از مزرعه

18,000 تومان

 جویی رابینسون مشاور تبلیغاتی ٢٥ ساله تصمیم می‌گیرد همراه همسر دوم و پسرخوانده‌اش به مزرعه مادری‌اش بازگردد . او در خانه مادرش سعی می‌کند مسیر زندگی خود را مرور کرده و مورد ارزیابی قرار دهد . فضای این روستا تا ٣ روز لبریز می‌شود از صدای ذهن این ٤ شخصیت ! اما جستجوی عشق و امید به یافتن آرامش با بروز مصیبت جدید مسیری تازه پیدا می‌کند . « ما چهار نفر تنها بودیم . روی دیوارها غیبت یک نفر دیگر هم محسوس بود . بالای کاناپه که کوسن‌هایش پوشیده از موهای ریخته سگ بود ، دوازده سال تمام پرتره‌ای رسمی از جون آویزان بود ، در کنار عکسی از من که در همان زمان گرفته شده بود ، در استودیویی در آلتن ، زمانی که بیست و اندی ساله و تازه عروس و داماد بودیم . » جان آپدایک همانگونه که لوس‌آنجلس تایمز درباره او نوشته استاد بیان و فرم ادبی است . پیشتر از این نویسنده و توسط همین مترجم ، سهیل سُمّی ، کتاب « فرار کن خرگوش » منتشر شده بود .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

از مزرعه

نویسنده
جان آپدایک
مترجم
سهیل‌ سمی
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٧٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٨
سال چاپ اول ١٣٩٢
موضوع
داستان‌های آمریکایی
نوع کاغذ بالکی
وزن 200 گرم
شابک
9786002780287
توضیحات تکمیلی
وزن 0.200 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “از مزرعه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تو از دست های من سردتری

5,000 تومان
داستان این رمان با رها و مشکلاتی که در زندگی‌اش وجود دارد پیش می‌رود. دلیل سرد بودن محمد در زندگی‌شان چیست؟ دلیل این‌که پریا و مرجان، خواهرزاده‌هایش، با ظاهری سالم و پرانرژی در بخش قرنطینه شیرخوارگاه نگهداری می‌شوند چیست؟ تو از دست‌های من سردتری نوشته بنفشه رحمانی رمانی خواندنی‌ست که خواننده را تا پایان کتاب با خود همراه می‌کند. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: سایه‌اش را انگار کسی از ته کوچه می‌کشد و همین‌طور کش می‌آید و بلند می‌شود. پنجره‌ها بسته است. شاید همه مردم خواب‌اند. دنبال سایه‌اش می‌دود. سنگفرش‌ها می‌پیچند. سایه از دیوار بالا می‌رود... پیرمردی از ته کوچه پیدا می‌شود. یک رادیوی ترانزیستوری دستش است...نزدیک رها می‌ایستد. کلماتی می‌گوید که مفهوم نیست... ظاهر طبیعی ندارد... پیرمرد رادیو را از کنار گوشش بر‌می‌دارد و کنار گوش او می‌گیرد. خش‌خش بلندتر می‌شود. سرش را عقب می‌کشید. دوباره لبخند

مرد بزرگ

13,000 تومان
رمان مرد بزرگ درباره مردی نوشته شده است که به اختیار خود ، جدا و مستقل از مابقی جهان هنر زندگی می‌کرد . او با سیاست و جنبش ضد جنگ نیز هیچ میانه‌ای نداشت .
نیویورک تایمز در ٩ اوت سال ٢٠٠١ می‌نویسد :    « آسکر فلد من » نقاشی‌های جسورانه و خلاقانه‌ای می‌کشد . آثار او از جمله تحسین‌شده‌ترین و موثرترین آثار هنری سال‌های اخیر بوده‌اند . این نقاش هنرمند در هفتم اوت ، در آپارتمانش که چند دهه به همراه همسر و پسرش در آن زندگی کرده بود به دلیل حمله قلبی می‌میرد . فلدمن هنگام مرگ هفتاد و هشت ساله بود . آقای فلدمن تا آخرین لحظه زندگی‌اش هنرمندی متعهد و قابل بود . آثارش را اغلب موزه‌ها و گالری‌ها به نمایش می‌گذارند . نخستین و تنها سوژه این نقاش بزرگ انسان بود . چرا که معتقد بود انسان جلوه غایی حقیقت و زیبایی است . حقیقت در همه ابعاد آن از جمله ترس و مرگ و همین‌طور زیبایی . در هر صدف زیبایی که روی ساحل است ، موجودی مرده و متعفن هست و از بسیاری جهات مسئله همین است . رمان مرد بزرگ درباره مردی نوشته شده است که به اختیار خود ، جدا و مستقل از مابقی جهان هنر زندگی می‌کرد . او با سیاست و جنبش ضد جنگ نیز هیچ میانه‌ای نداشت . کتاب « مرد بزرگ » در ٣٠٤ صفحه راهی بازار نشر شده است .

می خواستم نویسنده شوم، آشپز شدم

6,000 تومان
راوی داستان زنی سی‌ساله و فارغ‌التحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. از بد روزگار، از کار بیکار و از همه جا رانده شده و با شوهر مهندس خود زندگی آرام و بی حاشیه‌ای دارد. وقت‌های بی‌کاری و افسردگی‌های موسمی‌اش را با پختن غذا و یادآوری خاطره‌های پراکنده شکمی از روزگارهای دورتر می‌گذراند. کتاب حاضر تصویرگر یازده روایت آبگوشتی است. در هر روایت یک جور غذا محور داستان می‌شود: آبگوشت، خورش کرفس، نان و پنیر و گوجه، یتیمچه، کله‌پاچه، خورش هویج و... نویسنده کوشیده است با استفاده از موضوع هیجان‌انگیز غذا، هم قصه بنویسد و هم روش پخت یازده غذا را میان قصه‌هایش بیاورد: خیلی طول کشید تا این گزاره به ما ثابت شود که آبگوشت شاخ دارد. خانه‌مان داشت از بیخ و بن کن‌فیکون می‌شد که یکهو شاخک‌های مامانم جنبید و فهمید ما از آن خانواده‌ها هستیم: از آن‌ها که وقتی آبگوشت می‌خورند، پاچه هم را می‌گیرند و از گل و گردن همدیگر آویزان می‌شوند و می‌پرند به هم. نویسنده این کتاب معتقد است دنیا بر مدار سه اصل کلیدی می‌چرخد: «خواب، کتاب، کباب» و تا کسی می‌گوید چرا ایرانی‌ها اینقدر شکمو هستند زود می‌گوید شکمو نیستند اهل دل‌اند.

کافه نادری

150,000 تومان
بحران باب روز بود: بحران خانواده، بحران عشق،‌ بحران روابط مشترک. حتی اظهار عشق هم می توانست یک عمل ابلهانه بورژوایی باشد وباعث اختناق جنسی بشود. اما مهمت تر ازهمه بحران ایدئو لوژ یک بود، یا به قول آلبا، دنیا نباید دیگرآن طوری بگردد که تا به حالا گردیده است. واین موضوعی بود که آلبا پیرانی وفرزاد مفتون می‌توانستند ساعت‌ها درباره‌اش با تو حرف بزنند و سیگار پشت سیگار روشن کنند. (( کافه نادری )) روایتی دیگر است ازداستان بلند نسلی که بنا داشت تقدیر را گردن ننهد،‌ و ننهاد، بی آن که از بختک شوم غربت و فرسایش گریزی یافته باشد.

آذر برزین نامه

95,000 تومان
 آذربُرزین‌نامه منظومه‌ای است پهلوانی به تقلید از شاهنامۀ فردوسی دربارۀ سرگذشت آذربُرزین پسر زال، از آغاز تولد تا مرگ بهمن. این منظومه در بحر متقارب سروده شده است. این منظومۀ ادب حماسی کمتر شناخته‌شده به سعی و همت رضا غفوری تصحیح شده و در اختیار علاقه‌مندان به ادب پهلوانی قرار گرفته است. از آنجا که دربارۀ این پهلوان و این منظومه روایات و دستنویس‌ها اندک بوده، کار و تلاش مصحح بسیار ارزشمند و در خور توجه است. مصحح و محقق در این اثر به دنبال ردپایی از این پهلوان در منظومۀ پهلوانی، در متون تاریخی و ادبیات عامۀ ایران رفته و از این میان ویژگی‌های فکری و زبانی و ادبی این متن را بررسی کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

هیتلر را من کشتم

7,000 تومان
سرنوشت دیکتاتور آلمان همواره یکی از مرموزترین داستان‌های تاریخ بوده است و فرضیه‌ها و مستندهای زیادی در مورد او و روزهای پایانی جنگ جهانی دوم ساخته و پرداخته شده است. پیرمردی به نام صادق نورچیان در آخرین روزهای عمر خود به نوه روزنامه‌نگارش، حمید، راز بزرگی را می‌نمایاند. حمید در پی کشف این راز به دید جدیدی از زندگی و آینده‌اش می‌رسد. هیتلر را من کشتم داستانی معمایی درباره این احتمال است که روس‌ها پیشوای آلمان نازی را در روزهای پایانی جنگ به ایران منتقل کردند و به صورت مخفیانه در شمال ایران نگهداری می‌شد. و داستان براساس نقب در خاطرات گذشته افراد دخیل در این راز پیش می‌رود. این کتاب اولین رمان هادی معیری‌نژاد است که از اواسط دهه هفتاد شمسی به نوشتن شعر، داستان، نقد هنری و مقالات اجتماعی مشغول است. اما تاکنون اثری منتشر نکرده است. او مدرک کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دارد و عضو انجمن منتقدان سینمای ایران است و در حال حاضر به کار روزنامه‌نگاری اشتغال دارد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: با خنده گفت: «نه پدرسوخته! ضرر نداره. این راز رو باید بری کشف کنی، من فقط اولش رو بهت می‌گم. فقط باید قول بدی تا وقتی من زنده‌م هیچی نگی، بعدش هر کاری خواستی با این راز بکن. فقط مواظب باش هدرش ندی.» گفتم: «نه مطمئن باشید بابا.» بعد چشمکی زدم و گفتم: «حالا چی هست این راز؟ لااقل تیترشو بگین. با شاهپور غلامرضا دعواتون شده زدینش؟» گفت: «نه برو بالاتر.» به شوخی گفتم: «با اشرف پهلوی سَروسِر داشتین؟» گفت: «نه برو بالاتر.» گفتم: «کتاب خاطرات سِری اعلیحضرت پیش شماست؟» گفت: «نه برو بالاتر.» بعد اشاره کرد که گوشمو بیارم جلو. گوشم رو بردم جلو، خیلی جدی گفت: «به کسی نگو، اما هیتلر رو من کشتم.»