از دو که حرف می‎‌زنم از چه حرف می‌زنم

190,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:2

سرسخت‌ها و سخت‌کوش‌ها به زندگی باج نمی‌دهند. استوار و خدنگ در مقابل آن می‌ایستند و تا به هدف‌شان نرسند، دست از تلاش کردن بر نمی‌دارند. هاروکی موراکامی، نویسنده‌ی برجسته‌ی ژاپنی که کتاب او «از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم»، توسط مجتبی ویسی ترجمه شده، یکی از آنهاست.

او در سال 1949 – اواسط قرن بیستم – در خانواده‌ای فرهیخته به این دنیا قدم گذاشت. در کودکی زیر نظر مادر و پدرش که در دانشگاه ادبیات ژاپنی تدریس می‌کردند با موسیقی و ادبیات روسیه و به طور کلی فرهنگ غرب آشنا شد و آثار نویسندگان بزرگ مثل کافکا، فلوبر، دیکنز، وونه گات، داستایوفسکی، جک کرواک، بالزاک و … را مطالعه کرد.

نویسنده‌ی «پین بال 1973» پس از پایان دوره‌ی متوسطه، در سال 1968 مطالعه‌ی هنرهای نمایشی را در دانشگاه واسدا شروع کرد. دو سال بعد، در سال 1971 ازدواج کرد و مثل همسرش که فروشگاه صفحه‌ی موسیقی داشت، او هم کافه و باری که در آن موسیقی جاز نواخته می‌شد، تاسیس کرد.

موراکامی در 29 سالگی نویسندگی پیشه کرد. در گفت‌و‌گو با مجله‌ی اشپیگل گفت: «من از قبل چیزی ننوشته بودم و یک شخص معمولی بودم، یک باشگاه جاز داشتم و هیچ نوشته‌ای خلق نکرده‌بودم.»

در 33 سالگی دویدن را با سخت‌کوشی و پشتکار بی‌نظیر آغاز کرد. طعم حضور در مسابقه‌ی ماراتن را اول بار در سال 1996 چشید و خاطرات‌اش از پروسه‌ی دشوار دونده شدن را در کتاب «از دو که حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم» نوشت که در ایران با استقبال خوانندگان روبه‌رو شد.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

 از دو که حرف می‎‌زنم از چه حرف می‌زنم

نویسنده
 هاروکی موراکامی
مترجم
 مجتبی ویسی
نوبت چاپ 33
تعداد صفحات 180
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643627553
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “از دو که حرف می‎‌زنم از چه حرف می‌زنم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

سال‌هایی که سینما مهم بود

70,000 تومان

معرفی کتاب سال‌هایی که سینما مهم بود: سیاست، تاریخ و جنبش‌های اجتماعی در سینمای دهه‌ی هفتاد آمریکا

تامس السیسر، الکساندر هورواث و نوئل کینگ در کتاب سال‌هایی که سینما مهم بود مجموعه مقالاتی را گردآوری کرده‌اند که روی سینمای دهه‌ی 1970 آمریکا متمرکز است و آن را از لحاظ سیاسی، تاریخی و اجتماعی تحلیل می‌کند. این کتاب به یکی از درخشان‌ترین و تأثیرگذارترین دوران هالیوود می‌پردازد، درباره‌ی فیلم‌ها و فیلم‌سازان مهم آن دوره و فلسفه‌ی آنان بحث می‌کند و می‌کوشد ردپایشان را در آثار معاصر پی بگیرد.

درباره‌ی کتاب سال‌هایی که سینما مهم بود

سینمای دهه‌ی 1970 آمریکا از مهم‌ترین دوره‌های سینمایی تاریخ آمریکا و حتی دنیا به شمار می‌رود. آن دوران که از اواخر دهه‌ی 1960 شروع شد و تا حوالی سال 1977 طول کشید، شاهد ظهور چند نفر از بزرگ‌ترین فیلم‌سازان سینما بود که فیلم‌هایی بسیار تأثیرگذار ساختند. اسکورسیزی، اسپیلبرگ، سم پکین پا، رابرت آلتمن، آرتور پن، دی پالما و هال اشبی تنها چند چهره از انبوه فیلم‌سازهای جریان٬ساز و صاحب‌سبک دهه‌ی هفتاد بودند که انقلاب مهمی در این هنر به وجود آوردند. در همان زمان بود که شاهکارهایی مثل راننده‌ی تاکسی، پدرخوانده، ایندیانا جونز، جنگ ستارگان، بانی و کلاید، بوچ کسیدی و ساندنس کید، فارغ‌التحصیل و این گروه خشن ساخته شد. بااینکه در حوالی دهه‌ی 1980 خود این موج به حاشیه رانده شد ولی تأثیر آن پابرجا ماند، به‌طوری‌که اغراق نیست اگر بگوییم آن زمان شروع عصر جدید هالیوود بود.
سفارش:0
باقی مانده:2

فلسفه اشراق

15,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته الهیات و معارف اسلامی گرایش فلسفه و حکمت اسلامی در مقطع کارشناسی و رشته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «حکمت اشراق» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر دانشجویان، سایر علاقه‌مندان، مانند پژوهشگران حوزوی نیز از آن بهره‌مند شوند.

فهرست:

پیشگفتار مقدمه مؤلف فصل اول: فلسفه اشراق فصل دوم: نقدهای شیخ اشراق بر فلسفه مشاء فصل سوم: معرفت‌شناسی در حکمت اشراق فصل چهارم:هستی‌شناسی در حکمت اشراق منابعهر فصل شامل مقدمه، چکیده و مرور، و پرسشهای پایانی است.

در بند کردن رنگين کمان

125,000 تومان
انتشارات چشمه منتشر کرد: دوستت می‌دارم اما نمی‌تونی مرا دربند کنی همچنان که آبشار نتوانست همچنان که دریاچه و ابر نتوانستند و بند آب نتوانست پس مرا دوست بدار آن‌چنان که هستم و در به بند کشیدن روح و نگاه من مکوش! و مرا بپذیر بر آنچنان که هستم بدان سان که دریا می‌پذیرد همه نهرها را که همواره به سوی او خیزانند و در دل او ریزانند مرا بپذیر به سان آبشارها، بندآبها، دریاچه‌ها و بدان که چگونه راهم را به سوی پذیرش بی‌نهایت می‌یابم.

فرزند خوانده

48,000 تومان

معرفی کتاب فرزندخوانده اثر خوآن خوسه سائر

کتاب فرزندخوانده، رمانی نوشته ی خوآن خوسه سائر است که اولین بار در سال 1983 به انتشار رسید. داستان این رمان، به پسری می پردازد که خدمتکار کشتی است.
او طی اتفاقاتی اسیر می شود و ده سال آینده را در کنار سرخپوستانی آدم خوار در آمریکای جنوبی در قرن شانزدهم سپری می کند.
اما این توصیف مبهم و شوکه کننده از طرح کلی داستان کتاب فرزندخوانده، تنها بخش کوچکی از کاری است که سائر در این اثر انجام می دهد.
رمان فرزندخوانده، تصویر روانشناسانه ی استادانه و فوق العاده جذابی از احساس بیگانگی است و همچنین، تأملی ژرف بر این نکته است که چگونه واقعیت اغلب بی اهمیت ترین چیز در دنیای انسان ها تلقی می شود.
سفارش:1
باقی مانده:1

بداهه پردازی نمایشنامه بلند: هنر تئاتر خودجوش

12,000 تومان
این کتاب برای نخستین بار در سال 2007 منتشر شد. نویسنده آن، نمایشنامه نویسی است که جوایز متعددی در پرونده کاری اش داشته و همچنین در دو گروه مهم تئاتر امریکا، به کارگردانی مشغول است. ارزش اصلی کتاب «بداهه پردازی نمایشنامه بلند: هنر تئاتر خودجوش» در پیوندی است که میان بازیگر، کارگردان و نمایشنامه نویس برقرار می سازد. محورهای اصلی این پیوند، اصول داستان گویی و بداهه پردازی هستند؛ به این معنا که در عین تأکید کتاب بر بداهه پردازی گروهی روی صحنه، امکان گسترده ای برای نویسنده به منظور پیشبرد ایده اش از نقطه صفر تا نگارش کامل متن و برای کارگردان به منظور هدایت تمرینهای مشخص، به قصد بارورسازی پتانسیلهای متن و بازیگران، فراهم می کند.