

از غبار بپرس
280,000 تومان
کتاب «از غبار بپرس» نوشتهی جان فانته، نویسنده، رماننویس و فیلمنامهنویس از استادان تأثیرگذار ادبیات قرن بیستم آمریکاست که بابک تبرایی آن را به فارسی ترجمه کرده است.
جان فانته یک شخصیت داستانی به نام آرتورو باندینی خلق کرده که سرگذشتش را در چهار رمان خود دنبال میکند: «تا بهار صبر کن، باندینی»، «از غبار بپرس»، «رویاهایی از بانکر هیل» و «جادهی لسآنجلس». باندینی بهیقین، یکی از ماندگارترین شخصیتهای داستانی تاریخ ادبیات است.
در رمان از غبار بپرس این شخصیت که جوانی دورگهاست، در جستوجوی عشق و اشتیاق و شهرت و ثروت راهی لسآنجلس شده و میکوشد نویسندهای بزرگ شود.
جان فانته نویسندهی خوشاقبالی نبود و خیلی دیر کشف شد. با آنکه آثار تأثیرگذاری نوشت و ردپایش در آثار نویسندگانی چون بوکوفسکی و جک کرواک مشهود است، تا سالها پس از مرگش، هنوز منتقدان او را کشف نکرده بودند.
او را یکی از نخستین افرادی میدانند که شرایط دشوار نویسندگان ساکن لسآنجلس را ترسیم کرده است. فقر، مذهب، خانواده، هویت ایتالیایی آمریکایی، ورزش و زندگی نویسندهها از جمله موضوعاتی هستند که فانته در نوشتههایش به آنها پرداخته است.
در بخشی از رمان آمده است: «جوون بودم، گشنه و لب به خمره در تقلای نویسنده شدن.
بیشتر مطالعاتم رو تو کتابخونه عمومی وسط لسآنجلس انجام میدادم و هیچ کدوم از چیزهایی که میخوندم به من یا خیابونها و آدمهای دور و برم ربطی نداشت.
یه جوری بود که انگار همه فقط با کلمات بازی میکردن و اونهایی که تقریبا هیچی برای گفتن نداشتن، همونهایی بودن که نویسندههای درجه یک به حساب میاومدن.
نوشتههاشون ترکیبی بود از ظرافت و فرم و صناعت، و همینها بود که خونده میشد و تدریس میشد و هضم میشد و دفع میشد…»
در انبار موجود نمی باشد
از غبار بپرس
نویسنده |
جان فانته
|
مترجم |
بابک تبرایی
|
نوبت چاپ | 9 |
تعداد صفحات | 250 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9789643626280
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام
مبانی تغذیه ورزشی
فهرست:
پیشگفتار مترجمان فصل اول: مقدمه بخش اول: جنبههای تغذیهای درشتمغذیها در ورزش فصل دوم: کربوهیدرات (CHO) فصل سوم: چربی فصل چهارم: پروتئین بخش دوم: جنبههای کمآبی و تأمین آب یا مایعات در ورزش فصل پنجم: مایعات و الکترولیتها بخش سوم: جنبههای تغذیهای ریزمغذیها در ورزش فصل ششم: مواد معدنی فصل هفتم: عناصر کمیاب فصل هشتم: ویتامینها فصل نهم: آنتی اکسیدانها و رادیکالهای آزاد ناشی از فعالیت ورزشی بخش چهارم: مواد غذایی نیروزا و متابولیسم فصل دهم: مواد غذایی نیروزا فصل یازدهم: اختلالات غذایی در ورزشکاران فصل دوازدهم: از تئوری تا عمل فصل سیزدهم: چکیدهای از متابولیسم منابعمهماني تلخ
در بخشی از کتاب مهمانی تلخ میخوانیم
با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیکها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشهی نیمه پایین گفتم: « پارکوی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.
وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش میکنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.
شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمیکرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.
بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »
« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد
گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.
کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجرهی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش میرسید.
گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور میرود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشمهای ریزش پیدا بود.
نظریه های جامعه شناسی
فهرست:
مقدمه فصل اول: اصول و مبانی تفکر اجتماعی فصل دوم: عصر فلسفه اجتماعی حکومتمدار فصل سوم: عصر تفکر اجتماعی ایمانمدار: سنت دینی مسیحی فصل چهارم: عصر تفکر اجتماعی ایمانمدار: سنت اسلامی فصل پنجم: عصر تبدیل اندیشه کلاسیک به مدرن فصل ششم: عصر اندیشه اجتماعی اقتصادمدار فصل هفتم: اندیشه اجتماعی انسانمدار فصل هشتم: اندیشه اجتماعی جامعهمدار کلام آخر: از اندیشه اجتماعی تا جامعهشناسیژاله کش
معرفی کتاب ژاله کش اثر ادویج دانتیکا
سارا
معرفی کتاب سارا
کتاب سارا مجموعه اشعار کوتاه رضا یاوری است. هر یک از این اشعار در زمان و مکان خود زاده شدهاند؛ ازاینرو میتوانند بازتابدهندهی احساسات واقعی نگارندهی خود باشند و احساس سبکبالی و همذاتپنداری را در خواننده ایجاد نمایند.دربارهی کتاب سارا
مجموعه شعری که پیش روی شماست، بهنوعی بازتاب روحی رضا یاوری در مدت شش سال است. هر یک از اشعار کتاب سارا که در واقع راوی احوال و اتفاقات چندسال او هستند، بهخوبی میتوانند زندگی را تعریف کنند و حس شاعرانهی ناشی از آن را با خواننده در میان بگذارند. بدیهی است جمعآوری ابیاتی که عملاً ارتباط معنایی و حسی با یکدیگر ندارند و در کنار هم قرار دادن آنها در یک کتاب، کار ویژه و دشواری است. هر یک از اشعار این اثر زمان و مکان خاص خود را دارند و رضا یاوری طی سالها دقت و بررسی آنها را از میان اشعارش جمعآوری و به کتاب تبدیل کرده است. قالب شعر نو، از قواعد سنتی شاعری مانند وزن صرفِنظر میکند و بیشتر بر بروز احساسات و عواطف انسانی تأکید دارد. اشعار این کتاب که در قالب سبک نو سروده شدهاند، بدون هرگونه سناریونویسی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. ازاینرو، همانطور که رسالت شعر است، بازتابدهندهی زندگی و احساسات واقعیاند و احوالات شاعر را به همان منوالی که هستند منعکس میکنند که این امر میتواند احساساتی بهمراتب لطیفتر و رهاتر در خواننده ایجاد کند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.