از شیطان آموخت و سوزاند

13,000 تومان

عصیان، شکل‌ها و کیفیت‌های مختلفی دارد. گاه آن قدر نیرومند و علنی است که مانند فریادی در سکوت، همه را به آنی متوجه می‌کند و گاه به این شدت و نیرو نیست، اما هست، وجود دارد، دیده می‌شود، هر چند کند و ملایم. هر عصیانگر نیز ظرفیت‌های خاص خود را دارد و بنا به آن ظرفیت، عصیانش نمود پیدا می‌کند. “ولگا” شخصیت محوری رمان، عصیانگر است. عصیانگری به شیوه خود. او مطابق تربیت و خواسته خود پیش می‌رود. به نظم نادلخواه تن نمی‌دهد. بارها می‌افتد، سقوط می‌کند، اما نمی‌شکند، برمی‌خیزد، شاید نرمی و انعطاف‌ زنانگی در این نشکستن، خم شدن اما دوباره راست شدن بی‌تأثیر نباشد.

نویسنده سعی بر این دارد که جانبداری احتمالی خواننده را از ولگا به عهده خود این شخصیت بگذارد و علاقه‌ای برای تهییج و علامت دادن به خواننده ندارد. “از شیطان آموخت و سوزاند” احتیاجی به این ندارد تا در انطباقش با تئوری‌ها، بررسی و تشریح شود. چرا که نویسنده طرحی درانداخته است که تئوریسین‌های ادبیات و جامعه‌شناسی باید به آن رجوع کنند. مصداق‌ها را از آن بگیرند و براساس آن تئوری‌های نو بنا نهند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

از شیطان آموخت و سوزاند

عصیان، شکل‌ها و کیفیت‌های مختلفی دارد. گاه آن قدر نیرومند و علنی است که مانند فریادی در سکوت، همه را به آنی متوجه می‌کند!
نویسنده
فرخنده آقایی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٣١٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٨
سال چاپ اول ١٣٨٦
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢٩٩ گرم
شابک
9789643117245
توضیحات تکمیلی
وزن 0.299 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “از شیطان آموخت و سوزاند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اسیرِِ خشکی

25,000 تومان

دوریس لسینگ در سال ٢٠١٠ برنده جایزه ادبی نوبل شد . یک نویسنده انگلیسی که در سال ١٩١٩ متولد شد و احساسی صوفیانه دارد . خوانندگان ایرانی با آثارش بعد از اخذ جایزه نوبل بیشتر آشنا شدند . او در شرح احساسات و شخصیت زنان ، زبانی بسیار قدرتمند دارد . شخصیت اول رمان « اسیرِ خشکی » زن جوانی است که میان سرخوردگی‌های سیاسی‌اش در حزب کمونیست و جمع هم‌حزبی‌های جوانش ، روابط فروپاشیده‌اش با والدین خود ، ارتباطی عاطفی با رفیق هم‌حزبی‌اش دارد و در بیان احساسات خود به عنوان یک زن ، سرگشته و در آستانه از خود بیگانگی است .

« اسیر خشکی » در بحرانی‌ترین دوران زندگی این شخصیت که دورانی پر فراز و نشیب از تاریخ معاصر جهان نیز هست ، روایتگر مسیری است که این زن می‌پیماید . در ادبیات بریتانیا برای « جین آستین » جانشینی سزاوارتر و قَدَرتر از « دوریس لسینگ » وجود ندارد . « اسیر خشکی » خاطراتی است که نه به جنبش کارگری و نه به سوسیالیسم جهانی بلکه به زنی به اسم « فلورا » تقدیم می‌شود که شاید بهترین و مهربان‌ترین زن بوده است .

سامار

120,000 تومان
رمان سامار روایتگر دو داستان موازی از زندگی دو زن است. "چمان بانو" زنی سنتی در دوران حکومت پهلوی اول و «شیدا» زنی مدرن در روزگار فعلی. نقطه مشترک این دو زندگی نشأت گرفته از روایت خیانت‌های دو سویه‌ای است، معلول ناتوانی این دو زن در زایش و فرزند آوری. «سامار» دغدغه‌های این دو زن را با توجه به تفاوت‌های بارز در سبک زندگی و بستر اجتماع از پس این ناتوانی و مصایب متعاقب آن به خواننده ارائه می‌کند: «دست چپم را می‌گذارم زیر گوشم. صدای تالاپ تالاپ قلبم را می‌شنوم. چقدر دلم برایش می‌سوزد. باید حداقل یکی دو باری توی این همه سال خواسته باشد گوشه‌ای لم بدهد و نفسی تازه کند و مسئولیتش را بیندازد گردن دیگری. چشم‌هایم را که می‌بندم دو تا قطره اشک همزمان از دو چشمم می‌چکد. اشک چشم راستم پشت سد بینی‌ام گیر می‌کند. مهران می‌پرد وسط میل‌باکسم. وسط خواب‌هایم. وسط کوبش قلبم.» «سامار» دومین رمان الهام فلاح پس از "زمستان با طعم آلبالو" است.

شهرزاد چاه

17,000 تومان
زن جوانی که در تهران زندگی می‌کند، دایه پیر او، مادربزرگش و یک راوی دانای کل، هر یک گوشه‌ای از زندگی گذشته و ماجراهایی را که در زمان حال می‌گذرد بازگو می‌کنند: «صبح، عوض این‌که وایستم روی چهارپایه روشویی دست و رو بشورم. می‌روم لب حوض. لبه دامنم رو می‌کنم زیر کمربند، شیر روی ستون سنگی ‌رو که ننه نیلو سفت‌سفت می‌بنده به زور وا می‌کنم. تا آخر می‌پیچونمش تا آب از دهن پرنده بزنه بیرون. بعد سرم رو می‌برم جلو و صورتم، موهام، بلوز و دامنم خیس می‌شه. ننه نیلو همیشه دعوا می‌کنه ولی این قده کیف داره...! پرنده‌هه سفید و پادراز و کاکلیه. خانوم خانوما بهش می‌گه حواصیل. ننه نیلو می‌گه دریاسری. دستش رو می‌گیره جلو دهنش، صداش رو در می‌آره. صدای دریاسری بَده ولی خودش خیلی قشنگه. همین که ننه نیلو موهام رو می‌بافه و چشم‌نظر صدفی رو به پیرهنم سنجاق می‌کنه، از اتاق رو به آفتاب می‌دُوم بیرون که برم پیش خانم خانوما. خانم خانوما بعضی روزا که فقط خودش می‌دونه و خانومای همسایه توی اتاق مهمونخونه، که سردرش یه خورشید خانوم گنده و دوتا خورشید خانوم کوچولو داره، زن‌ها رو می‌بینه. زن‌ها می‌آن خوابشون رو براش تعریف می‌کنن. اونم یه چیزایی واسه‌شون تعریف می‌کنه. بعضیا می‌ترسن، بعضیا می‌خندن، بعضیا گریه می‌کنن. دو ساعت مونده به اذون ظهر، ننه نیلو دیگه کسی رو راه نمی‌ده. تا صدای اذون از مسجد می‌آد، خانوم خانوما داره لب حوض دست و رو می‌شوره. دم سجاده‌اش می‌شینم تا نمازش تموم بشه و ننه نیلو سفره ناهارو پهن کنه... .» حوادث این داستان، در تهران و در روستایی در گیلان به نام «سیاه آتش» و نیز در گوشه‌هایی از سرزمین هفتاد و دوملت یعنی هندوستان می‌گذرد. روابط، مرتبط و حکایات به هم پیوسته‌اند و نوعی پازل را در کنار یکدیگر، تشکیل می‌دهند.

چطور زندگی کنیم: ویراست دوم

58,000 تومان
قرن بیست و یکم مملو از انسان‌هایی است که مملو از خویشند . اگر به فضای مجازی سری بزنید با هزاران نفر روبرو می‌شوید که مجذوب و شیفته شخصیت خود هستند و خواستار جلب توجه . همه آنها فکر و ذکرشان تعریف از خودشان است . آنها خاطره‌نویسی و چت می‌کنند و از هر کاری که می‌کنند در صفحات اینترنتشان عکس می‌گذارند . این ایده – یعنی نوشتن درباره خود به منظور خلق آینه‌ای که مردم در آن به انسان بودن خود پی ببرند – همیشه وجود نداشت بلکه باید ابداع می‌شد . برخلاف بسیاری از ابداعات فرهنگی می‌توان این ایده را تنها به یک فرد نسبت داد : « میشل اکم دو مونتنی » ، یک نجیب‌زاده و دولتمرد که از سال ١٥٣٣ تا ١٥٩٢ در منطقه‌ای در جنوب غربی فرانسه به نام « پریگور » زندگی می‌کرد . او این ایده را صرفاً با انجام دادن آن ابداع کرد . او ، برخلاف بسیاری از شرح‌حال‌نویسان زمان خود ، شرح حال خود را به منظور ثبت موفقیت‌ها و دستاوردهای خود ننوشت . او کتاب خود را در سال‌هایی نوشت که جنگ‌های مذهبی و داخلی کشورش را به نابودی کشید . او که متعلق به نسلی محروم از ایده‌آلیسم امیدبخشی بود که همعصران پدرش از آن بهره‌مند بودند ، با تمرکز بر زندگی خصوصی‌اش خود را با بدبختی‌های جامعه وفق داد . او به نوشتن قطعاتی درباره دوستی ، نام‌ها ، بی‌رحمی‌ها ، تغییر رویه و . . . مبادرت کرد و در مجموع صد و هفت مقاله نوشت و به پرسش اخلاقی « انسان چطور باید زندگی کند » پرداخت .

تاریخ ترجمه در ایران

85,000 تومان
از دوران باستان تا پایان عصر قاجار ویراستار: کامران فانی نوشتن تاریخ ترجمه هر زبانی، یا هر کشوری، کار چند و چندین تن نیست. تا زمانی که همه آثار ترجمه شده یا دست کم بخش‌هایی از همه ترجمه‌ها را مقابله‌گران مسلط به دو زبان مبدأ و مقصد و موضوع اثر با اصل آنها مطابقت ندهند و جمع بندی حاصل از ارزشیابی مجموع ترجمه‌ها، با توجه به عامل‌های موثر بر آنها به دست نیامده باشد راه برای نگارش تاریخ ترجمه در معنای واقعی آن هموار نخواهد شد. عبدالحسین آذرنگ از پژوهشگران مطلع تاریخ نشر ایران این بار به سراغ تاریخ ترجمه رفته است. تاریخ ترجمه در ایران، از دیرینه ترین روزگار تا عصر کنونی‌ ما، شاهد بروز و ظهور چند جنبش ترجمه در چند دوره متفاوت تاریخی بوده است. مانند جنبش‌هایی در عصر ساسانیان، سامانیان، قاجاریان، دهه‌های ١٣٢٠-١٣٤٠ شمسی و پس از انقلاب ١٣٥٧. کتاب حاضر تا پایان دوره قاجار به انتهای تحقیق و پژوهش خود می‌رسد و نویسنده تأکید دارد که باید همه ترجمه‌ها از سال ١٣٠٠ خورشیدی تا ١٣٥٧ بررسی و ارزیابی شود تا بتوان تاریخ ترجمه بعد از دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی را به نگارش درآورد. ویراستاری و نظارت محتوایی کتاب تاریخ ترجمه در ایران را همانگونه که نویسنده درخواست کرده استاد کامران فانی به انجام رسانده است. عبدالحسین آذرنگ محقق و پژوهشگر تاریخ نشر است که پیش تر از او کتابهای  مختلفی در حوزه تاریخ نشر ایران منتشر شده است.

حالم خوب نیست

5,500 تومان

١٤ داستان مجموعه حالم خوب نیست داستان‌های کوتاهی است از زندگی آدم‌های امروزی که اتفاقات داستان‌ها در فضای شهر می‌گذرد. آدم‌هایی که هر کدام قصه خودشان را دارند هر چند از بیرون درگیر زندگی روزمره‌اند. در اینجا آدم‌ها فقط آدمند. اسم ندارند. گاهی حتی روی جنسیت آنها تاکید نمی‌شود. فقط وقتی جنسیت پر رنگ می‌شود که نقطه تمرکز داستان قرار می‌گیرد.

داستان‌های این مجموعه آنقدر کوتاهند که زندگی شهری طبقه متوسط تاب و تحمل زمان گذاشتن روی آنها را داشته باشد. داستان‌های خاک خیس، کافی شاپ، کفش‌های نه‌چندان تمیز، حالم خوب نیست، نیمکت، وصیت‌نامه و ... نام برخی داستانهای این مجموعه‌اند:

«دستمال کوچکی بر می‌دارم و گردوخاک کتابخانه را با آن پاک می‌کنم. با دستمال کوچک دیگری اشک‌هایم را. اما گردوخاک دلم را با کدام دستمال پاک کنم؟...»

 نقدی بر این کتاب