اصول شکسته نویسی

41,800 تومان

کتاب اصول شکسته نویسی نوشته علی صلح جو توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، نقد ادبی، فن نگارش به چاپ رسیده است.
گفت‌وگوها را در داستان چگونه بنویسیم؟ شکسته یا ناشکسته؟ اگر می‌شکنیم، چقدر بشکنیم؟ آیا یگانه راه شکسته‌خوانی شکسته‌نویسی است؟ واژه‌ی شکسته یا نحو شکسته؟ کدام‌یک بهتر به شکسته‌خوانی راه می‌برد؟ نگارنده کوشیده است حد معینی از شکسته‌نویسی را با استفاده از قواعد ساخت هجا در زبان فارسی قانون‌مند کند.
معرفی مباحث کتاب اصول شکسته نویسی
طرح مسئله و یافتن قاعده
چه واژه هایی را باید شکست؟
تثبیت شکستگی
نمونه های گفت و گو

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642131853 دسته: , ,
توضیحات

اصول شکسته نویسی

نویسنده علی صلح جو
مترجم
نوبت چاپ هشتم
تعداد صفحات 64
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1401
شابک 9789642131853
توضیحات تکمیلی
وزن 0.1 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اصول شکسته نویسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

به دنبال کاغذ اخبار

9,000 تومان
اولین روزنامه ایران نامی نداشت و آن را با عنوان «کاغذ اخبار » می‌شناختند . این روزنامه در دوشنبه ٢٥ محرم ١٢٥٣ هجری قمری مطابق با اول ماه مه ١٨٣٧ میلادی در تهران منتشر شد . سه سال قبل از آن ( در سال ١٢٥٠) فتحعلیشاه ( دومین شاه سلسله قاجار ) ، و یک سال قبل از آن عباس میرزا ولیعهد از دنیا رفته بودند . چنین بود که در زمان تولد روزنامه در ایران محمدشاه ، سومین پادشاه قاجار ، در مسند قدرت بود . زمانی که عباس میرزا ولیعهد در تبریز اقامت داشت وزیری بسیار لایق داشت به نام ابوالقاسم فراهانی ملقب به قائم‌مقام ، که در آخر عمر فتحعلیشاه وزیر این پادشاه نیز بود . محمدشاه ، پس از مرگ فتحعلیشاه ، قائم‌مقام را به وزارت خود برگزید ، اما یک سال بعد به تحریک حاج میرزا آقاسی او را کشت و آقاسی را به صدراعظمی نشاند . به این شکل ، کاغذ اخبار که مقدمات انتشار آن در زمان عباس میرزا و قائم‌مقام فراهم شده بود بعد از صدارت حاج میرزا آقاسی انتشار یافت . ماجراهای مطبوعات در ایران از کاغذ اخبار تا روزنامه‌های امروز داستانی دارد خواندنی .

تاریخ فلسفه‌ی راتلج (جلد9): فلسفه‌ی علم، منطق و ریاضیات در قرن بیستم

570,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد نهم: فلسفه علم، منطق و ریاضیات در قرن بیستم

در کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد نهم: فلسفه علم، منطق و ریاضیات در قرن بیستم به موضوعاتی چون فلسفه‌ی منطق و ریاضیات، فلسفه‌ی فیزیک، فلسفه‌ی علم، پوزیتیویسم منطقی و سایبرنتیک پرداخته شده و آرای فیلسوفانی چون فرگه و ویتگنشتاین توضیح داده می‌شود. استوارت جی. شانکر، استاد فلسفه‌ی دانشگاه یورک کانادا، ویراستار جلد نهم تاریخ فلسفه‌ی راتلج است.

درباره‌ی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد نهم: فلسفه علم، منطق و ریاضیات در قرن بیستم

بیشتر کسانی که در تاریخ فلسفه‌ی علم سررشته دارند، می‌دانند اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دو دوره‌ی تأثیرگذار در این حوزه هستند. در این دوران تعامل میان علومی چون ریاضی، فیزیک، زیست‌شناسی و علوم اعصاب به اوج خود رسیده بود و مرتباً آثاری نگاشته می‌شد که باعث دگرگونی جهان علم می‌گشت. دانشمندانی چون ماکس پلانک، آلبرت انیشتین، ارنست رادرفورد، الکساندر فلمینگ، ریچارد فاینمن و... جملگی در این عصر می‌زیستند و به جامعه‌ی علمی خدمات زیادی کردند. استوارت جی. شانکر (Stuart G. Shanker) در جلد نهم تاریخ فلسفه‌ی راتلج مجموعه‌ای از مقالات را گرد آورده که بیشتر در حوزه‌ی فلسفه‌ی علم، منطق و ریاضیات هستند. شانکر خود استاد فلسفه و روان‌شناسی دانشگاه یورک کاناداست و در باب فلسفه‌ی ویتگنشتاین و هوش مصنوعی آثاری ارزنده نگاشته است
سفارش:0
باقی مانده:2

مفاهیم اساسی جامعه شناسی

150,000 تومان
کتاب مفاهیم اساسی جامعه شناسی نوشته ماکس وبر با ترجمه احمد صدارتی, توسط انتشارات مرکز با موضوع علوم اجتماعی، جامعه شناسی، جنبه های اجتماعی به چاپ رسیده است. مفاهیم اساسی جامعه‌شناسی بخشی از مجموعه‌ی بزرگ اقتصاد و جامعه اثر ماکس وبر است که سِچِر آن را به خاطر اهمیت ویژه‌اش جداگانه به زبان انگلیسی برگرداند و ترجمه‌ی فارسی نیز از روی همان صورت گرفته است. کتاب حاضر در واقع مقدمه‌ای .است بر مجموعه آثار وبر و کلید افکار و آرای او به شمار می‌رود. معرفی مباحث کتاب مفاهیم اساسی جامعه شناسی تذکرات مقدماتی درباره مفهومجامعه شناسی و معنی رفتار اجتماعی صور ویژه رفتار اجتماعی مفهوم رابطه اجتماعی انواع رفتار اجتماعی عرف رسم ممفهوم اقتدار مشروع انواع اقتدار مشروع قرارداد حقوق انواع اقتدار مشروع سنت عقیده حقوق مفهوم مبارزه فرایند جماعتی و جامعه ای شدن روابط روابط اجتماعی باز و بسته تبیین رفتار اجتماعی نمایندگی

تاریخ خط میخی

9,500 تومان
انسان نوشتن را نه با قلم و مرکب روی کاغذ، بلکه با یک قطعه چوب یا نی نوک تیز روی گل رس شروع کرد. مواد خام به صورت آماده در دره‌های رودخانه‌های خاور نزدیک موجود بود و تهیه آن چندان زحمتی نداشت. گل رس را می‌توان به آسانی به شکل مسطح مناسبی برای نوشتن درآورد، و اگر آن را پس از نوشتن در آفتاب بگذارند تا خشک شود، در برابر فرسودگی و شکستن، به قدر کافی محکم خواهد شد. خط میخی به مدت ٢٥٠٠ سال، همراه با علائم خط تصویری مصری، یکی از دو واسطه ارتباطی اصلی تمدن نوشتاری بود. اگر پانصد سال افول تدریجی آن را نیز بیفزاییم، آن گاه مدت زمان کاربرد آن با مدت زمانی که الفبای خود ما مورد کاربرد عمومی بوده است برابری می‌کند. ارائه حتی شرحی مختصر از تاریخ اقوام و پادشاهی‌های گوناگون مرتبط با خط میخی، بیرون از حدود این کتاب است. با وجود این، نقشه‌ها و جدول گاهشماری، برای ارائه چشم‌اندازی اساسی، ترسیم شده‌اند. به هر حال آگاهی ما از جزئیات گاهشماری غالباً ناکافی باقی مانده است، به طوری که بسیاری از رخدادها و تحولات را می‌توان معمولاً در حد سده‌ها یا هزاره‌ها تاریخ‌گذاری کرد.‏

من گنجشک نیستم

68,500 تومان
دراز كشيده‌ام روي تخت‌خواب. چشم‌ها را كه مي‌بندم خوابي كه ديده‌ام مثل كابوسي باز توي كله‌ام رژه مي‌رود. شش ماه گذشته اما كابوسش عين بختك افتاده است به جانم. توي اين مدت كه مرا آورده‌اند اين جا سعي كرده‌ام فراموشش كنم. اما نتوانسته‌ام. سعي كرده‌ام خم شوم روي خودم تا نيمي از خودم را پاك كنم اما نتوانسته‌ام. بعضي‌ها همه‌ي خودشان را پاك مي‌كنند و مي‌روند. لابد مي‌توانند. من نمي‌توانم ...

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت