احمق بانمک 2/ موزه‌ی گربه‌ها

155,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

اینجا هم خیلی می‌خندید و هم خیلی حرص می‌خورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا می‌کنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش کلوئه و کوین حسابشان را می‌رسد.

ضمناً آنژل عاشق لباس صورتی، آب‌نبات، ماست لیمویی و مَشویو عروسک شیرش است و از دوستی با کوین لذت می‌برد، البته اگر برادرهای وحشی‌اش بگذارند…!

آنژل شامبر عاشق حیوان خانگی است؛ حالا فکرش را بکنید یک روز توی خیابان حیوانی سر راهش سبز می‌شود و آنژل با آوردن این حیوان به خانه دوباره قرار است یک دردسر جدید درست کند!

اما در این کتاب خنده و ماجرا و دردسر به اینجا ختم نمی‌شود.

این‌دفعه آنژل یک انتقام سرد برای برادرهایش تدارک دیده و البته برای اینکه نقش پرنسس را در نمایش مدرسه به دست بیاورد و کنار کوین اجرا داشته باشد، وارد یک جنگ درست‌و‌حسابی می‌شود…

مطمئن باشید آنژل همیشه پیروز می‌شود!

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

احمق بانمک 2/ موزه‌ی گربه‌ها

نویسنده
فنی ژلی
مترجم
بیتا ترابی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 120
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222044084
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “احمق بانمک 2/ موزه‌ی گربه‌ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سيصد و بيست و پنج

27,000 تومان
«325» روایتي حمیدرضا صدر از از سی‌صد و بیست و روز نخست‌وزیری حسنعلی منصور. صدر بعد نوشتنِ ناداستانِ موفقِ «تو در قاهراه خواهی مُرد» درباره‌ی محمدرضا پهلوی این روایت را نوشته است. کتاب با زاویه‌دید دوم شخص روایت شده و در آن از مردی گفته می‌شود که یکی از خاص‌ترین و مرموزترین چهره‌های تاریخِ سیات در دورانِ پهلوی اول بود. منصور در یک ترورِ ژر حرف و حدیث و در حالی‌که هنوز یک سال کامل هم نخست‌وزیر نبود مقابل مجلس شورای ملی به دستي گروه فداییان اسلام ترور شد و چند روز بهد در بیمارستان از دین ارفت. منصور در زمانِ مرگ چهل و یک سال داشت. حمیدرضا صدر در این روایت نفس‌گیر و جذاب روزگار و ذهنِ منصور را گره زده با اتفاق‌ها و ماجراهایی که او در سال‌های کوتاهِ زندگی‌اش درک کرد. روایتی که در عینِ وفاداری به تاریخ و باورهای‌اش خلاقانه است و قرار است مردی را برای ما تصویر کند که علاوه بر هویتی تاریخی، وجوهي شخصی مخصوصي خودش را داشت. برای همین «325» از مردی و روزگاری می‌گوید که آغشته است به صدها ماجرای مکشوف و نامکشوف و دستِ آخر این سوال که چه کسی حسنعلی منصور را کشت؟ و این قلبِ ماجرای حمیدرضا صدر است که ریتمِ رمان را تپنده می‌کند.

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 3/ کیش کیش سرمگس!

70,000 تومان

معرفی کتاب کیش کیش سرمگس! اثر تد آرنولد

کیش کیش سرمگس کتاب سوم از سری داستان های ویز و سرمگس است داستان کتاب در رابطه با پسری نام ویززز است که به دنبال یک حیوان خانگی می گردد و با یک سرمگس دوست می شود.
در این قسمت سرمگس به خانه برمی گردد یاداشتی از ویز می بیند که در آن نوشته است که او به پیک نیک رفته است بدونه اینکه سرمگس را با خود ببرد گرسنه و غمگین به دنبال غذای مورد علاقه اش می رود از روی یک همبرگر ،پیتزا و یه تیکه استخوان کیشش می کنند حالا شما باید حدس بزنید غذای مورد علاقه ی سرمگس چیست؟
سَرمگس گرسنه است.
دلش یک چیز قهوه‌ای و چسب‌چسبی و قلمبه و بوگندو می‌خواهد. ای‌ی‌ی! می‌دانی همچین چیز خوشمزه‌ای را باید از کجا پیدا کند؟
سفارش:0
باقی مانده:1

ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده

21,000 تومان

معرفی کتاب ساندویچ برای حیدر نعمت زاده اثر منصور علیمرادی

در این کتاب، اشباح ترسناک، دیو تک شاخ، جن و پری، و اسب بالدار هیچ اثری ندارند.
اما داستان دو نفر به نام‌های "علو" و "داوود" در آن آمده است که با خنده‌آور بودنشان شما را سرگرم می‌کند. این دو نف عاشق دوچرخه سواری و ساندویچ هستند، اما نه دوچرخه‌سواری می‌دانند و نه پولی برای خرید ساندویچ دارند.
زمانی که زنگ تفریح می‌زند، دوچرخه‌ی "امیرو"، بچه‌ی شرارت‌کار کلاس، به سرقت می‌رود و آنها باید داستان "ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده" را بخوانند تا ببینند که علو چه پدیده‌ای است. بدیهی است که این کتاب نه تنها نویسنده را می خنداند بلکه شما را نیز به خنده می‌آورد.
منصور علیمرادی، نویسنده، پژوهشگر فرهنگ و اهل جنوب کرمان است. او داستان می‌نویسد، شعر می‌گوید و در زمینه‌ی فرهنگ بومی استان کرمان تحقیق می‌کند.
آثار او شامل "شروگ ماه"، "لیکوهای رودباری"، "افسانه‌های مردمان کرانه‌های رود هلیل" و اشعار و ترانه‌های شفاهی و فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های جنوب کرمان هستند.
در این کتاب نه خبری از اشباح ترسناک و دیو تک‌شاخ هست و نه اثری از جن و پری و اسب بالدار، ولی داستان «عَلو» و «داوود» شما را از خنده روده‌بُر می‌کند.
این دو نفر عاشق دوچرخه‌سواری هستند
، همین‌طور عاشق ساندویچ. اما نه دوچرخه‌سواری بلدند، نه پولی برای خریدن ساندویچ دارند.
زنگ تفریح که می‌شود، دزدکی دوچرخه‌ی «امیرو»، بچه‌شرّ کلاس را برمی‌دارند و می‌زنند به چاک، باید «ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده» را بخوانید تا ببینید که علو چه پدیده‌ای است. قطعاً این کتاب همان‌قدر که نویسنده‌ی کتاب را خنداند، شما را هم می‌خنداند.
سفارش:0
باقی مانده:1

عصر مفرغ ایران

6,500 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته باستان‌شناسی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «ایران در آغاز شهرنشینی» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

فهرست:

پیشگفتار فصل اول: ایران در آستانه عصر مفرغ (3500-3000 ق.م) نتیجه‌گیری فصل دوم: عصر مفرغ ایران (حدود 3000-1500 ق. م) شاخصهای عصر مفرغ ایران فصل سوم: عصر مفرغ در مناطق مختلف فلات ایران شمال غرب زاگرس مرکزی جنوب غرب زاگرس (فارس) شمال شرق شمال مرکزی جنوب شرق جنوب غرب در پایان هر فصل منابع و مآخذ آن درج شده است.

تهران در بعدازظهر

95,000 تومان

معرفی کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر

کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر نوشته مصطفی مستور، مجموعه‌ای از 6 داستان کوتاه با مضامینی اجتماعی و فلسفی‌ست که محوریت موضوعی آن‌ها درباره‌ی زنان و نقش آن‌ها در زندگی مردان است. مصطفی مستور در هر یک از داستان‌های این مجموعه در نقش یک فرد اجتماعی نمایان می‌شود و از زبان شخصیت‌هایش سخن می‌گوید که حرف اصلی داستان است. حال این شخصیت در قصه‌ای یک روسپی است؛ در قصه‌ی دیگر کودکی منگل و در داستانی نیز یک الکلی دائم‌الخمر. در مضمون تمام داستان‌ها، زن، عشق و روابط‌ انسانی نقش به سزایی دارند. حتی می‌­توان در لایه­‌های پنهانی‌تر داستان نگاه فلسفی نویسنده به وجود خدا و جهان را نیز درک کرد. عنوانِ "تهران در بعداز ظهر"، انتخاب به جا و خردمندانه‌ای است برای داستان‌هایی که نویسنده پایان معینی برای آن در نظر نگرفته و مخاطب را در آخر هر داستان سردرگم می­‌گذارد، یک سردرگمی جذاب و گیرا. مخاطب در فضای معلق و نامعینی قرار می­‌گیرد که برایش هم تازگی دارد و هم دل‌نشین است. داستان اول با عنوان "هیاهو در شیب بعد از ظهر" روایتی از چند جوان است که با یکدیگر به مسافرت می‌روند اما یکی از آن‌ها خوابی می‌بیند و در گیجی و شاید نوعی خلسه از خوابی که دیده و تعبیر آن به سر می­‌برد. او از گروه جدا می‌شود و به دنبال عکاسی می‌رود. داستان دوم با عنوان "چند روایت معتبر درباره بهشت"، داستان لطیف و غمگینی‌ست که از زبان پسر بچه‌ای با مشکل ذهنی روایت می‌شود که به خواهرش ابراز محبت می‌کند. او به خواهرش می‌گوید زمانی که بمیرد حتما به بهشت می‌رود و در آن‌جا دیگر کله‌اش بزرگ نیست. گونه‌هایش زشت و نافرم نیست و لکنت زبان ندارد. او به این امید زنده است که در بهشت یک زندگی عادی و متعادل را داشته باشد مانند دیگر انسان‌های عادی. منیژه خواهرش قرار است ازدواج کند و نزدیک رفتن اوست که پسرک دائم در فکر تحقق آرزوی دیرینه‌اش است اما خودش هم خوب می‌داند که آرزویش برآوردنی نیست. داستان سوم طولانی‌ترین داستان این اثر با نام "تهران در بعد از ظهر" که عنوان کتاب نیز از آن برگرفته شده است، روایت‌هایی موازی از اتفاقاتی است که بعد از ظهری در شهر تهران برای هفت گروه از انسان‌ها رخ می‌دهد و رابطه زنان و مردان مختلف را بازگو می‌کند. انسان‌هایی که در شلوغی و هیاهوی تهران، روزهای خود را به سختی طی می‌کنند، اما در نگاه بسیاری از آدم‌ها گم شده‌اند. در این داستان هیچ یک از هفت گروه از خوشی و زیبایی زندگی خود سخنی نمی‌گویند بلکه بازگو کنند‌ه‌ی مشکلات، بدبختی و سختی زندگی‌هایشان هستند. علاوه بر دردها و رنج‌ها، نقطه‌ی مشترک هر هفت داستان، پایان حیرت‌آور آن‌هاست که شخصیت اصلی هر هفت گروه با یک حالت روحی مشترک یعنی گریه در مقابل این دردها و رنج‌ها از خود عکس‌العمل نشان می‌دهد. داستان بعدی با عنوان "چند روایت معتبر از دوزخ"، درباره‌ی دختری است که کم‌کم از معصومیت وجودی خود دور می‌شود و مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و تبدیل به زنی فاحشه می‌شود. این داستان دربردانده‌ی تک‌گویی او با خودش، درباره آخرین مشتری اوست، مشتری که حرف‌هایی راجع به بهشت و جهنم زده است. شیوه‌ی روایت داستان به صورت اعتراف‌گونه است، انگار دختر در کل داستان مجبور است همه‌ی اتفاقات و شرح آن‌ها را مو به مو برای شخصی روایت کند و از همان ابتدای داستان تلاش می‌کند خود را بی‌گناه جلوه بدهد، اینکه روسپی‌گری را خودش انتخاب نکرده است. داستان پنجم با عنوان "چند روایت معتبر درباره برزخ" درمورد پسری‌ست که در رشته دکترای ادبیات به تحصیل می‌پردازد. روزی در مترو دختری به نام سوفیا را می‌بیند و یک دل نه صد دل عاشق او می‌شود. اما پس از این دیدار یک هم‌کلاسی هم وارد داستان می‌شود، او در این فضای بزرخ‌وار رها می‌شود. داستان به گونه‌ای دو محوری است. محور اصلی اندیشه‌ها، افکار و عقاید راوی داستان است و محور فرعی افکار و عقاید دوست او یعنی ناصر، که به ظاهر در تضاد با افکار راوی‌ست. داستان آخر با عنوان "چند مسئله‌ی ساده" نیز درباره چند مشکل و معضل اجتماعی است که مانند مسئله‌های ریاضی بیان می‌شود و حل نشده باقی می‌ماند و انگار حل کردن آن‌ها به عهده مخاطب گذاشته می‌شود. 10 مسئله موجود در داستان 10 حقیقت موجود در اجتماع و زندگی را به تصویر می‌کشد. این بخش طنز تلخی با خود به همراه دارد.  
سفارش:0
باقی مانده:2

پروفسور شُخُلی و دستیارش خُل‌خُلی 3/ داستان‌هایی فلسفی درباره‌ی هنر

49,000 تومان

وقتی به یک آکادمی فکر میکنید، احتمالاً تصویر ساختمانی خیلی بزرگ با یکعالمه استاد و دانشجو میآید توی ذهنتان، اما «آکادمی کپلی» اینشکلی نیست! بیشتر وقتها توی این آکادمی فقط دو نفر هستند: پروفسورشخلی و خلخلی.

پروفسورشخلی استاد آکادمی کپلی است و خلخلی هم دستیارش. خلخلی سعی میکند تا میتواند از استادشخلی فلسفه یاد بگیرد، اما خب چون بیتجربه است، دستهگلهایی هم به آب میدهد!

آنها هر بار در مورد چیزهای مختلفی حرف میزنند. موضوع بحث آنها در این کتاب «هنر» است.

البته... این کتاب پروفسورشخلی و دستیارش خلخلی دربارهی هنر نیست. شما با خواندن این کتاب چیزی دربارهی فلسفهی هنر یاد نمیگیرید.

اصلاً این شما نیستید که در حال خواندن این کتاب هستید، راستش را بخواهید اصلاً کتابی در دست شما نیست! این کتاب، کتاب نیست! شما شما نیستید!

در بخشی از کتاب پروفسور شخلی و دستیارش خل خلی 3: داستان‌هایی فلسفی درباره‌ی هنر می‌ خوانیم:

در آکادمی فلسفه داشت از جا کنده می‌شد و پنجره‌ها می‌لرزیدند. خل‌خلی تک‌وتنها برای خودش آهنگ گوش می‌داد و خوشحال بود. اما این خوشحالی زیاد طول نکشید: «اینجا آکادمی فلسفه است یا دستیار من مهمانی گرفته؟!» «مهمونی که یه‌نفره نمی‌شه پروفسور. اینجا آکادمی فلسفه است ولی من داشتم بهترین آهنگ تاریخ همه‌ی دنیا رو گوش می‌کردم. جدید اومده آهنگش!» «خل‌خلی، ممکنه به خاطر صدای بلند این موسیقی ببخشمت، ولی برای این حرف خل‌خلی‌ای که زدی واقعاً باید اخراج بشی.» «پروفسور آخه چرا؟ شما حتی یه بار کامل این آهنگ رو گوش ندادید.» «نمی‌خوام هم گوش بدم خل‌خلی.»