آینده تاریخ است (چگونه تمامیت‌خواهی دوباره بر روسیه مسلط شد)

165,000 تومان

در اواخر دهه‌ي 1980، رژيم شوروي شروع به تلوتلوخوردن کرد و بعد، فروريخت يا دست‌کم اين‌طور مي‌گفتند. آدم‌هاي مختلف دراين‌باره داستان‌هاي متفاوتي مي‌گويند.
اين کتاب هفت شخصيت اصلي دارد که در سرتاسر روايت ظاهر مي‌شوند. اما ليوشا، ماشا، سريوژا و ژانا چهار جواني‌اند که از شهرها، خانواده‌ها و در واقع دنياهاي متفاوتي در شوروي به مسکو آمده‌اند. هنگامي که داستان‌هاي آن‌ها را به هم مي‌بافتم حس مي‌کردم رمان بلند (غيرداستاني) روسي مي‌نويسم که در پي درک بافت تراژدي‌هاي فردي و رخدادها و فکرهايي است که به آن شکل بخشيده‌اند. حاصل اين تلاش کتابي است که حال‌وهواي زندگي در روسيه طي سي سال گذشته را نشان مي‌دهد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642134564 دسته: , ,
توضیحات

آینده تاریخ است (چگونه تمامیت‌خواهی دوباره بر روسیه مسلط شد)

نویسنده ماشا گسن
مترجم افشین خاکباز
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 462
قطع و نوع جلد وزیری شومیز
سال انتشار 1400
شابک 9789642134564
توضیحات تکمیلی
وزن 0.495 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آینده تاریخ است (چگونه تمامیت‌خواهی دوباره بر روسیه مسلط شد)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

برنامه ریزی شهرهای جدید

4,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی دروس «شهرها و شهرکهای جدید» و «برنامه‌ریزی شهرهای جدید» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. این کتاب در رشته‌های شهرسازی و برنامه‌ریزی به عنوان منبع دروس کارشناسی ارشد و دکتری مورد استفاده است.

فهرست

پیشگفتار چاپ دهم مقدمه فصل اول: پیدایش و سیر تحول شهرهای جدید فصل دوم: گونه شناسی و طبقه بندی شهرهای جدید فصل سوم: تجارب جهانی شهرهای جدید فصل چهارم: نظام شهری و شهرهای جدید در ایران فصل پنجم: برنامه ریزی شهرهای جدید فصل ششم: بررسی نمونه هایی از شهرهای جدید در ایران منابع و مآخذ

هفت خان رستم

49,500 تومان
محسن دامادی ، زاده ۱۳۳۸ - کرمان، کارگردان و فیلم‌ نامه ‌نویس اهل ایران است. وی که بیشتر به عنوان فیلم‌نامه‌نویس شناخته می‌شود، سینمای حرفه‌ای را با فیلم «آپارتمان شماره ۱۳» به کارگردانی یدالله صمدی به عنوان نویسنده آغاز کرد.وی فعالیت هنری را با نگارش داستان های کوتاه آغاز کرد. او سینمای حرفه ای را با فیلم «آپارتمان شماره 13» به کارگردانی یدالله صمدی به عنوان نویسنده تجربه کرد.

ما گربه هستیم

730,000 تومان
کتاب ما گربه هستیم نوشته ناتسومه سوسه کی ترجمه احد علیقلیان توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان، داستان خارجی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. وقتی یک گربه به مشاهده رفتار ما می پردازد. یک رمان فوق العاده خواندنی با ترجمه ای عالی رمانی برجسته که از آثار کلاسیک ادبیات جهان به شمار می رود.این رمان سلسله حکایت ها و طنازی ها و شوخی های ظریف گربه ی فارغ البالی است که نامی ندارد و هرگز موشی نگرفته است و به هیچ دردی نمی خورد جز تماشای کردار آدم ها... ما گربه هستیم و هنوز نامی نداریماصیل ترین و فراموش نشدنی ترین رمان در ادبیات ژاپنی چنین آغاز می شود.ما گربه هستیم رمانی است تمثیلی با زبانی طنز و شوخ و شنگ و روایتی لوده وار که خواندنش بسیار لذت بخش است، وقایع نگاری بچه گربه ای مطرود و سرراهی و سرگردان که تمام وقتش را به مشاهده ی طبیعت آدم ها می گذراند. از ماجراهای نجار و معلمان مدرسه تا ضعف های راهبان و حاکمان. از این چشم انداز یگانه نویسنده کتاب با تکیه بر تعلیمات خود در فلسفه ی چینی اظهار نظرهای گزنده ای درباره خیزش اجتماعی ژاپن دوره ی میجی می کند.

بازاریابی انگیزشی

150,000 تومان
اطلاعاتی که دراین کتاب آمده است روش بازاریابی در کسب و کار علاقه‌مندان به این موضوع را تغییرمی‌دهد. نویسنده مدعی است که به‌کارگیری محتوای کتابش در ساخت اولین آگهی تبلیغاتی، ممکن است در همان ابتدا پاسخگویی مخاطبان به تلاش‌های تبلیغاتی را دو یا چند برابرکند. هرچند شاید در نگاه اول این ادعای بزرگی جلوه کند که شک هرکسی را برانگیزد اما نویسنده آن‌را کاملا طبیعی می‌داند و می‌گویدبازاریابی انگیزشی فراتر از تبلیغات تجاری عمل خواهد کرد. یکی از مباحث جالب توجه در روانشناسی که با زندگی امروزه ارتباط مستقیم دارد، انگیزش و هیجان است. همه در فکر آن هستند که چگونه خود و دیگران را برای انجام دادن کاری ترغیب کنند. این شاخه‌ای از روانشناسی است که روانشناسان، کارفرمایان، بازاریاب‌ها، دولت‌ها، مربیان، آموزگاران، والدین و همه کسانی که به نحوی می‌خواهند در دیگران انگیزه ایجاد کنند به کار می‌گیرند تا بتوانند به کمک آن راهبردهایی ابداع نمایند تا در این زمینه دیگران را برانگیزانند. نویسنده کتاب، رابرت ایمبرایل خود یک بازاریاب مشهور آمریکایی است که سعی کرده با توسل به اصول انگیزشی و هیجانی،محرک‌های هیجانی قدرتمند و خط‌مشی‌های بازاریابی موثری را در اختیار افراد علاقه‌مند به این حوزه قرار دهد.

لاتاری چخوف و داستان‌های دیگر (مجموعه داستان)

71,000 تومان
هر كدام از اين داستان‌ها اگر بهترين داستان نويسنده‌اش نباشد، مسلما يكي از بهترين داستان‌هاي اوست. قصد اين كتاب معرفي يك جريان يا سبك و شيوه‌ خاص نيست. ملاك انتخاب خود داستان‌ها بوده‌اند، و پيوند عميقي كه بين خود داستان‌ها وجود دارد كنار هم نشستن آن‌ها را توجيه مي‌كند... شش مقاله‌ي «پيوست» از ناتاليا گينزبورگ، كاترين آن پورتر، جودي اوپنهايمر، نورا افرون، شروود آندرسن و جي‌مك اينرني مكمل اين مجموعه است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت