احساس های تو (جلد 3) – من غمگینم

35,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

کتاب “احساس های تو (جلد 3) – من غمگینم” ، سومین جلد از  در مجموعه “احساس های تو” است.
هر یک از این کتاب ها درباره ی احساس یا ویژگی خاص از یک کودک، مانند ترس، حسادت، شادی، خشم، معلولیت و… است. متن کتاب ها از زبان کودک نوشته شده است و سادگی و کوتاهی جمله های آنها سبب تأثیرگذاری بیشتر شده است

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

احساس های تو (جلد 3) – من غمگینم

نویسنده
برایان موزس، کارن برایانت مول، جن گرین
مترجم
قاسم کريمي
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 24
نوع جلد
شوميز ـ منگنه‌اي
قطع
وزيري کوتاه
سال نشر 1383
سال چاپ اول 1383
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ
وزيري کوتاه
وزن گرم
شابک
9789644175794
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 17 × 0.3 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “احساس های تو (جلد 3) – من غمگینم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بره اي که گرگ شد

85,000 تومان
کتاب بره ای که گرگ شد یکی از مجموعه آثار  عزیز نسین است. روزگاری، در اونجایی که شرق و غربش به هم می‌چسبیدند و شمال و جنوبش به هم نمی‌رسیدند، چوپونی با گوسفندها و سگ‌هایش زندگی می‌کرد. اونجا دیاری بود ورای جاهای دیگه: آبش چنون بود که گلاب، خاکش چنون بود که طلا، کوه و دشتش لاله بود و چمن، بیابونش گل بود و گلشن. باغ‌هاش چنون بود که باغ بهشت، و هواش تا دلت بخواد سبک بود و سبک، روشن بود و روشن... اما چه سود؟... چه سود که چوپون اون دیار سوای چوپونای دیگه بود: دل نداشت که رحم داشته باشد، رحم نداشت که مروت داشته باشد، نه آه به دل سنگش کارگر بود و نه ناله، و نه صدای گریه و زاری رو می‌شنید...، اگر هم می‌شنید این گوشش در بود و اون گوشش دروازه... چوپون اون دیار نه مثل چوپونای دیگه نی هفت‌بند داشت و نه چماق چوپونی. به جای نی هفت‌بند سوت شکاربونی داشت و به جای چماق چوپونی تازیانه خارنشون به دست می‌گرفت

آرمانشهر (يوتوپيا)

180,000 تومان
کتاب آرمانشهر (يوتوپيا): مور در عالم خيال، و در قالبِ روايت، نظمي اجتماعي و سياسي را پيشِ چشم مي‌آوَرَد که آرماني افلاطوني را خود تن‌آور کرده است. يعني، جامعه‌اي با نظمِ آهنينِ اخلاقي و در قالبِ چنان سازمانِ پيش‌انديشيده‌اي که هيچ رخنه‌اي بازنمي‌گذارد تا «فساد» در آن راه يابد. ... آدم‌ها همه در رفتار نمودگارهايِ انسانِ آرمانيِ اخلاقي اند. در نتيجه، در رفتارشان هيچ کژروي از هنجارهايِ «درست» ديده نمي‌شود، که دولت ــ اين بار به جاي خداوند ــ برنهاده است. به خلافِ ايمانِ مسيحيِ نويسنده، آنچه در اين عالمِ آرمان شهري فرمان‌رواست، روحِ گيتيانه‌يِ فلسفيِ يونانيّت است، نه خيالِ عالَمِ مينُوي مسيحيت. در اين جا طبيعت يکسره مهار شده است. نه تنها طبيعتِ بيروني، که در چنگِ تواناييِ فن‌آورانه‌يِ انسان است و در خدمتِ نيازهايِ او، که طبع يا طبيعتِ درونيِ آدميان نيز. در آن سرزمين نشاني از هيچ چيزِ «وحشي» و خودجوش نيست، چيزي طبيعي و خودرو و خودسر، که با قانونِ درونيِ خود زندگي و رفتار کند. بلکه اين‌جا همه‌چيز در درونِ يک فرهنگ، با سنجه‌هايِ اخلاقيِ مطلق، با زورِ دولت قالب‌بندي شده است. در آرمان‌شهر با از ميان برداشتنِ عاملِ اصليِ «فساد» و کَژرويِ اخلاقي، يعني پول، و بي‌ارج کردنِ زر-و-زيور و ثروت، هوسِ آن‌ها را در دل مردم کُشته اند. و بدين‌سان، همه را يکسره با هم برابر کرده اند. از «پيوست» مترجم

ماجراهای هنک (جلد 9) – جانمی! مرا به تیم راه دادند

40,000 تومان
کتاب ماجراهای هنک (جلد 9) - جانمی! مرا به تیم راه دادند ، جلد نهم از «ماجراهای هنک» دربردارنده داستانی انگلیسی برای کودکان است. وقتی «هنک» متوجه می‌شود که بهترین دوستانش وارد تیم بسکتبال کلاس دوم شده‌اند، او هم تصمیم می‌گیرد، عضوی از آن تیم شود. اما هنک اصلا بسکتبال خوب بازی نمی‌کند؛ با این حال پدر و دوستانش از او حمایت می‌کنند. هنک به کمک آن‌ها سلاح سری تیم بسکتبال می‌شود تا همراه بقیه بازیکنان برای نخستین بار در تاریخ مدرسه‌شان رکورد سه برد پشت سر هم را بشکنند.
سفارش:0
باقی مانده:1

قصه های تصویری از کلیله و دمنه جلد 8، لاک پشتی در آسمان

25,000 تومان
این مجموعه شامل 1 کتاب است. در هر کتاب، یکی از قصه های شیرین کلیله و دمنه آمده است. قصه ها همراه با تصاویر رنگی و زیباست. کلیله و دمنه، یکی از آثار معروف و بسیار زیبای ادبیات فارسی است. قصه های کلیله و دمنه، در عین جذابیت و زیبایی، نکات آموزنده ای هم دارند.

سلطه‌ي مذكر

116,000 تومان
 کتاب سلطه‌ي مذكر: به‌طور خاص بر اساس یک مطالعه انسان‌شناختی از جامعه بربر در قبیله کابیلی است. بوردیو در سال ۱۹۹۰ نخستین بار مفهوم جامعه‌شناختی نظم جنسیتی را مطرح کرد و سال‌ها بعد در اثر حاضر آن را بازنویسی و تکمیل کرد. او در این اثر رویکرد جدیدی به نظریه‌پردازی و پژوهش دربارهٔ نابرابری جنسیتی دارد. بوردیو نابرابری جنسیتی را مصداق پارادوکس دوکسا می‌داند و برای توجیه کلیت ظاهری این تفاوت‌های جنسیتی، دانشمندان علوم اجتماعی را به شناخت سازوکارهای تاریخی تاریخ زدایی و جاودانه سازی تفاوت جنسی فرا می‌خواند. از نظر او، عاملان اجتماعی طی فرایندی دوگانه دیدگاه مذکر را در مردان و زنان نهادینه می‌کنند و مردان را سوژه و زنان را ابژه می‌سازند و سپس زنان را به اتخاذ سبک زنانه و مردان را به اتخاذ سبک مردانه سوق می‌دهند؛ درنتیجه، تفاوت‌های جنسیتی و تبعات آنها را طبیعی می‌سازند. به عبارت دیگر، نظم جنسیتی برساخته‌ای فرهنگی و دلبخواهانه است. سلطه مذکر به عنوان عادت‌واره ای درک می‌شود که به زنان و مردان نقش از پیش تعیین شده‌ای می‌دهد. سلطه مذکر تصویری از گذشته جوامع اروپایی معاصر است. بوردیو در این اثر درصدد نمایش ناخودآگاهی جمعی است، ناخودآگاهی که بر جلوه‌های مدرن و پیشامدرن نظم جنسیتی جوامع مدیترانه‌ای تأکید دارد. او، در ادامه، به بحث درباره جامعه معاصر اروپا و جامعه کابیلی در قبل از سرمایه‌داری می‌پردازد. او معتقد است که سلطه مذکر ریشه در ناخودآگاه جمعی ما دارد و هرگز نمی‌توان آن را دید. سلطه مذکر را، چنان‌که از آن انتظار می‌رود، به سختی می‌توان به چالش کشید. امروزه بیش از هر زمان دیگری حل و فصل و بررسی ساختارهای نمادین ناخودآگاه مردمحور مردان و زنانی شبیه به مردان و زنان جامعه کابیلی دشوار است.

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم