از اسطوره تا تاريخ

540,000 تومان

از اسطوره تا تاریخ در یک نگاه

:

  • تاریخ و اسطوره شناسی در ایران
  • مجموعه ای از مصاحبه ها و مقالات مهرداد بهار
  • حاصل سال ها پژوهش و تحقیق نویسنده
  • اثری جامع و قابل تأمل از دل تاریخ و اساطیر ایرانی، بین النهرینی، یونانی و …

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

از اسطوره تا تاريخ

نویسنده
 مهرداد بهار، ابوالقاسم اسماعیل پور
مترجم
—–
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 675
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
اسطوره و تاريخ
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786225250109
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “از اسطوره تا تاريخ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فیلم کوتاهی درباره‌ی دیگران: مکالمه با ژان‌کلود کاری‌یر درباره‌ی سینما

9,500 تومان

در بخشی از کتاب فیلم کوتاهی درباره دیگران می‌خوانیم

بعد از فیلم کپی برابر اصل طرحی در ذهنم شکل گرفت؛ بنا به این ایده که یک بار دیگر به سراغ ژولیت بینوش و ویلیام شیمل بروم و آن‌ها را کنار هم قرار دهم. این طرح براساس شعری از لا فونتِن بود؛ همان منظومه‌ای که دارد از پرنده‌ای حرف می‌زند که پرنده‌ی دیگر از او جدا می‌شود و لانه را ترک می‌کند. آن پرنده نگران است بچه‌ها جفتش را با سنگ بزنند. بالاخره به لانه برمی‌گردد تا از جفتش مراقبت کند. این قصه‌ی قدیمی فرانسوی را به‌خصوص برای کار کردنِ دوباره با ویلیام، مردِ فیلمِ کپی برابر اصل، در نظر گرفتم. وقتی خواستم فیلم‌نامه را بنویسم، به نظرم رسید برای نوشتن این فیلم‌نامه همکاری با ژان‌کلود نتیجه‌ی لذت‌بخشی خواهد داشت. در این آداپتاسیونِ‌ ذهنِ ایرانی در ارتباط با یک داستان فرانسوی، نویسنده‌ای فرانسوی مثل کری‌یر می‌توانست برای بهتر شدن فیلم‌نامه کمک بسیار مؤثری باشد. با همه‌ی تفاوت‌ها در نحوه‌ی نوشتن فیلم‌نامه همکاری مفیدی را پیش‌بینی می‌کردم. در کافه‌ای نشستیم و حرف زدیم. ژان‌کلود گفت حالا همه‌چیز را کاملاً در ذهن دارم. بارِ دیگر که دیدمش، گفت: «نوشتمش؛ قصه‌ی خوبی هم از آب درآمده…» و دوستش داشت. متأسفانه حالا که در تهرانم قصه‌های دیگری ذهنم را برای ساختن اشغال کرده. فیلم بعدی را هم که قرار است در ژاپن بسازم، اما هنوز فکر می‌کنم این فرصت وجود دارد که بعد از آن با کری‌یر کار را به جایی برسانیم. آن جهان اخلاقی قرن‌نوزدهمی که در قصه‌ی لا فونتِن وجود دارد هنوز هم روح ما را به ارتعاش می‌آورد. من مطمئن نیستم؛ یعنی حافظه‌ام یاری نمی‌کند، ولی به نظرم اولین‌بار این داستان را در کتاب‌های درسی زمان دبستانم دیدم و هنوز امیدوارم من و ژان‌کلود به سراغش برویم.

کارآگاه کرگدن در باغ‌وحش مرموز 4/ اسرار «غروب»

20,000 تومان

برشی از متن کتاب

نصف شب از خواب بیدار شدم. خواب چیزی را دیدم که من را بیدار کرد. خواب یکی از حرف های بیسنتیا خانم فیله بود. داشت می گفت: دختره تشویقم کرد این کار رو بکنم! دختره؟ منظورش کی بود؟ دختره کی بود؟ یک لحظه شک کردم نکند او باشد؟... نگاهش کردم. غروب کف قفس دراز کشیده بود. لبخند زیبایی روی لب داشت و خوابیده بود. شبیه فرشته ها بود. چطور امکان داشت او بیسنتیا خانم فیله را راضی کرده باشد تا روی بدن فیل دیگری نقاشی بکشد؟ به خودم گفتم: اصلاٍ امکان ندارد. بعد کمی جا به جا شدم تا جایم راحت تر باشد و باز بخوابم. فایده نداشت. یک لحظه با خودم گفتم نکند همه این ها کار غروب بوده. یک لحظه بعدش گفتم نه. اصلاً کار او نیست. امکان نداشت کار او باشد! هر چه باشد من دوستش بودم، مگر نه؟ بودم، نبودم... نتوانستم نتیجه ی مشخصی بگیرم. دیدم بهتر است بلند شوم و یک حمام گِل درست و حسابی کنم محشر بود! ماه کامل بود و می درخشید. باغ وحش ساکت ساکت بود و تمام حوض گل مال خودم بود. تنها بودن و تنهایی حمام کردن چیز دیـ... _ کرگدن جون؟ خوابت نمی بگه؟ تنهایی چی کاگ داگی می کنی؟ الان می آم پیشت. بله. می گفتم. چیز دیگری بود. ولی این چیز دیگر دوام نداشت. خیلی معمولی پرسیدم: غروب! وقتی بیسنتینا خانم فیله گفت: دختره تشویقم کرد. فکر می کنی منظورش کی بود؟ یک لحظه انگار دست و پایش را گم کرد. ولی فقط یک لحظه. گفت: مگه همچین چیزی گفت؟ ها؟ گفتم: آره. گفت دختره من رو تشویق کرد. گفت: شاید... مامانش نبوده؟ یا شاید استاد نقاشی اش بوده. بله، حرف غروب منطقی بود. گفت: کرگدن جون! تو که فکگ نمی کنی کاگ من باشه. مگه نه؟ امان از دست آن آه و ناله ها! چیزی نمانده بود گریه اش بگیرد! من از کی این قدر بی رحم شده بودم؟ حالم از دست خودم بد شد. پیشنهاد دادم با هم کاه بخوریم تا صبح زیر نور ماه با هم مشغول خوردن کاه بودیم. داستان زندگی خودمان را تعریف کردیم. خندیدیم. عالی بود. آن روز روز خوبی می شد. می شد! ولی نشد. چون مانوئلا گفت اره پرونده ی جدیدی برای ما آورد. آمد توی دفترم و سه تا نامه به من داد. نامه ی اول را باز کردم و خواندمش، نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. پرسیدم: خب این چشه؟ گفت: بقیه ش رو هم بخون کرگدن جون! دومین پاکت را باز کردم. نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. ازت متنفریم! گفتم: حالا خودت رو نگران نکن. باغ وحش جمعیتش زیاده. می دونی که... بعضی وقت ها بچه ها بازی شون می گیره... گفت: بقیه اش رو هم بخون کرگدن جون! سومین پاکت را باز کردم. نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. ازت متنفریم! به زودی می میری! از جا پریدم. این یک تهدید جدّی بود! نگاهی به آدرس فرستنده کردم. چیزی ننوشته بودند. فکرش را می کردم! نامه ها را ناشناس فرستاده بودند. گفت: کرگدن جون! می تونی مجرم رو پیدا کنی؟ حتماً متوجه ی که خانواده ام حسابی نگرانن. گفتم: حتماً مانوئلای عزیز! حتماً. همین الان می رم سر وقت تحقیـ... هنوز حرفم را تموم نکرده بودم که...

قهقهه ي شهرياري

16,000 تومان

معرفی کتاب قهقهه ی شهریاری اثر ژرژ باتای

کتاب «قهقه ی شهریاری» منتخبی است از مقاله های «سیاسی» یا متن هایی که در آن ها مستقیما به مسئله ی «سیاست» می پردازند. باتای نقطه ای به غایت حساس و مرزی در تاریخ اندیشه است.
به زعم مقدمه ی مترجمان متون حاضر مهم ترین مقاله های سیاسی او محسوب می شوند و به دوره های متفاوت تفکر باتای و فعالیت های سیاسی اش تعلق دارند.
او در واپسین دوره از زندگی فکری اش به کلی از سیاست روی گردان می شود. باتای معتقد بود که «کار سیاسی باید با امید همراه باشد.»

بازارهای پولی و مالی بین المللی

17,500 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته مدیریت بازرگانی در مقطع کارشناسی برای درس «سازمانهای پولی و مالی بین‌المللی» به ارزش 3 واحد و برای مقطع کارشناسی‌ارشد برای درس «بازارهای پولی و مالی» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

فهرست:

پیشگفتار فصل اول: پس‌اندازها و تمرکز منابع مالی جامعه فصل دوم: روشهای تمرکز یا تشکیل منابع مالی (در سطح کلان وخرد)، ... فصل سوم: مشخصات بازارهای پولی و مالی در کشورهای در حال توسعه، ... فصل چهارم: بازار سرمایه و پیش‌بینی جریان فعالیتها در آن فصل پنجم: عوامل اقتصادی مؤثر بر بازار پول و سرمایه فصل ششم: نقش سیستم بانکی جدید (بانکداری اسلامی یا بدون ربا) در بازار مالی ایران فصل هفتم: نقش درآمد حاصل از صادرات نفت در بازارهای مالی کشورهای صادرکننده نفت فصل هشتم: منابع مالی خارجی، وامها، اعتبارات و ذخایر پولی بین‌المللی فصل نهم: بازار اسعار (ارز) اروپا فصل دهم: مسائل جاری در امور پولی و مالی بین‌الملل (پولشویی)
سفارش:0
باقی مانده:8

قلب نارنجي فرشته

52,000 تومان

در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته می‌خوانیم

بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.

تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش می‌گفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.

خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط می‌کردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر می‌زد.

سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.

هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.

می‌گفت همه‌ی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدم‌های جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.

زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل می‌بنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخری‌ها خیلی خماری کشید.

چه قدر باید تریاک می‌مالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو می‌خوام، حسودی می‌کرد. غصه‌ی اون هم داشتم شنبه‌ای که اون حرف رو بهت زدم.

شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.

ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرف‌هایی به ش زده بودم که به سنگ می‌گفتی، آب می‌شد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.