

اصول شکسته نویسی
41,800 تومان
کتاب اصول شکسته نویسی نوشته علی صلح جو توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، نقد ادبی، فن نگارش به چاپ رسیده است.
گفتوگوها را در داستان چگونه بنویسیم؟ شکسته یا ناشکسته؟ اگر میشکنیم، چقدر بشکنیم؟ آیا یگانه راه شکستهخوانی شکستهنویسی است؟ واژهی شکسته یا نحو شکسته؟ کدامیک بهتر به شکستهخوانی راه میبرد؟ نگارنده کوشیده است حد معینی از شکستهنویسی را با استفاده از قواعد ساخت هجا در زبان فارسی قانونمند کند.
معرفی مباحث کتاب اصول شکسته نویسی
طرح مسئله و یافتن قاعده
چه واژه هایی را باید شکست؟
تثبیت شکستگی
نمونه های گفت و گو
فقط 1 عدد در انبار موجود است
اصول شکسته نویسی
نویسنده | علی صلح جو |
مترجم | |
نوبت چاپ | هشتم |
تعداد صفحات | 64 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1401 |
شابک | 9789642131853 |
وزن | 0.1 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
هنر خوشبختی
سنجش و مهار خطر خشونت در نوجوانان
کارکنان مراکز مرتبط با تعلیم نوجوانان، روانشناسان مدارس و درمانگران کودک و نوجوانان بیش از هر زمان دیگری سرشان شلوغ است. همچنین آنها با پرسشهای بیشتری، حتی بسیاری بیشتر از آنچه 10 سال پیش داشتند، درباره خطر خشونت رو به رو هستند.
هدف عمده ما در نوشتن این کتاب آن است که شکاف بین علم و عمل در سنجش و مهار خشونت در نوجوانان را پر کنیم. از نظر آماری فراوانی قتل و دیگر اشکال خشونت نوجوانان، در طول دهه گذشته به طور چشمگیری کاهش یافته است. اما کارهای بسیاری باقی مانده که باید انجام شود. این کتاب درباره سنجش خطر است، اما مهمتر از آن به پیشگیری از خشونت میپردازد. سنجش خطر و سنجش مهار میباید کاری یکپارچه و مکمل هم باشد.
کتاب بار مسئولیت
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.دزد دقیقهها
معرفی کتاب دزد دقیقه ها اثر داوید لوثانو
اِدو برای پسگرفتن روز تولدش نقشهی عجیبوغریبی میکشد.
مقامهای دولتی کشور ادو، یک روز را از تقویم حذف کردهاند. روزی که انتخاب کردهاند، ششم اکتبر است، یعنی همان روز تولد ادو.
او حالا دیگر تاریخ تولد ندارد و تا ابد در دهسالگی گیر افتاده است. ادو برای حل مشکلش، تصمیم میگیرد سری به فروشگاه اقلام ممنوعه بزند. مغازهدار عجیبوغریب فروشگاه اقلام ممنوعه، دستگاهی ممنوع و غیرقانونی به ادو میدهد تا با آن از مردم دقیقه بدزدد و در نهایت روز تولدش را پس بگیرد.
آیا ادو، که فقط یک دانشآموز معمولی است، میتواند دزد زمان بشود؟
آیا گیر میافتد؟ یا به هدفش میرسد؟ یا...
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.