9786009582433 |
“کا. گ. ب (دولتی در دولت)” به سبد شما افزوده شد. مشاهده سبد خرید
اسب سفیدم یک غزل بود
14,500 تومان
سفارش:0
باقی مانده:1
قسمت هایی از کتاب اسب سفیدم یک غزل بود (لذت متن)
تو که پیراهنت نیلگون تر از شب بود. چرا از خواستگارم هزار اسب خواستی. او که جز دل خود هیچ نداشت؟ تا آن سحر که با مرغان هوا رفتی. و دانستم مرا برای خود می خواستی. پس چرا هیچ گاه لب نگشودی. که اقتدار در دست های تو بود و. امید در خیال من؟
فقط 1 عدد در انبار موجود است
شناسه محصول:
9786009582433
دسته: کتاب سرای نیک, شعر فارسی
برچسب: اسب سفیدم یک غزل بود, کتاب سرای نیک, گیتی خوشدل
توضیحات
اسب سفیدم یک غزل بود
نویسنده | گیتی خوشدل |
مترجم | —— |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 92 |
نوع جلد | شوميز |
قطع | رقعی |
سال نشر | —– |
سال چاپ اول | 1397 |
موضوع |
شعر ایرانی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 500 گرم |
شابک |
|
توضیحات تکمیلی
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
نظرات (0)
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اسب سفیدم یک غزل بود” لغو پاسخ
اطلاعات فروشنده
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر
آرامش در پرتو ایمان
180,000 تومان
کلماتی که به کار میبریم از قدرتی خلاقانه برخوردارند. هرگاه واژهای بر زبان میآوریم، چه خوب و چه بد، به آنچه میگوییم جان میدهیم. بسیاری از مردم درباره خودشان، خانوادهشان و آیندهشان چیزهای منفی میگویند. حرفهایی مثل «هرگز موفق نخواهم شد. این بیماری مرا از پا خواهد انداخت» و یا... شبیه این جملات منفی. این افراد نمیفهمند که دارند آیندهشان را پیشگویی میکنند. نکته کلیدی این است که ما آنچه را میگوییم، به دست میآوریم.
یعنی شما باید کلماتتان را به همان مسیری بفرستید که دوست دارید زندگیتان درآن مسیر پیش برود. نمیتوانید از شکست حرف بزنید و آنگاه انتظار پیروزی داشته باشید. نمیتوانید از کمبودها حرف زد و انتظار وفور داشت. شما همان چیزی را میآفرینید که میگویید. اگر میخواهید بدانید که پنج سال دیگر در چه حال خواهید بود، به آنچه درباره خودتان میگویید،گوش کنید.
ما با کلماتمان هم میتوانیم به آیندهمان برکت ببخشیم و هم آن را نفرین کنیم. نویسنده کتاب «آرامش در پرتو ایمان» معتقد است به این دلیل کتاب را نوشته که خواننده بتواند به مدت یک ماه هر روز آینده خود را متبرک سازد. او آرزو میکند که هر روز فقط برای یک لحظه هم که شده آینده خوانندگان این کتاب با نوشتههای مثبت و الهام بخش متبرک شود.
روانشناسی کار (کاربرد روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت)
70,000 تومان
چشمهایش و ملکوت
110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است.
بخشی از متن کتاب
«بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دستهای داشت. حتا کافه هم نمیرفت. قهوهخانه میرفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافهها بردند و به جلسههای ادبی و شعرخوانی و داستانخوانی کشاندند. هرچند این تلاشها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستانهای پراکندهای را که در مجلّههای سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستانهایی که داشت چاپ میشد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت.
سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامهای به ابوالحسن نجفی مینویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه بردهام» و از احساسی حرف میزند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. میگوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس میکردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتیمتر از خاک قدم برمیدارم...» و تعریف میکند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشستهاند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش میگذرد، ناگهان احساس میکند که سرش داغ شده و خودش را میبیند که سبک شده و از روی قالی بلند میشود و به هوا میرود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیهدار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچهها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفتهام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.»
اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار میشد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را مینوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همهشان را شناختهام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م. ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانوادهام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی میکردم. جوی آب از کنار باغچه میگذشت و پونههای خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست میفرستادند، بچهها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی میکشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچهای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم میسوزد.... همه چیز زرد شد و پردهای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشندهای در سراسر بدنم لول خورد...»
دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق میکند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. میگوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی میخواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و میگوید «درد من این است. نمیدانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردیها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لبلب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردیها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی میاندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی میزدند «اگزی» میگفتند.»
فهرست کتاب چشمهایش
زمین هوا
بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر
بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر
یادداشت
تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران
22,000 تومان
معمای مدرنیته
295,000 تومان
"معمای مدرنیته" اثری است به قلم "بابک احمدی" که در آن پیرامون موضوع مدنظر، 9 جستار را در کنار هم منتشر ساخته است. این جستارها به شیوهای نگارش شده و به چاپ رسیدهاند که هم به شکل جداگانه و هم در ارتباط با یکدیگر معنا مییابند و خواننده میتواند آنها را به تنهایی یا در کنار هم مطالعه کند. "بابک احمدی" که پیش از این نیز بحثهایی دربارهی این موضوع داشته، در کتاب "معمای مدرنیته"، صحبتهای پیشین خود را به روز کرده و موارد قبلی را نیز دنبال نموده است. اصولا تفکر و تحول، پرسشهای جدیدی را در ذهن خواننده و نویسنده رقم میزند که لزوم پاسخ دادن به آنها، در طول زمان ایجاد میشود و "معمای مدرنیته"، سوالاتی جدید را به همراه پاسخهای تمامعیار، پیرامون ارتباط مدرنیته با پندار هویت، انسانگرایی، فلسفهی اخلاق، متافیزیک، علمباوری، اخلاق و زندگی، دموکراسی، فلسفه و سیاست در بردارد.
"بابک احمدی" در "معمای مدرنیته" از مسیر مخالف این دوره عبور میکند و با اتکا بر گفتههای نیچه که علمباوری، خردباوری و آنچه به عنوان آزادی مدرن میشناسیم را مشکلساز میداند، در صدد است تا افقی جدید پیش روی خوانندگان ترسیم کند. به همین جهت نکتهی اساسی که زیربنای نگارش این کتاب را تشکیل میدهد، تلاش برای اندیشیدن به شیوهای دیگر است؛ چرا که کار فلسفه و تفکر نقادانه، همین آوردن اندیشهی نو به جای مشروع جلوه دادن اندیشههای پیشین است. "بابک احمدی" تلاش کرده تا از پس جستارهای این کتاب، "معمای مدرنیته" را برای خوانندگان باز کند و تقلبی بودن آن چیزی را که اغلب به جای زندگی به افراد معرفی میشود، به وسیلهی سطرهای این کتاب افشا کند.
گزیده اشعار حسین منزوی
275,000 تومان
معرفی کتاب گزیده اشعار حسین منزوی
منزوى چندان در قيد و بند حفظ ظاهر نبود، وقتى محمدعلى بهمنى دوست شاعرش زبان به نصيحت دوستانهاى مىگشايد شايد او اندكى متنبه شده و به راه آيد، به وى پاسخى رندانه مىدهد: «در نيم قرن ديگر، حتى زودتر، هيچكس نمىپرسد منزوى يا بهمنى چگونه زندگى مىكرد، سير بود يا گرسنه، تنها به شعر ما نگاه مىكنند.» شعر منزوى برآمده از نحوه سلوك او با زندگى بود، جوشيده از عواطف و احساسات رقيق، همانهايى كه رشته زندگىاش را از هم گسيخت. شعر كمتر شاعرى به حد حسين منزوى ناشى از دغدغهها و فراز و فرودهاى زيستى شاعر است، زندگىاش سلسلهاى از ناكامىها و نامرادىها است و همواره درگير روزمرگىهاى جارى زندگى بود، اما دغدغه اصلىاش يعنى خلق آثارى ماندگار هيچگاه از ذهنش حتى در اوج درماندگىها به در نرفت. تصويرى كه به ويژه در ساليان پايانى عمرش از او در ذهنها مانده، مردى آشفته حال و پريشان و از هم گسيخته بود كه هيچ قرابتى با وجه هنرمندانه او نداشت، بهترين وصف حالش از زبان خودش مىباشد :
مرا نديده بگيريد و بگذريد از من كه جز ملال نصيبى نمىبريد از من
زمين سوختهام. نااميد و بىبركت كه جز مراتع نفرت نمىچريد از من
محصولات مشابه
کتاب دزده و مرغ فلفلی
5,000 تومان
شعر زمان ما حسین منزوی
265,000 تومان
معرفی کتاب شعر زمان ما حسین منزوی
حسین منزوی شاعر ایرانی است. او که بیشتر به عنوان شاعری غزلسرا شناخته شده است، در سرودن شعر نیمایی و شعر سپید هم تبحر داشت. منزوی در سال ۱۳۸۳ بر اثر آمبولی ریوی در تهران درگذشت و در کنار آرامگاه پدرش در زنجان به خاک سپرده شد
او در یکم مهر سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانوادهای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به آذری شعر میسرود. حسین در زادگاه خود دوران دبستان و دبیرستان را سپری کرد و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان صدرجهان زنجان، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. وی بعدها در سال ۱۳۵۸ با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی خود را بگیرد.نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامههایی چون کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به عهده داشت. وی چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود.
حسین منزوی در سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد، عمر این ازدواج چندان طولانی نبود و در سال ۱۳۶۰ به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج دختری به نام غزل است.
حسین منزوی دستی هم در ترانهسرایی داشت، منزوی در ترانههایش هم به مانند اشعارش نگاه و توجه اصلیش به عشق است و به قول خودش عشق هویت اصلی آثارش است. پس از انقلاب در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله و به عنوان مسئول صفحه شعر همکاری داشت. در سالهای پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقیماند.وی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳ بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشتمهمترین منبع موجود دربارهٔ زندگی حسین منزوی کتاب «از عشق تا عشق» است که شامل گفتوگوی بلند ابراهیم اسماعیلی اراضی (یکی از نزدیکترین شاگردانش در سالهای پایان عمر) با اوست. در این کتاب خود شاعر به تفصیل دربارهٔ خانواده، سالهای کودکی و زندگی در روستا، سالهای مدرسه، دوران دانشگاه، انجمنهای ادبی تهران و… سخن گفته است.
در کتابی با نام از ترانه و تندر به اهتمام مهدی فیروزیان (انتشارات سخن، ۱۳۹۰) نیز مقالاتی دربارهٔ این شاعر منتشر شده است.
دیوان حافظ
550,000 تومان
تصحیح این نسخه از دیوان حافظ توسط علامه قزوینی و دکتر قاسم غنی انجام شده و توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. در ادامه گزیده ای از اشعار این کتاب را مشاهده می فرمایید.
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منالمرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدشرند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کارکار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدشتکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریستراهرو گر صد هنر دارد توکل بایدشبا چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرامهر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدشنازها زان نرگس مستانهاش باید کشیداین دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدشساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چنددور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
مرغ عشق میان دندانهای تو: ترانههای عشق و مرگ
9,000 تومان
مردن به زبان مادري
2,600 تومان
در بخشی از کتاب مردن به زبان مادری میخوانیم:
اتاق را تاریک کن
چشمانت را ببند
و صدایم را از پشت دری بشنو
که به دریا گشوده میشود
من اشک را در چشمان کوچه دیدم
وقتی که خطر نزدیک بود و ما باید
آرامش خود را حفظ میکردیم
میان این همه زشتی
زیبایی جهان در نام توست
تمام درها به چهار سو باز میشوند
سویی به باد
سویی به خاک
سویی به آتش و
سویی به آب
درست آمدهای! سرپوش بگذار!
کتاب شعر زمان ما 7 سیاوش کسرایی
55,000 تومان
معرفی کتاب شعر زمان ما 7 سیاوش کسرایی
شعر زمان ما نام عام کتاب هایی بود که آقای محمد حقوقی، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل یکی از مجلدات آن را منتشر می کرد. شاعران بزرگ معاصر ایران که در این کتاب ها، شاخصه ها و چگونگی شعر آنان و به تقریب همه ی جوانب کار آنان را دربرگرفته بود، نیما، اخوان، شاملو، سپهری و فروغ فرخ زاد، بودند.
مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقای حقوقی، باعث توقف این مجموعه ها شد. شاید شش ماه پیش از این اتفاق غم انگیز بود که ایشان تلفنی از من خواست تا این کار را پی بگیرم.
از آن جا که دکتر ایرج صف شکن از گفت وگوی نگارنده ی این واژگان با جناب حقوقی آگاهی داشت، این مطلب را با مدیریت انتشارات نگاه در میان نهادم و ایشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتی که در قبال مجموعه های یاد شده دارند، پذیرفتند تا برای آشنایی بیشتر شاعران جوان و دانشجویان، شاعران دیگری که در ادبیات معاصر ایران تأثیر بلامنازعی داشته اند، مورد نقد و تحلیل و بررسی قرار گیرند. بر همین مبنا شاعرانی چون سیمین بهبهانی، نصرت رحمانی، نادرنادرپور، منوچهر آتشی، سیاوش کسرایی، سیدعلی صالحی و… که در پیوند با شاعران گروه اول بوده اند، در وهله ی اول در نقد و تحلیلی خطی و زمانی مورد بررسی قرار می گیرند.
به معنی دیگر به جز چگونگی سرایش شعرها و زبان شعری، درون مایه، جهان بینی و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آنان، ساختار شعری وفضاهای ویژه و توانمندی های شاعرانه و ضعف های آنان، زمینه های سیاسی اجتماعی و تبیین و تشریح اشعار و دیدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پایان کتاب مورد توجه قرار می گیرد. طبعا در نقد و بررسی آثار شاعران فوق الذکر، انتظار خواننده ی بیشینه خواه خلّاق آن است که نگارنده این سطور از نگره و نرم خود و نه کپی برداری از محقق قبلی، شاعر را در برابر دیدگان مخاطبان قرار دهد.
بر همین مبنا، در این نوشتار، بازنمون های تصویری و بوطیقای هنجارین و وزن عروضی و موسیقی درونی شعر و سبک فرودین و میانه و فخیم و سنجه ها و سمفونی های رنگین کمانی و عقلانیت درونی و بیرونی و کرشمه سازی های هنرمندانه شاعر و همچنین کهن شیوگی، میانه میانی و مدرن گونگی شاعر هم در کانون نگاه نگارنده قرار گرفته است :بنابر همین مقدمات است که این کتاب ها به دو بخش تقسیم شده اند.
.
.
پروانه های پراکنده
18,000 تومان
معرفی کتاب پروانه های پراکنده نوشته منصور خورشیدی
خورشیدی شاعری با چهار دهه حضور فعال در عرصه ادبیات معاصر است که به تدریج و با تکیه بر اصول و موازین شعر حجم، سروده هایش از خامی و ناپختگی عبور کرده و به آثاری مطرح و ماندگار مبدل شده اند. این کتاب دربردارنده ی مجموعه ای از شعرهای تامل برانگیز اوست که در قالب شعر حجم سروده شده اند.
.
.
پنجاه و سه ترانه ی عاشقانه
65,000 تومان
بخشی از کتاب پنجاه و سه ترانه ی عاشقانه
مىآيى و چون چاقويى روزم را به دو نيم مىكنىنيمى، بهار هلهله زن، توفانهاى سرخوش
نيمى كه نيامده بودى هنوز
و بوى نان كپك زده را مىدهد.
اى زن
پرنده معتكف در روحم!
انگور رهايىبخش!
نور خنك شده
اى زمين!
به من
بيست و چهار ساعت كامل ببخش
روز يخ زدهام را
در گرماى تنت آب كن
جرعه جرعه در گلوى اين پرنده بسمل بريز.
مىآيى و چون چاقويى روزم را نصف مىكنى
مىروى
پارههاى تنم
در اتاقم مىماند.
.
.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.