از پشت میز عدلیه: خاطرات طنز یک قاضی دادگستری

18,000 تومان

هر شغلی خوشی‌ها و مصایب خودش را دارد. آن‌چه افراد تجربه می‌کنند یکسان است و تفاوتی نمی‌کند در بیمارستان باشد یا در دادگاه. بسیاری از این مسائل هم فقط برای خنداندن بشر آفریده شده است.

با وجود این به نظر نمی‌رسد که در دادگاه و دادسرا و نزد قاضی چندان جایی برای این‌گونه ماجراها باشد. اما در آن‌جا نیز لحظات خوشی خواهیم یافت اگر به دنبال دیدن و تجربه کردن و آفریدن خنده باشیم.

از پشت میز عدلیه خاطرات طنز یک قاضی دادگستری است. مشخص است که موضوع خنده هم جرم و مجرم و خواهان و خوانده است و خلاف‌کاری و دروغ، یا هر شر دیگری در این میان حرف اول و آخر را می‌زند. در لابه‌لای این خاطرات پرونده‌هایی مرور می‌شود که ما هر روز و در هر جایی می‌شنویم و به آن می‌خندیم اما باور نمی‌کنیم که راوی آن قاضی باشد.

اما راوی قاضی این مجموعه‌داستان در میان همه‌ی مشکلات کاری‌اش لحظاتی یافته است که مضحک و کمیک و خنده‌آور است، خواه موضوع پرونده باشد و خواه رفتار دو طرف پرونده یا دفاعیات متهم.

آن تصوری که ما از قاضی داریم بسیار متفاوت است با راوی این رمان که همه‌ی روز را بی‌قرار نشسته و در ماده‌های قانون و نامه‌های اداری غرق شده است تا سرانجام موضوعی خنده‌دار رخ بنماید و همه‌ی آن ملال‌ها را از بین ببرد

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

از پشت میز عدلیه: خاطرات طنز یک قاضی دادگستری

نویسنده
امین تویسرکانی
مترجم
——
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات 112
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220100218
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “از پشت میز عدلیه: خاطرات طنز یک قاضی دادگستری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داسی دایناسی 3/ توپ فوتبال

55,000 تومان
داسی دایناسی توپ فوتبال «توپ فوتبال» جلد سوم مجموعه داسی دایناسی است که نشر هوپا برای رده سنی 3 تا 6 سال منتشر کرده است. در این داستان فوق‌العاده خنده‌دار، داسی کوچولو برخلاف میل مادرش در محیط خانه فوتبال بازی می‌کند. گلدان را می‌شکند، پرده را از جا درمی‌آورد، پایش به ریشه‌های قالی گیر می‌کند و می‌افتد، توپ را به سر بابی‌ناسور می‌زند و عینکش را از جا می‌پراند و کلی دردسر دیگر درست می‌کند و سرانجام متوجه می‌شود که خانه جای فوتبال‌بازی‌کردن نیست. «بازی با توپ فوتبال اصلا نمی‌شه تو هال کُشتی خوبه با بابا رو بالِش و تشک‌ها مامان باشه داورم من از بابا می‌بَرم». کودکان از حدود دوسالگی دوست دارند تجربه کنند و می‌خواهند مستقل باشند. در مسیر این مستقل‌شدن ممکن است دست به انجام کارهایی بزنند که برای آنان خطرآفرین باشد. آموزش‌دادن کودکان به شیوۀ درست، می‌تواند از وقوع اتفاقات ناگوار پیشگیری ‌کند.

نقد ادبی به زبان فرانسه

قیمت اصلی: 75,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
نقد ادبی به زبان فرانسه نویسنده دکتر نسرین خطاط، دکتر ژاله کهنموئی پور مترجم —————– نوبت چاپ 11 تعداد صفحات
سفارش:0
باقی مانده:1

عشق نامه ي ايراني

23,500 تومان
  در بخشی از کتاب عشق نامه‌ی ایرانی می‌خوانیم: قاتل بی‌مقتول، زندانیِ زندانِ لاکانِ رشت بود. ماجرایش از این‌جا شروع شد که او جوان بود و جاهل و عاشق و در راه رسیدن به عشق قتل نکرد اما به زندان افتاد و حکم اعدام گرفت. قاتل بی‌مقتول عاشقِ کبوتر بود، دخترِ شرِ محل، البته اگر کبوتر او را مرد حساب می‌کرد و نامش را به زبان می‌آورد. هر چه قاتل بی‌مقتول بر سه‌راهیِ محله‌ی سلیمانداراب می‌ایستاد به‌انتظار، کبوتر وقعی نمی‌گذاشت. درباره‌ی همه می‌گویند هر چه کرد خودش با خودش کرد، اما درباره‌ی او باید گفت هر چه کرد دیگران با او کردند؛ کردندش همانی که نبود: اول قاتل ‌بی‌مقتول، بعد قاتل. قاتل بی‌مقتول اعتراف کرد که سواد درست‌وحسابی ندارد، چون نشد درس بخواند؛ شغل درست‌وحسابی ندارد، چون سواددارها هم بی‌کارند؛ قیافه‌ی درست‌وحسابی ندارد، چون سواد و شغل ندارد بدقیافه به نظر می‌آید. همه‌ی این‌ها هیچ، دل‌وجگر درست‌وحسابی هم ندارد، چیزی ندارد که به‌اش دل‌وجگر بدهد، نه سواد، نه شغل، نه قیافه. پس چرا باید نامش توی یادها بماند و بر زبان بیاورند؟ علی‌الخصوص یاد و زبانِ کبوتر، دخترِ شرِ محل. قاتل بی‌مقتول حاضر شد یک نفر از بیرون بیاید توی زندان فیلم مستند بسازد از او و در کریدورِ بند پخش بکنند. فیلم که تمام شد و چراغ‌ها روشن شد، بعضی حرف می‌زدند، بعضی می‌خندیدند، بعضی نُچ‌نُچ سر تکان می‌دادند، بعضی مبهوت بودند، بعضی سر پایین انداختند شاید از این‌که چه‌قدر توی بند احترامش گذاشتند که لاتِ بزرگ محل را چاقو زد و سفت و قرص خودش را به کلانتری معرفی کرد؛ فکرش را نمی‌کردند قاتلِ قلابی از آب دربیاید.

گرمازده

8,500 تومان

در بخشی از کتاب گرمازده می‌خوانیم

نزدیک دو نیمه‌شب بود که تلفن به صدا درآمد. گوشی را برداشتم و با صدایی که تلاش می‌کردم خواب‌آلود به‌نظر نیاید سلام کردم. از توی گوشی صدایی نمی‌آمد. چند لحظه بعد، در فاصله‌ی قورت دادن آب دهانم، صدایی مثل موج‌های کم‌رمق دریا، که از دور به گوش برسد، می‌شنیدم که با قطع‌و‌وصل شدن یک دستگاه دیجیتال خودکار درمی‌آمیخت و مرا مطمئن می‌کرد برای منتقل شدن صدایم باید بیشتر صبور باشم. «الو؟! الو! صدای منو می‌شنوی؟» مادرم پشت تلفن بود. هنوز عادت نکرده بود برای رسیدن صدایش منتظر بماند، با وجود این‌که چند‌بار برایش توضیح داده بودم که صدای او از میان نوارهای کابل زمینی تلفن باید به ماهواره‌ای که در هوا پرسه می‌زند برسد و از آن‌جا به ماهواره‌ی دیگری که هزاران کیلومتر دورتر در آسمان شهر خودمان سرگردان است مخابره شود و از آن‌جا دوباره بیاید روی زمین و در این مرحله صدایش بار دیگر باید از امواج دیجیتالی به پیامی مغناطیسی تبدیل شود، وارد جعبه‌ی تقسیم عظیمی بشود که تلفن‌های دریافتی را تفکیک می‌کند و صداها را هُل می‌دهد توی سیم‌های نازک و تازه از این‌جا به بعد است که انگار صدایش از شهر خودمان به گوش پسرش می‌رسد، انگار که فاصله همان دو خیابان بی‌مقدار همیشگی است. وقتی باید منتظر می‌ماند من جوابش را بدهم سؤال بعدی را می‌پرسید و مضطرب می‌شد که صدایش به گوش ما نمی‌رسد. به هر ترتیب پاسخش را دادم و از این‌که او در این نیمه‌شب بارانی و دم‌کرده به چیزی که بارها به او آموزش داده بودم اهمیت نمی‌داد ناراحت نبودم.

کوهستان شارلاتان

120,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: به «کوهستان زیبا با یک کلاه برفی بامزه روی سرش، جایی که «وایلی» سیزده ساله انتظار دارد پدربزرگش، «کاپیتان تاگل» معروف را ملاقات کند، اما هیچ چیز آن­جوری نیست که وایلی فکر می­کند، سرو کله­ی «خارخاسک» پیدا می­شود، خفاش بیشه­زارهای غرب و «گاگول ترکون» که ترکاندن کله­ی گاگول­ها را رسالت خودش می­داند... یک دفعه قلبم از جا کنده شد. توی آینه­ی انگشترم، پشت پنجره، صورت آدمی را دیدم که زل زده بود توی کابین. صورتش به سفیدی قارچ بود. تمام موهای کله­ام سیخ شد. تیز برگشتم و پشت سرم را نگاه کردم. پشت پنجره سیاه و خالی بود. «قصه­ای بلند، آمیخته با نبوغ، با شخصیت­هایی تاثیرگذار و اتفاق­هایی غیرقابل پیش بینی، باورنکردنی و ناگهانی. این نمایش لوده، سرگرم کننده است.»
وایلی آرزو دارد کلانتر شهر شود. پدرش که روزنامه‌نگار است، او و مادر و خواهرش را از شهری به شهری می‌برد و هر جا روزنامه‌ی جدیدی چاپ می‌کند.
بعد از سال‌ها، وقتی وایلی یک پسر سیزده‌ساله است، بالاخره از خانه‌به‌دوشی خسته می‌شوند. پدر دار و ندارشان را می‌فروشد و بلیت کشتی می‌خرد برای سفر به شهر آفتاب. کوهستان شارلاتان در همین شهر آفتاب است. جایی که امیدوارند پدربزرگ پولدار وایلی، کاپیتان تاگل، منتظرشان باشد.
اما در کوهستان شارلاتان یک کشتی به‌گل‌نشسته‌ و یک عالم ماجراهای باورنکردنی و عجیب‌وغریب غافلگیرشان می‌کند. بااین‌همه وایلی قدم‌قدم به آرزوهایش نزدیک می‌شود.
سفارش:0
باقی مانده:1

تهران در بعدازظهر

95,000 تومان

معرفی کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر

کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر نوشته مصطفی مستور، مجموعه‌ای از 6 داستان کوتاه با مضامینی اجتماعی و فلسفی‌ست که محوریت موضوعی آن‌ها درباره‌ی زنان و نقش آن‌ها در زندگی مردان است. مصطفی مستور در هر یک از داستان‌های این مجموعه در نقش یک فرد اجتماعی نمایان می‌شود و از زبان شخصیت‌هایش سخن می‌گوید که حرف اصلی داستان است. حال این شخصیت در قصه‌ای یک روسپی است؛ در قصه‌ی دیگر کودکی منگل و در داستانی نیز یک الکلی دائم‌الخمر. در مضمون تمام داستان‌ها، زن، عشق و روابط‌ انسانی نقش به سزایی دارند. حتی می‌­توان در لایه­‌های پنهانی‌تر داستان نگاه فلسفی نویسنده به وجود خدا و جهان را نیز درک کرد. عنوانِ "تهران در بعداز ظهر"، انتخاب به جا و خردمندانه‌ای است برای داستان‌هایی که نویسنده پایان معینی برای آن در نظر نگرفته و مخاطب را در آخر هر داستان سردرگم می­‌گذارد، یک سردرگمی جذاب و گیرا. مخاطب در فضای معلق و نامعینی قرار می­‌گیرد که برایش هم تازگی دارد و هم دل‌نشین است. داستان اول با عنوان "هیاهو در شیب بعد از ظهر" روایتی از چند جوان است که با یکدیگر به مسافرت می‌روند اما یکی از آن‌ها خوابی می‌بیند و در گیجی و شاید نوعی خلسه از خوابی که دیده و تعبیر آن به سر می­‌برد. او از گروه جدا می‌شود و به دنبال عکاسی می‌رود. داستان دوم با عنوان "چند روایت معتبر درباره بهشت"، داستان لطیف و غمگینی‌ست که از زبان پسر بچه‌ای با مشکل ذهنی روایت می‌شود که به خواهرش ابراز محبت می‌کند. او به خواهرش می‌گوید زمانی که بمیرد حتما به بهشت می‌رود و در آن‌جا دیگر کله‌اش بزرگ نیست. گونه‌هایش زشت و نافرم نیست و لکنت زبان ندارد. او به این امید زنده است که در بهشت یک زندگی عادی و متعادل را داشته باشد مانند دیگر انسان‌های عادی. منیژه خواهرش قرار است ازدواج کند و نزدیک رفتن اوست که پسرک دائم در فکر تحقق آرزوی دیرینه‌اش است اما خودش هم خوب می‌داند که آرزویش برآوردنی نیست. داستان سوم طولانی‌ترین داستان این اثر با نام "تهران در بعد از ظهر" که عنوان کتاب نیز از آن برگرفته شده است، روایت‌هایی موازی از اتفاقاتی است که بعد از ظهری در شهر تهران برای هفت گروه از انسان‌ها رخ می‌دهد و رابطه زنان و مردان مختلف را بازگو می‌کند. انسان‌هایی که در شلوغی و هیاهوی تهران، روزهای خود را به سختی طی می‌کنند، اما در نگاه بسیاری از آدم‌ها گم شده‌اند. در این داستان هیچ یک از هفت گروه از خوشی و زیبایی زندگی خود سخنی نمی‌گویند بلکه بازگو کنند‌ه‌ی مشکلات، بدبختی و سختی زندگی‌هایشان هستند. علاوه بر دردها و رنج‌ها، نقطه‌ی مشترک هر هفت داستان، پایان حیرت‌آور آن‌هاست که شخصیت اصلی هر هفت گروه با یک حالت روحی مشترک یعنی گریه در مقابل این دردها و رنج‌ها از خود عکس‌العمل نشان می‌دهد. داستان بعدی با عنوان "چند روایت معتبر از دوزخ"، درباره‌ی دختری است که کم‌کم از معصومیت وجودی خود دور می‌شود و مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و تبدیل به زنی فاحشه می‌شود. این داستان دربردانده‌ی تک‌گویی او با خودش، درباره آخرین مشتری اوست، مشتری که حرف‌هایی راجع به بهشت و جهنم زده است. شیوه‌ی روایت داستان به صورت اعتراف‌گونه است، انگار دختر در کل داستان مجبور است همه‌ی اتفاقات و شرح آن‌ها را مو به مو برای شخصی روایت کند و از همان ابتدای داستان تلاش می‌کند خود را بی‌گناه جلوه بدهد، اینکه روسپی‌گری را خودش انتخاب نکرده است. داستان پنجم با عنوان "چند روایت معتبر درباره برزخ" درمورد پسری‌ست که در رشته دکترای ادبیات به تحصیل می‌پردازد. روزی در مترو دختری به نام سوفیا را می‌بیند و یک دل نه صد دل عاشق او می‌شود. اما پس از این دیدار یک هم‌کلاسی هم وارد داستان می‌شود، او در این فضای بزرخ‌وار رها می‌شود. داستان به گونه‌ای دو محوری است. محور اصلی اندیشه‌ها، افکار و عقاید راوی داستان است و محور فرعی افکار و عقاید دوست او یعنی ناصر، که به ظاهر در تضاد با افکار راوی‌ست. داستان آخر با عنوان "چند مسئله‌ی ساده" نیز درباره چند مشکل و معضل اجتماعی است که مانند مسئله‌های ریاضی بیان می‌شود و حل نشده باقی می‌ماند و انگار حل کردن آن‌ها به عهده مخاطب گذاشته می‌شود. 10 مسئله موجود در داستان 10 حقیقت موجود در اجتماع و زندگی را به تصویر می‌کشد. این بخش طنز تلخی با خود به همراه دارد.  
سفارش:0
باقی مانده:2