفاده‌ است‌. به‌ شما می‌آموزد که‌ چگونه‌ بر محیط‌ اطراف‌ خود در حدی‌ معقول‌ و شایسته‌ اثر بگذارید، تأثیراتی‌ که‌ به‌ طرز قابل‌ توجهی‌ قوی‌ شده‌ است‌. در بخش‌ دوم‌، نویسنده‌ چگونگی‌ عینیت‌ بخشیدن‌ به‌ این‌ نیروی‌ مانیتیسم‌ شخصی‌ را در زندگی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ یا حرفه‌ای‌ بازگو می‌کند. این‌ روش‌ها اعتماد به‌ نفس‌، قدرت‌ و جذابیتی‌ در شما به‌ وجود می‌آورد که‌ به‌ واسطه‌ آن‌ می‌توانید بر افرادی‌ که‌ پیرامون‌ شما و به‌ نوعی‌ وابسته‌ به‌ شما هستند، اثرات‌ نیکو بگذارید. سومین‌ بخش‌، هنر نفوذ روانی‌ را به‌ روشی‌ اسرارآمیز و در نهایت‌ آرامش‌ و سکوت‌ ـ خواه‌ بر روی‌ یک‌ شخص‌ و خواه‌ بر روی‌ یک‌ جمع‌، از راه‌ دور یا نزدیک‌ ـ آموزش‌ می‌دهد. در ارتباط‌ خود با دیگران‌ آنچه‌ آرزو دارید، به‌ دست‌ خواهید آورد؛ زیرا این‌ راهنمای‌ عملی‌ به‌ طور ضمنی‌ منبع‌ موفقیت‌های‌ بسیار درخشان‌ و پایدار را به‌ شما نشان‌ می‌دهد.

کتاب مقلدها

75,000 تومان

معرفی کتاب مقلدها

کتاب مقلدها اثر گراهام گرین، داستان سه نفر با نام‌های براون، جونز و اسمیت است که در یک کشتی هم‌سفر می‌شوند و سرنوشتشان به هم گره می‌خورد. آن‌ها به کشور هائیتی می‌روند که دووالیه با سازمان مخوفش، تون‌تون مکوت، حکومتی دیکتاتوری در آن‌ بنا نهاده. گرین در این کتاب بیان می‌کند ما همه مسخره‌بازانی هستیم که در مسخره‌بازی بزرگ زندگی گرفتار شده‌ایم.

درباره‌ی کتاب مقلدها

کتاب مقلدها (The Comedians) یکی از مفصل‌ترین و لذت‌بخش‌ترین رمان‌های گراهام گرین (Graham Greene) است. داستان این کتاب را شخصیتی به نان براون روایت می‌کند که صاحب هتلی در پورتو پرنسِ جزیره‌ی هائیتی است. او قصد دارد که هتل خودش را در این منطقه بفروشد؛ به‌همین‌خاطر با یک کشتی موسوم به مده‌آ از آمریکا به هائیتی می‌رود و در این سفر، با چند شخص دیگر آشنا می‌شود. از جمله آقا و خانم اسمیت که فکر می‌کنند گیاه‌خواری درمان خشونت و ظلم در هائیتی است و می‌خواهند در آن‌جا یک مرکز گیاه‌خواری دایر کنند. البته راوی کتاب اعتقاد دارد که مردم هائیتی چاره‌ای جز گیاه‌خواری ندارند؛ زیرا گوشتی نصیبشان نمی‌شود که بخورند! دیگر شخصیت کتاب مقلدها جونز است که خود را سرگرد جونز معرفی می‌کند؛ اما براون به او شک دارد و احساس می‌کند این عنوان جعلی است. وقتی جونز از دست حکومت فرار می‌کند و به هتل براون پناه می‌برد، این شک به یقین بدل می‌شود. یک فروشنده‌ی داروی دوره‌گرد و سیاه‌پوستی غمگین به نام آقای فرناندز، دیگر مسافران کشتی مده‌آ هستند که هر یک با افکاری در سر، به کشور هائیتی می‌روند. براون چندین ماه قبل از هائیتی فرار کرده بوده و حال برای فروش هتل و دیدار با معشوقه‌اش، که همسر سفیر آمریکای جنوبی است، به آن‌جا سفر می‌کند. اما علت فرار او چه بوده؟ دکتر فرانسوا دووالیه که طرفدارانش او را پاپا دوک (بابا دکتر) می‌خواندند، با زدوبندهای سیاسی در سال 1957 رئیس‌جمهور هائیتی شد. کشوری که بین کوبا و جزیره‌ی پورتوریکو قرار دارد. در سال 1959 علیه او کودتا شد و دووالیه در واکنش، کارکنان ارشد ارتش را اخراج و نوعی پلیس شبه‌نظامی با نام تون‌تون مکوت (لولو خورخوره) را جایگزین ارتش کرد. این گروه هر کسی را که سر راهشان قرار می‌گرفت تا حد مرگ کتک می‌زدند و اعمال ظالمانه و وحشتناکی از آن‌ها سر می‌زد. گراهام گرین بعضی از این اعمال وحشتناک را در رمان مقلدها شرح داده است. کشور هائیتی تا مدت‌ها تحت سلطه‌ی رژیم دیکتاتوری دووالیه بود و مردم آن در وحشتی سراسری به سر می‌بردند. به همین علت بود که براون تصمیم گرفت از این کشور فرار کند.