احمق بانمک 3/ بالنی با دو بلیط اضافه

115,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

این‌جا هم خیلی می‌خندید و هم خیلی حرص می‌خورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا می‌کنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را می‌رسد.

در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آب‌نبات، ماست لیمویی و مَشویو، عروسک شیرش، است و از دوستی با کوین لذت می‌برد، البته اگر برادرهای وحشی‌اش بگذارند!

آنژل شامبر دشمنان قسم‌خورده‌ای دارد، دشمنانی که حتی وقتی می‌خواهد یک کادوی تولد خشک‌وخالی به دوستش بدهد هم ولش نمی‌کنند، حتی ممکن است از طرف او برای دوستش کوین نامه بفرستند و رفاقتشان را خراب کنند.

به‌جز برادرهای ترسناکش، آیا آنژل دشمن دیگری هم دارد؟

فعلاً معلوم نیست. اما به‌محض این‌که یواشکی خرگوشی را به اتاقش می‌برد، باز هم دارودسته‌ی خراب‌کارها برایش دردسر تازه‌ای درست می‌کنند.

البته داشتن یک مادربزرگ باحال همیشه به آنژل کمک می‌کند، حتی وقتی پای دو برادر خراب‌کار وسط باشد.

حالا باید دید تعطیلات کنار ساحل و بالن‌سواری با نقشه‌های هر دو طرف دعوا کارش به کجا می‌کشد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

احمق بانمک 3/ بالنی با دو بلیط اضافه

نویسنده
فنی ژلی
مترجم
بیتا ترابی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 136
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222044091
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “احمق بانمک 3/ بالنی با دو بلیط اضافه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مومی ترول‌ها 3/ کلاه جادو

20,000 تومان
در روزی بهاری و زیبا «ترولک»، «شامه‌زاد» و «بوبو» در نوکِ کوه، کلاهی سیاه پیدا می‌کنند و آن را به خانه می‌برند. این کلاهِ جادویی می‌تواند شکل هر چیزی را عوض کند. اولِ داستان کلاه جادویی سرگرمشان می‌کند. اما بعد اتفاق‌هایی می‌افتد که هم خطرناک‌اند و هم خنده‌دار. کم‌کم کار به جاهای باریک می‌کشد. وسط جشنی که «ماما‌ترول» برای اهالی دره برپا کرده، سروکله‌ی یک جادوگر پیدا می‌شود... .

داستان‌های خانه‌درختی 6/ خانه‌درختی 78طبقه

280,000 تومان
داستان‌های خانه درختی6: خانه درختی 78 طبقه مجموعه «داستان‌های خانه درختی» مجموعه‌ای جذاب و خواندنی که برای کودکان و نوجوانان 9 تا 16 ساله مناسب و مفید است. مجموعه داستان با اتفاقاتش شما را می‌خنداند و با عجایب تازه‌ای روبه‌رو می‌کند. شاید دوست داشته باشید، از داستان بیشتر بدانید: پس با هم قسمتی از کتاب را می‌خوانیم: «می‌گویم: «آخه نمی‌تونید بدون من این فیلم رو بسازید! من هم اون جا بودم، من هم توی داستانم!»آقای غول‌تصویر می‌گوید: «ما هم نمی‌خواهیم بدون تو بسازیمش، مل گیبون رو آوردیم تا نقش تو رو بازی کنه.»می‌گویم: «مل گیبسون؟ واسه نقش من یه‌ذره پیره، نیست؟» آقای غول‌تصویر می‌گوید: «مل گیبسون نه، مل گیبون! ببین، اینهاش!»می‌گویم: «ولی این که میمونه!...» برای دانستن ماجرای «اندی و تری» بهتر است، زودتر کتاب را مطالعه کنید و لذت ببرید. ناگفته نماند: «تری دنتون» داستان را تصویرگری کرده است و «آنیتا یار محمدی» نیز «داستان‌های خانه درختی6: خانه درختی 78 طبقه» را به فارسی برگردانده است.
سفارش:1
باقی مانده:2

تاریخ فلسفه راتلج (جلد8): فلسفه‌ی قاره‌ای در سده‌‌ی بیستم

590,000 تومان
مجموعه ی تاریخ فلسفه ی راتلج به ترتیب زمانی به بررسی تاریخ فلسفه ی غربی از آغازگاه های آن در سده ی ششم پیش از میلاد تا دوران کنونی می پردازد. در این مجموعه تمامی تحولات عمده ی فلسفی عمیق بحث می شود. قسمت بیشتر این مجلدات به افرادی اختصاص داده شده که عموما از فیلسوفان بزرگ تلقی می شوند. اما چهره های کم اهمیت تر نیز فراموش نشده اند و همراه با آن ها ده جلد تاریخ حاضر شامل اطلاعات پایه ای و انتقادی درباره ی فیلسوفان مهم گذشته و حال است. این فیلسوفان آشکارا درون بستر فرهنگی و به ویژه علمی زمانه ی خود قرار داشته اند. مخاطب تاریخ کنونی فقط متخصصان فلسفه نیستند. بلکه دانشجویان و خواننده ی عام نیز در نظر گرفته شده، هر فصل توسط مرجع معتبر آن حوزه نوشته شده. فصل ها به سبکی خواندنی نگاشته شده اند و واژه نامه ای از اصطلاحات فنی در هر مجلد تهیه شده است. مجلدات یادشده عبارت اند از: 1. از آغاز تا افلاطون. سی. سی. تایلور ٢. از ارسطو تا آگوستین. دیوید فورلی 3. فلسفه ی سده های میانه، جان مارنبون 4. رنسانس و عقل باوری سده ی هفدهم. ج. اچ. آر. پارکینسون 5. فلسفه ی بریتانیایی و عصر روشنگری، استوارت براون 6. عصر ایده آلیسم آلمانی، رابرت سولومون و کاتلین هیگینز 7. سدهی نوزدهم. سی. ال. تن 8. فلسفه ی قاره ای در سده ی بیستم. ریچارد کرنی 9. فلسفه ی علم، منطق و ریاضیات در سده ی بیستم. س. ج. شانکر 10. فلسفه ی معنا، شناخت و ارزش در سده ی بیستم. جان کانفیلد هر مجلد شامل 15 – 10 فصل است که توسط نویسندگان مختلف به رشته ی تحریر درآمده است.
سفارش:0
باقی مانده:3

دفترچه خاطرات جغد 9 / مهمانی بالشی اوا

125,000 تومان

کتاب مهمانی بالشی اوا

در کتاب دفترچه خاطرات جغد 9 (مهمانی بالشی اوا) میخوانیم: سلام دفترچه عزیزم! باز هم منم اِوا. قرار است یک هفته جانمی جان داشته باشیم می دانی چرا ؟ چون شنبه بعد جشن تولد من است ما جغد ها به آن روز از تخم درآمدن هم می گوییم. همه به این مهمانی هیجان انگیز دعوتند به جز سو او نمی تواند بیاید اما چرا ؟! این کتاب دفترچه خاطرات جغد 9 (مهمانی بالشی اوا) شاد و مفرح که به چاپ دوم خود رسیده است در رده کتاب های ۵ تا ۷ سال و کتاب های ۷ تا ۹ سال قرار می گیرد سعی کنید داستان را با دقت بخوانید چون در آخر خود سو می آید و از علت نیامدن به مهمانی بالشی اوا از شما سوال می کند او علت واقعی نیامدنش را از شما می خواهد. با خرید این کتاب برای کودک خود او را به یک جشن تولد جغدی زیبا و جالب آشنا کنید یادتان نرود که کودکان عاشق داستان های تخیلی مثل داستان اوا هستند. شما میتوانید در صفحه مجموعه دفترچه خاطرات جغد سایر جلدهای این مجموعه را نیز مشاهده و بررسی نمایید.
سفارش:0
باقی مانده:1

داستان‌های خانه‌درختی 7/ خانه‌درختی 91طبقه

265,000 تومان
همراه اندی و تری، در آخرین خانه‌درختیِ خفن و پرطبقه‌شان ماجراجویی کنید! چرخی توی قوی‌ترین گرداب جهان بزنید، سوار زیردریاییِ ساندویچی شوید، سر از جزیره‌ای دور‌افتاده دربیاورید، با یک تار‌عنکبوت غول‌پیکر دست‌و‌پنجه نرم کنید و به ملاقات مادام‌همه‌چیزدانِ پیشگو بروید، تا تصمیم بگیرید دکمه‌ی قرمز گنده و اسرارآمیز را فشار بدهید یا نه... خب، معطل چی هستید!؟ بپرید بالا! در این جلد آقای غول‌دماغ نوه‌هایش، آلیس و آلبرت و بچه را به اندی و تری می‌سپرد. اما به نظر شما خانه‌درختی با آن همه طبقه‌ی خطرناک برای بچه‌ها جای مناسبی است؟ با اندی و تری و بچه‌ها همراه شوید و یک عالم ماجرای باحال و خنده‌دار از سر بگذرانید تا بالاخره راز دکمه‌ی قرمز گنده را کشف کنید.
سفارش:1
باقی مانده:3

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.