اسکندر نامه

14,000 تومان

از نخستين سده‌هاي پس از ميلاد، نويسندگان و دانشمندان در سرزمين‌هاي مختلف و به زبان‌هاي گوناگون کتاب‌هايي را در شرح جهانگيري و کارهايي که اسکندر کرد نوشتند و اين‌گونه کتاب‌ها در زبان فارسي «اسکندرنامه» ناميده شد.

کتاب حاضر کهن‌ترين اسکندرنامة منثور به زبان فارسي است که گمان مي‌رود در قرن ششم يا هفتم يا هشتم هجري نوشته شده است. اديبان و محققان ايراني از جمله مرحوم ملک‌الشعراي بهار و شادروان دکتر ذبيح‌الله صفا به کهنگي زبان فارسي در اين کتاب ــ که نسخة خطّي آن متعلّق به مرحوم استاد سعيد نفيسي بوده است ــ تأکيد کرده‌اند.

اسکندرنامة نسخة مرحوم نفيسي گذشته از رواني و شيوايي و فخامت زبان آن و اهمّيتي که در بررسي تاريخ زبان فارسي دارد، از لحاظ مطالب و افسانه‌هايي هم که دربارة اسکندر بيان داشته است، بسيار حايز اهمّيت است و يکي از شاهکارهاي دلپذير ادب فارسي محسوب مي‌شود.

اين کتاب نخستين‌بار در 1343 ش. به تصحيح استاد ايرج افشار و به توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر شد و سال‌ها بود که نسخه‌هاي آن ناياب بود.

اينک با حروفچيني ديگر و برخي ملاحظات تازة استاد افشار و پيوست‌هايي که بر کتاب افزوده‌اند جزو مجموعة متن‌هاي پيشينة داستاني به توسط نشرچشمه تقديم خوانندگان مي‌شود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

اسکندر نامه

نویسنده
عبدالکافی بن ابی البرکات
مترجم
ایرج افشار
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 698
نوع جلد گالینگور
قطع وزیری
سال نشر 1389
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 1100 گرم
شابک
9789643624163
توضیحات تکمیلی
وزن 1.100 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اسکندر نامه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

انگلیسی برای دانشجویان رشته های مدیریت ‌و برنامه‌ریزی آموزشی

2,500 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته مدیریت و برنامه‌ریزی آموزشی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «زبان تخصصی» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

فهرست:

1. Educational Administration 2. The Special Nature of Educational Administration 3. Goals of the School System 4. Characteristics of an Effective Administrator 5. Changes in Educational Administration 6. School Quality and Teacher Satisfaction 7. Leadership Behavior and Supervisory Effectiveness 8. Decision Making 9. Planing and Strategic Management 10. New Directions in Educational Planning

ته جدولی‌ها 7/ راز پنالتی نامرئی

240,000 تومان

معرفی کتاب ته جدولی ها 7 اثر روبرتو سانتیاگو

نقطه قوت این کتاب شخصیت های دوست داشتنی آن است. شخصیت هایی واقع گرا که کودکان را مجذوب خود می کند. کتاب ته جدولی ها 7 (راز پنالتی نامرئی) یک داستان جذاب و سرگرم کننده برای کودکان است. روبرتو سانتیاگو نویسنده این کتاب، در سال 1968 در مادرید متولد شد. وی در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه کامپلوتنس مادرید و آفرینش ادبی در دانشکده ادبیات مادرید در رشته تصویر و صدا تحصیل کرد.
وی نویسنده فیلمنامه تلویزیونی ، سردبیر آژانس های تبلیغاتی در مادرید ، تهیه کننده کلیپ های ویدیویی بوده و چندین رمان منتشر کرده است.
آثار او در سال های اخیر به یکی از پرفروش ترین مجموعه های ادبیات کودک در جهان تبدیل شده است و به چندین زبان ترجمه نیز شده است. او با کتاب "جون و ماشین ترس" برنده جایزه ادبی کودکانه شد. این کتاب به توسط "سعید متین" به فارسی برگردانده شده است و همچنین تکثیر آن بر عهده نشر "هوپا" بوده است.
وقتی باد شمالی شروع به وزیدن می‌کند، در سویالاچیکا هر اتفاقی ممکن است بیفتد...
... مثلاً اینکه وسط یکی از بازی‌های سرنوشت‌ساز سوتوآلتو برای بقا در لیگ، نقطه‌ی پنالتی ناپدید بشود...
...و کسی نداند که رادو، سرایدار مدرسه و مسئول کشیدن نقطه‌ی پنالتی، کجا غیبش زده...
... و اینکه دوست‌های پدرت بریزند توی خانه‌تان و همه‌چیز را زیرورو کنند. پس حواستان را جمع کنید، عشق‌فوتبال‌ها! چون باد شمالی شروع به وزیدن کرده است!
سفارش:0
باقی مانده:1

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 6/ جناب تام گوگولی می‌شود

18,000 تومان

برشی از متن کتاب

آنجلا ثراگمورتن خیلی جناب تام را دوست داشت، ولی همیشه فکر می کرد او می تواند بهتر و تو دل بروتر از چیزی که هست باشد. برای همین وقتی جناب تام کمی بزرگتر شد، آنجلا هدیه ای بهش داد. این هدیه یک کتاب بود: کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه. آنجلا خیلی خوشحال شد وقتی دید جناب تام کتابی را که هدیه گرفته بود، از اول تا آخر خواند. چند روز بیشتر از خواندن کتاب نگذشته بود که آنجلا متوجه تغییری در جناب تام شد. بعد از آن جناب تام همیشه توی حمام بود... آب بازی می کرد، خودش را خشک می کرد و موهایش را برس می‌کشید. آنجلا از پشت در سرو صدایش را می شنید که داشت سشوار می‌کشید، آب نمک قرقره می‌کرد، موهایش را شانه می زد و خودش را تر و تمیز می کرد. جناب تام از رسیدگی به سر و وضعش خیلی خوشش آمده بود. آنجلا با خودش می گفت: کاش همیشه همینطوری بماند! جناب تام دلش می خواست قیافه ی به روز و شیکی داشته باشد و کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه خیلی به کارش می آمد. مدل سیخ سیخی جان می داد برای خرید، و مدل گلوله ای هم... برای دورهمی با دوستان آنجلا حرف نداشت. اما فقط سر و وضع تام نبود که داشت عوض می شد. بعد از آن جناب تام به قدری سرش شلوغ شده بود که آنجلا مجبور شد برای دیدنش تلفنی وقت بگیرد. جناب تام اصلا وقت نداشت توی کارهای خانه کمک کند. یک عالمه کرم زیبایی بود که باید می مالید به صورتش... و چند ساعتی هم باید دراز می کشید توی وان شیر توت فرنگی تا پوسته حساسش نرم و لطیف شود. آنجلا داشت وسوسه می‌شد کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه را از او پس بگیرد. احساس می کرد... این کتاب حسابی جناب تام را از کار و زندگی انداخته است. آنجلا ثراگمورتن با خودش می‌گفت: شاید چند وقت دیگر از سرش بیفتد. ولی هر روز که می گذشت جناب تام را کمتر و کمتر می دید... یک روز وقتی از خرید برمی‌گشت، اتفاقی چشمش به جناب تام افتاد. یک بار هم او را توی سالن زیبایی دید. یک دفعه دیگر هم توی اتوبوس همدیگر را دیدند، ولی جناب تام محلش نگذاشت. جناب تام دوستان دیگری برای خودش پیدا کرده بود و همه وقتش را با آن ها می گذراند. لباس های شیک می پوشید، به اپرا می‌رفت و همراه خواننده های روی صحنه آواز می‌خواند. هرجا مهمانی و جشنی بود، سر و کله ی جناب تام هم فوری پیدا می‌شد. هیچ وقت منتظر نمی ماند تا دعوتش کنند. وقتی هم می‌آمد خانه، طوری رفتار می کرد انگار توی هتل است. البته جناب تام فقط برای غذا خوردن، استراحت کردن، نگاه کردن به قرار ملاقات ها و مرور کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه، می آمد خانه. آنجلا با خودش فکر می‌کرد: کاش جناب تام آن قسمت کتاب را هم که درباره ی ادب و نزاکت است، بخواند. آنجلا دلش برای جناب تام قدیمی اش تنگ شده بود. آن روزها فقط دلش به این خوش بود که وقتی جناب تام چرت می زد یواشکی نگاهش کند، یا عکس او را توی روزنامه ها ببینند...

قزاق ها

220,000 تومان

در بخشی از کتاب قزاق‌ها می‌خوانیم

چنین کاری با دختر وحشتناک بود، جنایت بود. از آن بدتر این بود که به یک بانو، به زن دمیتری آندره‌ایچ النین تبدیلش کنی، مثل زن‌ قزاقی که با افسر ما ازدواج کرده است. اگر خودم می‌توانستم قزاق شوم و با لوکاشکا گله بدزدم، چیخیر بخورم، ترانه بخوانم، مردم را بکشم و شبانه مست و لایعقل پشت پنجره‌اش بروم، بی‌آن‌که فکر کنم کی هستم و چرا این کار را می‌کنم، قضیه فرق می‌کرد. آن وقت می‌توانستیم یکدیگر را بفهمیم، من هم می‌توانستم احساس خوشبختی کنم. من سعی کردم این زندگی را ترک کنم و شدیداً احساس ضعف و شکست کردم. نتوانستم خودم و گذشته‌ی پیچیده، ناهماهنگ و زشتم را فراموش کنم. هیچ امیدی به آینده‌ام ندارم. هر روز این کوه‌های پُربرف و این زن خوشبخت و باوقار را در مقابل خود می‌بینم، و احساس می‌کنم این زن که یگانه امکان خوشبختی در این جهان است، به من تعلق ندارد. وحشتناک‌ترین و شیرین‌ترین چیز، در شرایطی که من هستم، این است که احساس می‌کنم او را می‌فهمم، اما او هرگز مرا درک نمی‌کند. درکم نمی‌کند نه برای این‌که از من پایین‌تر است، برعکس، او نمی‌خواهد مرا درک کند. او خوشبخت است، مثل طبیعت، منظم و آرام است و سرش توی کار خودش است. اما من موجودی فاسد و ضعیفم که می‌خواهم او احساس و رنج مرا درک کند. شب‌ها نمی‌خوابیدم، بدون هیچ هدفی پشت پنجره‌ی اتاقش می‌ایستادم و حساب بلایی را که به سرم می‌آمد نمی‌کردم. هجدهم همین ماه گروهان‌مان به مأموریت رفت. سه روز را بیرون از دهکده گذراندم. دلم گرفته بود و به همه‌چیز بی‌تفاوت بودم. خواندن ترانه، بازی ورق، نوش‌خواری، و حرف زدن از ترفیع بیشتر از همیشه برایم نفرت‌آور بودند. امروز به خانه برگشتم و ماریانا، خانه‌ام، عمویروشکا، و کوه‌های پر از برف را از ایوان دیدم، و این احساس خوشحالی تازه و نیرومند برایم کافی بود تا همه‌چیز را بفهمم.
سفارش:0
باقی مانده:1

دیوانه در مهتاب

15,000 تومان

معرفی کتاب دیوانه در مهتاب

کتاب دیوانه در مهتاب به قلم حمیدرضا نجفی، مجموعه داستانی کوتاه با مضامین اجتماعی است. درونمایه بنیادینی که نویسنده در این داستان‌ها به آن پرداخته، نمایش و ریشه‌یابی موضوع بی‌تفاوتی به بحران‌ها و حوادث ناگوار اجتماعی است. این کتاب افتخار کسب جایزه ادبی اصفهان در بخش بهترین مجموعه داستان کوتاه سال 1387 را در کارنامه خود دارد.

درباره کتاب دیوانه در مهتاب:

روایت فجایعی هولناک از نگاه بی‌تفاوت راوی چه پیامی می‌تواند داشته باشد؟ کتاب دیوانه در مهتاب شامل سه داستان کوتاه است که هر کدام به مضامین اجتماعی می‌پردازند و ذهن شما را با این پرسش درگیر می‌کنند که چه بر سر شخصیت‌های داستان، به ویژه راوی آمده است که آنقدر ساده از کنار همه چیز می‌گذرد؟ ریشه این بی‌تفاوتی یا حتی بی‌مسئولیتی چیست؟ به لحاظ تکنیک داستان‌نویسی، نکاتی همچون توصیفات به‌جا برای فضاسازی بهتر در ذهن مخاطب را می‌توان یکی از نقاط قوت این داستان‌ها قلمداد کرد. این توصیفات که عموما جملات طولانی‌تری را اقتضا می‌کنند، با ریتم و سرعت پیشروی داستان هماهنگ است و در مواقعی که روایت ریتم تندتری را طلب می‌کند، حمیدرضا نجفی هوشمندانه از جملات کوتاه‌تر و حتی بریده بریده بهره می‌گیرد. در سراسر داستان‌های کوتاه این کتاب شاهد یک نوع عنصر بیگانگی با جامعه و حتی از خود بیگانگی هستیم؛ عنصری که بی‌تفاوتی به بحران‌ها و حوادث رخ داده در روایت را برای شما عادی جلوه می‌دهد. از رهگذر این عنصر بیگانگی و بی‌تفاوتی، نویسنده حس غمی عمیق و متفکرانه را به مخاطب القا می‌کند.

خواندن کتاب دیوانه در مهتاب به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به خواندن داستان‌های کوتاه با مضمون اجتماعی علاقمندید و از ادبیات داستانی فارسی معاصر لذت می‌برید، خواندن کتاب دیوانه در مهتاب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با حمیدرضا نجفی بیشتر آشنا شویم:

او داستان‌نویس و مترجم بنام ایرانی است که در سال 1343 چشم به جهان گشود. حمیدرضا نجفی را می‌توان یکی از پرمخاطب‌ترین و محبوب‌ترین نویسندگان معاصر به حساب آورد؛ زیرا آثار او همواره مورد توجه و تحسین بسیاری از محافل ادبی بوده است. او نخستین رمانش را تحت عنوان «کوچه صمصام» را با همکاری کانون پرورش فکری کودک و نوجوان منتشر کرد. از دیگر آثار نجفی می‌توان به رمان باغ‌های شنی اشاره کرد؛ رمانی که تحسین منتقدین و نویسندگان مطبوعات را برانگیخت و برایش افتخار کسب جایزه بهترین رمان سال از نگاه بنیاد گلشیری را به ارمغان آورد.

در بخشی از کتاب دیوانه در مهتاب می‌خوانیم:

یکی دو سال پیش مستأجر آوردیم، یعنی مادرم آورد. دو سه ماهه فرار کرد. یک زن بود با یک دختربچه‌ی سه‌ساله. شوهرش قالش گذاشته بود. اتاق پایین دستش بود. زنک بدگل نبود. سر کار می‌رفت. بچه‌اش می‌رفت مهد. یکی دوبار نخ داد. یعنی من با آن قدرت نفوذ احساسم فهمیدم که نخ می‌دهد. محلش نگذاشتم تا فرار کرد، یعنی گفته بود که رفته‌ام پایین پشت پنجره‌اش نصفه‌شب و چاقو دستم بوده. زنک دروغگو! چاقو بود یا خودکار و یک برگ کاغذ که می‌خواستم شعری را که آن شب در دلم غوغا می‌کرد در حیاط پُر از مهتاب بنویسم. به من چه که حیاط کوچک است. فهمیدم که چه حقه‌بازهایی هستند این زن‌ها. خُب البته من کمی به پنجره نزدیک شده بودم؛ ولی او انگار مرا در حال ور رفتن با پنجره و تلاش برای تو رفتن توصیف کرده بود. ولش کن، برای من مهم نیست. بهتر شد که رفت حالا به‌هر دلیل، چون بعید نبود این تصورش صورت واقع پیدا کند. بعد از آن مادر با امیدواری در تلاش برای زن دادن من برآمد. اول که از خنده نعره زدم، خوشحال شد. خنده‌ی احمقانه‌اش آن‌چنانم کرد که از خشم لگد محکمی نثار در کمد آهنی کردم که تا سه روز پایم درد می‌کرد و مادر می‌بستش و من آرام نمی‌شدم تا کوتاه آمد. باید خیلی بخت و اقبال داشته باشی که گیر آدم حسابی بیفتی. توی هر چیزی مشکل اصلی من آدم حسابی بودن وسط یک مشت بی‌سر و پاست. من می‌آیم از پنجره بیایم تو؟ زنک! من که می‌دانستم عقل را از آن‌روی عقل گویند که پای نفس را عقال می‌کند. و یا این‌که هر کس اعتماد کند خیانت خواهد دید. من که اگر کمی تلاش کنم مالارمه‌ی این سرزمین من خواهم بود. یک‌بار زرباف خودش گفت جلوِ همه. کسی که از سال اول دبیرستان معلم ادبیات‌مان بود و بعد هم خودش را بازخرید کرد. از بس به او گفتند بچه‌باز. اما نبود. او همان‌قدر می‌توانست بچه‌باز باشد که بابانوئل و یا فرضاً‌ هانس کریستیان آندرسن. چرا این را نمی‌فهمند. به کدام‌شان حالی کنم مالارمه یعنی یکی. اصلاً‌ یعنی چی.

زندگي پنهان ربکا

199,000 تومان
دختر یازده ساله ای به نام اورسولا که دلش می خواهد کس دیگری باشد، برای جذاب جلوه دادن خود در مقابل دیگران همیشه به دروغ های نصفه نیمه و باورنکردنی متوسل می شود، برای مثال غیب شدن مادرش در یک جعبه ی جادویی و گم شدن گربه اش در فضا.
او همچنین با انتخاب اسم ربکا برای خود و حضور در وبلاگش به عنوان یک کارآگاه مخفی، زندگی دروغین و هویت جدیدی را شروع می کند که پر از ماجراهای عجیب و هیجانی است.
«کتابی هیجان‌انگیز درباره‌ی آدم‌های متفاوت و عجیب‌و‌غریب و دروغ‌های نصفه‌نیمه»

اورسولا دختری یازده‌ساله است که خودش را در وبلاگش‌ کارآگاهی مخفی به اسم ربکا معرفی می‌کند. او فکر می‌کند مادرش در یک جعبه‌ی جادویی غیب شده و دیگر برنگشته است. اما آیا این فکرِ جادویی او درست است؟ آیا او واقعاً ربکاست؟ همان کارآگاه مخفی مشهور که دیگران را فریب می‌دهد؟

این دختر یک وبلاگ دارد و ناخن‌های پایش لاک سبز زمردی دارند،‌ پنج کرم خاکی دارد و گربه‌ای که در فضا گم شده! خب، شاید بعضی از این حرف‌ها راست نباشند... یا شاید هم باشند... ولی چه کسی می‌تواند همیشه‌ی همیشه راست بگوید؟